تازهها
طوفان در مرداب
90,000 تومان
در قلب اروپا طوفانی برپاست که به برانداختن نظم کهن پیش میآید، نظمی که بر پیهای لرزانش کلیسای بزرگزمینداران و بزرگمالکان کلیسا به پیشگیری فاجعه دست به دست یکدیگر میدهند اما با همین دستِ یاری، هر کدام دیگری را به کام طوفان میکشند. عصر روشنایی و خرد است، دورانیست که اروپای «دایرةالمعارف» واپسین مردهریگ پدران قرون وسطی را به تاریکی...
دیگران
90,000 تومان
دیگران داستان کوچهای غریب است، کوچهای ناخواستهای که برآمدن نیروهای اقتدارگرا، با پشتوانهٔ تودههای بیشکلِ وسیع، بر دیگر خردهفرهنگها تحمیل میکنند؛ داستانِ کند و کاو دقیق زمینههای روانشناختی و اجتماعی جامعهای که تغییرات عمیق سیاسی را از سر گذرانده و پسلرزههای آن، تحولات اجتماعی را در سطوح گوناگون رقم زده است؛ داستانِ انسانهایی عادی با ترسهای بزرگ و رؤیاهای نهچندان بزرگ...
کاخ کاغذی
151,000 تومان
یکی از روزهای زیبای ماه ژوئیه شروع میشود و اِل پنجاه ساله در «کاخ کاغذی» بیدار میشود. اینجا خانهی تابستانی خانواده است و هر سال به اینجا میآیند. ولی امروز صبح فرق دارد. دیشب اِل و قدیمیترین دوستش جوناس، یواشکی از در پشتی بیرون رفتند و برای اولین بار در دل سیاه شب با هم خلوت کردند. حالا اِل باید...
اندیشهی البرز
340,000 تومان
بیشک اغراق نیست اگر بگوییم در طول سدهی گذشته دکتر محمدعلی مجتهدی یکی از تأثیرگذارترین افراد در توسعهی آموزش در ایران بوده است. سیوچهار سال ریاست دبیرستان البرز، تأسیس دانشگاه صنعتی شریف و ریاست دانشگاه شیراز، پلیتکنیک تهران و دانشگاه ملی بخشی از کارنامهی پربار ایشان است. کتاب حاضر تلاشی است برای ادای دین به این شخصیت برجستهی فرهنگی. شماری...
عنکبوت
255,000 تومان
كسرا به موهايش دست كشيد و آشفته از شنيدن هقهق خفهي شادي به سوي پنجره رفت. انگار دمل عفونياي كه سالها پيش به جان و روح چندين خانواده نشسته بود، كمكم سر باز ميكرد. سليم دستهايش را در جيب گذاشت و بر خلاف جهت او به سوي تاقچه رفت و به عكس قديمي خانوادهي ميرزاده چشم دوخت. روزي روزگاري يك...
اندوه باکره
708,000 تومان
بايد با مغزم دوست باشم. از حرفهاي دكتر همين بيشتر به دلم نشسته است. مغز بيمارم برايم شبيه يك خانه شده. خانهاي كه اتاقهاي زيادي دارد. چراغ بعضي اتاقها روشن است. بعضي خاموش و بعضي چراغشان نيمسوز است. در اين خانه راه ميروم. در اتاقهايي با چراغ خاموش را باز ميكنم و به تاريكي مخوفش خيره ميشوم. تاريكي كه در...
قلب یک فرشته
300,000 تومان
قطرات اشکهام زیر انگشتهای بزرگ و مردونهاش گم میشن نفسهای داغش که با مهای از بخار دهانش به همراهست. روی صورتم مثل عطری پرخاطره پاشیده میشن. _ وقتی یه مرمت کار ژاپنی میخواد جسم شکستهای رو مرمت کنه، ترکهای اون جسم و با طلا پر میکنه! چون معتقد هست وقتی چیزی دچار صدمه میشه و آسیب میبینه، زیباتر از قبل...
عاصی
382,000 تومان
قلبش ذره ذره ميلرزيد و فرو ميريخت. ميترسيد زار بزند كه ديگر كار از كار گذشته... كه ديگر هيچكاري از دست قلبش ذره ذره ميلرزيد و فرو ميريخت. ميترسيد زار بزند كه ديگر كار از كار گذشته... كه ديگر هيچكاري از دست كسي ساخته نيست. حتي از باد ميترسيد مبادا راز سياهش را توي هوا جار بزند. ـ پولو ميدم...
