سبد خرید

بهار که بیاید

ناشر : سخندسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

350,000 تومان

میان در ورودی و عبور آدم‌هایی که هر یک دردی داشتند، به عقب برگشت تا به عسل تیره‌ی چشمان او که عجیب بازخواستش می‌کرد، زل بزند.
ــ می‌تونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟
با خودش فکر کرد نگاه دخترک آن‌قدر حرف دارد که اگر همه‌ی خیابان‌های جهان را با هم قدم بزنند تا او ناگفته‌هایش را به زبان بیاورد، باز هم خیابان کم بیاورند.
کنار پیاده‌رو ایستاده بودند و تیلا حتی یک لحظه از او نگاه نمی‌گرفت.
ــ چرا این قصه تموم نمی‌شه؟
تمام حرف‌هایش شد همین یک سؤال و او را مات کرد. کاش سرش فریاد می‌زد، او را مقصر می‌خواند. کاش می‌گفت بخشیدنی در کار نیست و باید به خاطر تمام بدبیاری‌های او تاوان دهد.

تعداد:
مقایسه



بهار که بیاید

درباره نویسنده فاطمه ایمانی:

فاطمه ایمانی نویسنده کتاب بهار که بیاید، متولد سال 1364، نویسنده ایرانی است.

معرفی کتاب بهار که بیاید:

مهراب پسر ارشد خانواده مبرهن، با تمام تلاشی که طی سال‌ها برای دور شدن از چارچوب‌های خانوادگی کرده، با یک تصادف، درگیر اتفاقاتی می‌شود که تمام جوانب زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. حادثه‌ای که عشقی بزرگ در پی دارد، اما…

قسمتی از کتاب بهار که بیاید:

باز هم یکی از همان باران‌های موسمی اواخر پاییز گیالن بود  که قطراتش پی در پی و بی‌امان به شیشه‌ی جلو ی ماشین می‌کوبید و آسمان انگار در آن نیمه شب پاییزی قصد آرام گرفتن  نداشت. مهران خسته و بی‌رمق نگاهش را به خیابان های تقریبا خلوت رشت دوخته و حداکثر سرعتش به هفتاد نمی‌رسید. روی فرمان خم شده بود تا دید بهتری داشته باشد. همین ده دقیقه‌ی پیش بود که از آن مهمانی کذایی بیرون زده و نگاه‌های راضی و خوشحال نائب را پشت سرش جا گذاشته بود.

با خودش فکر کرد این اولین باری بوده که رضایت را درچشمان این مرد می‌دید وحاال بیشتر از هرلحظه‌ی دیگری احساس سبکی می‌کرد. شاید امشب که کنار همسر پا به ماهش سر روی بالین می‌گذاشت، خواب آرامی در انتظارش بود. دست پیش برد و دکمه‌ی منتهی به یقه‌ی لباسش را باز کرد و کمی از آن فرم رسمی و عصا قورت داده خارج شد. دستی به ته ریش منظم و مختصرش کشید و حس کرد دارد راحت‌تر نفس می‌کشد. مهمانی خوب پی شرفته و مهران هم خودش را آنقدری خوب نشان داده بود که معاون وزیر به انتخاب نائب مهر تایید بزند و چشم بپوشد به آن رابطه‌ی خانوادگی که این دو مرد را بهم نسبت می‌داد.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

633

زبان

موضوع

,

شابک

9786222600778

وزن

550

جنس کاغذ

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بهار که بیاید”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...