سبد خرید

دیوار

ناشر : علیدسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

350,000 تومان

شرمندگي را از چشمانش خواندم، من اين چشمان غمگين را نمي‌خواستم.
حرارت دستش زياد بود، دستم را بالا بردم، روي دستش گذاشتم، خواستم دستش را از روي لبم جدا كنم؛ دستم را گرفت، نزديك‌تر آمد.
كنارم بود؛ نزديك‌تر از هميشه، دستش دور شانه‌ام حلقه شد، لرزيدم، حلقه‌ي بازويش محكم‌تر شد، گر گرفتم، دور نشدم؛ سرم كه روي شانه‌اش قرار گرفت؛ گرمي بوسه‌اش روي مو‌هايم آتشي در جانم به پا كرد. عطر تنش را همچون گرسنه‌اي بلعيدم، من اين مرد را با تمام وجود مي‌خواستم.

تعداد:
مقایسه



دیوار

معرفی کتاب دیوار:

رها زن بیوه و منزوی که بعد از مرگ همسرش و بستن جاده‌ی خوشبختی ، با وجود فرزند تازه به دنیا اومده‌ش، دوباره عاشق می‌شه و زندگی رو با وجود همه‌ی سختی ها و مشکلات شروع می‌کنه… رها باید برای ادامه‌ی مسیر یک تصمیم بگیره تصمیمی که تمام زندگیش رو عوض می‌کنه…

قسمتی از کتاب دیوار:

اشک گونه‌هایم را نرم خیس می‌کرد. پنج روز از گرفتن جواب آزمایش گذشته بود. حرفی که پدرم بعد از شنیدن خبر حاملگی من گفته بود، هیچ وقت از ذهنم پاک نمی‌شود؛ حتی توانی برای پاک کردن گونه‌های خیس از اشکم ندارم. پدرم بعد از چند دقیقه سکوت از من خواسته بود خودم را از شر این نطفه خلاص کنم و من با گفتن «خداحافظ» مکالمه را به پایان رسانده بودم.

بر بخت بدم لعنت فرستادم. بعد از تماس با پدرم، مانده بودم به خانواده‌ی على بگویم یا نه. با اینکه حرف‌های آنها را از حفظ بودم ولی مطمئن بودم اگر نمیگفتم، به نوعی مجازاتم می‌کردند. تصمیم گرفتم با مادرش مرضیه خانم تماس بگیرم. او هم با گفتن اینکه دیگر چه از جانشان می‌خواهم و همین که یک خانه را از چنگشان در آوردم کافی‌ست، خودم و بچه‌ام را با فریاد به درک فرستاد.

این هم از خانواده‌ی با محبتی که داشتم. بهترین کار همین بود که خانواده‌ام را فراموش کنم و همراه این نطفه ی کوچک و خواستنی به زندگی‌ام ادامه دهم.

این پنج روز کار هر روزم خریدن روزنامه و گشتن دنبال کاری بود که با شرایط من مناسب باشد، ولی هرجا می‌رفتم و در مورد بارداری‌ام می‌گفتم، خیلی محترمانه عذرم را می‌خواستند. یکی دو بار هم نگین جون موقع پیاده روی صبحگاهی‌اش با آقا محمد من را صبح زود دم در دید و فهمید که عصر دیروقت بر می‌گردم. دلیل بیرون رفتنم را پرسید و جواب دادم. گفت که با پسرش در میان می‌گذارد و شاید کیان بتواند از طریق دوستان و آشنایانش برایم کاری پیدا کند ولی من با جدیت تمام مخالفت کردم و به گشتن دنبال کار ادامه دادم.

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

669

زبان

موضوع

,

شابک

9789641933502

وزن

770

جنس کاغذ

,

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دیوار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...