دیوار
350,000 تومان
شرمندگي را از چشمانش خواندم، من اين چشمان غمگين را نميخواستم. حرارت دستش زياد بود، دستم را بالا بردم، روي دستش گذاشتم، خواستم دستش را از روي لبم جدا كنم؛ دستم را گرفت، نزديكتر آمد. كنارم بود؛ نزديكتر از هميشه، دستش دور شانهام حلقه شد، لرزيدم، حلقهي بازويش محكمتر شد، گر گرفتم، دور نشدم؛ سرم كه روي شانهاش قرار گرفت؛...
آوانگارد
318,000 تومان
پوزخندي زدم... و پوزخندم نه از حرف عطا كه از نگاه بهتزدهي صولت بود به عطا! پوزخدم كش آمد. بغض شد... كش آمد... مثل عنكبوتي كه تار انداخته بود ته حلقم... دنبال شاپركي بود براي شكار! توي حلق من سالها بود هيچ پروانهاي پرواز نميكرد... شعري نميخواند، رويايي نميبافت. آوازي سر نميداد... گلوي من مدتها شده بود منزلگاه عنكبوتي كه...
بهار که بیاید
350,000 تومان
میان در ورودی و عبور آدمهایی که هر یک دردی داشتند، به عقب برگشت تا به عسل تیرهی چشمان او که عجیب بازخواستش میکرد، زل بزند. ــ میتونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟ با خودش فکر کرد نگاه دخترک آنقدر حرف دارد که اگر همهی خیابانهای جهان را با هم قدم بزنند تا او ناگفتههایش را به زبان بیاورد، باز...
شبی که برف میبارید
176,000 تومان
ماجرا وقتی آغاز میشود که البرز مجبور است برای فروش زمینی مانده از پدرِتازه درگذشتهاش، با تنها وارث شریک او، ارمغان همراه شود. سالها قبل این دو شریک مشغول آپارتمان سازی بودند که با کشف جسد امیر، پدر ارمغان همه چیز به هم میریزد و زمین همانطور رها میشود، حالا بعد از گذشت پانزده سال از آن ماجرا، ارمغان سعی...
نیمهی کال
120,000 تومان
آواز دختری عاشق هنر است که در خانواده ای تقریبا سطح پایین از لحاظ اقتصادی و بعضا فرهنگی بزرگ شده و مدام با این فکر دست به گریبان بوده که شبیه والدینش نباشد. او تمام تلاشش را برای تغییر وضعیت زندگیاش میکند و تا حدودی به نتیجه هم می رسد تا جایی که در یک گالری هنری مشغول به کار...
صورتک
400,000 تومان
ـ آقای امینی! شمیم را لای چادر معروف گلدارش دید. ــ میخواستم ازتون تشکر کنم. چند قدمی جلو رفت. موهایش به طرز عجیبی به هم ریخته بود. عین حالش! بعضی جاهایش سیخ سیخ سمت بالا رفته و منتظر دستی بود صافشان کند. خندهاش گرفت: ــ بابت چی؟ لحن علی عصبیطور بود: ــ اعصاب نداریدا. شستش را به جیب شلوارش زد....
سنت شکن
350,000 تومان
ماهها گاهی تند میگذشت و گاهی کُند! یک سال و دو ماه بود که در بهشت بودم. هر شبی که سرم را روی بالش میگذاشتم، دلم میخواست ساعتها نگاهش کنم. یکوقتها میخندید و روی پرشیطنتش بالا میآمد و صدای خندههایمان خانه را تا یک شب برمیداشت. گاهی هم فقط نگاهم میکرد و جوری حرف میزد که احساس میکردم فرشتهای بودم...
فلق و غروب همرنگند
270,000 تومان
ساعتهای شب با دلتنگی و انتظار سخت و کند میگذرد. چقدر این اشتیاق عاشقانه حس وحال عجیبی دارد. در عین حال که سخت است، اشتیاقش لذت بخشترین حس دنیاست. بالاخره ساعت به دو نزدیک میشود و من پر میکشم به سوی روزنهای از نور که وسط تاریکی شب برایم باز شده است، درخشانترین ساعتهای عمرم درست در میان شبهایی است...
تقدیر ناگزیر
300,000 تومان
تصاوير پرشتاب پيش چشمانش جان گرفتند. مردي از عرشه به زير افتاد. با وحشت به سمت دريا دويد. صداي فريادش همه جا را لرزاند: -زال!! همهچيز در كمتر از ثانيهاي رخ داد و خاطرات چون طوفاني سهمگين به سمتش هجوم آورد. پدر و مادرش، برادرانش، آسيابان پير، فرار از خانه. بيبي ... و زال!! زندگش! پاهايش لرزيد و فريادي از...
دلبران
400,000 تومان
يه چيزي از همه مهمتر بود تو زندگيم...! يه چيزي شرمگين كه زندگيم رو به تباهي كشوند...! قلبم طاقت اين همه اعتراف رو نداشت. من اونو كشتم...! همسري كه ناشناخته بود...! نميتونسم تحمل كنم عشقي كه انتخاب من نبود...! حرفهام شبيه خواب بود...! خوابي كه بيدارم كرد...! بيداري كه تو خواب بود...! حالا دنيام با بودنش رنگي شده بود...! من...
سراب خیال
220,000 تومان
با من ازدواج کردی که هر دومون رو عذاب بدی؟ از کی داری انتقام میگیری؟ از من با خودت؟ بیحرکت میماند. کنار کنسول میایستم و بغض صدایم را به ارتعاش میاندازد. - داری حالم رو بدتر میکنی! چند ماهه که هر ثانیه دارم میمیرم و نمیمیرم! چرا به جوری رفتار میکنی که بیشتر از خودم بدم بیاد؟ بالاخره برمیگردد به...
کابوک
252,000 تومان
یقین دارم روزگار از روی ذهن ما تقلب میکند و گرنه خودش هیچ ماجرایی در چنته ندارد. روزگار آنقدر صبر میکند تا دست خطت خوانا شود و همین که بتواند فکرها و ترسهایت را بخواند، رونویسیاش شروع میشود. توفیری ندارد اگر بخواهی زیر نیمکت روزمرگیهایت بروی و برگهات را بپوشانی، چشم او تیز است؛ درست مثل تیغ جلادش!
گوشه پیراهن تو
400,000 تومان
نگاه از تصویر دختری که صورتش پشت هالهای از مه سفید فرورفته بود، گرفتم و همان طور که کام دیگری از سیگار گوشهی لبم میگرفتم، دست بردم، دکمههای مانتوام را باز کردم، با حرص آن را از تن به عرق نشستهام کندم و با یک دست آن را گلوله کردم و گوشهی تخت انداختم. محکمتر و پرحرصتر از قبل کام...
مرا فریاد کن
315,000 تومان
ديگر حس بلند شدن نداشت. دلش ميخواست بخوابد. پلك زد. ولي با باز كردن چشمهايش يك جفت صندل مردانه مقابل چشمانش ظاهر شد. پوزخند زد. ناجي امشبش هم از راه رسيده بود. زانوي مرد را ديد كه روي شنهاي تيره نشست و دست گرمي كه روي گردنش قرار گرفت. صداي مرد توي فرياد موجهاي بيامان دريا گم شد: ـ آلاله!...
تاریکی مهتاب
250,000 تومان
شاید همه چیز یک زندگی عشق نباشد همین که یک نفر باشد دست لای موهای لختت بکشد گونهات را نوازش کند پیشانیات را ببوسد و تو صدای جیغ استخوانهایت را میان بازوان گرمش بشنوی کافیست … زندگی پر از دوست داشتن است پر از حسهای زیبا پر از نوازشهای لطیف. همه چیز عشق نیست بغض نیست چشم انتظاری در دیدار...
وهم سبز
350,000 تومان
تن و جان و قلبم يكپارچه آه شد. دلم لرزيد تا گريزي به گذشتهها نزنم؛ اما همين كه قدمي برداشت تا سمت اتاقش برود همين كه دست نسيمـنامزدشـ در دست مردانهي او قفل شد همين كه با چشم و ابروهايي در هم كشيده شده سر تا پايم را برانداز كرد، نشد كه گريز نزنم! خرده نفسي و خرده بغضي، بيخ...