ادبیات ایران
آکورد
160,000 تومان
همه چیز فرق میکند. از ابتدا هم همهچیز فرق میکرد. ما خیال میکردیم این روتین خاکستری برایمان زندگی طرح میزند. زندگی نبود… تداعی مرگ بود که برایمان عادت شده بود. حالا چشمهایم باز شده. انگار طوفان شن به اتمام رسیده باشد! همه مقابل هم ایستادهایم، خنجر به دست! نفرت در چشمهایمان شعله میزند. در میان این جدال نفرتانگیز جای خالی...
بابایی که شما باشی
200,000 تومان
بابا برگشت عقب و در حال چشمغره رفتن به عمو سیامک، ساکت موند. من هنوز گریه میکردم. عمو سیامک چند بار منو پیشپیش کرد تا ساکت بشم. بعد بلند شد نشست و منو بغل کرد و تکون داد و هی اینور و اونور کرد. چند دقیقه بعد بابا همچنان زل زده بود بهش و عمو سیامک مضطرب نگاهش میکرد فقط....
لیلیت
250,000 تومان
ليلا دختری از عشيرهی ابن اسود، در حال تلاش برای ورود به دانشگاه متوجه ميشود او تنها كسی است كه بعد از درگيری قبيلهای محكوم به دادن تاوان شده… تاوانی كه بهايش آزادیاش است. او قربانی اشتباه ديگری شده و بايد در اين راه يا جانش را بدهد يا جوانیاش را… و ليلا… جانش را انتخاب میكند.
سیاه بازی
400,000 تومان
امیر، با قلبی مالامال از عقده و کینه، از رابطههای ساختگی نردبانی برای تحقق اهدافش میسازد. در دنیای او جوانمردی و رحم معنایی ندارد و برای رسیدن به هدفش از تمام موانع مقابلش میگذرد. آخرین خانه اما جاییست که احساسش در رابطه با دختری که همجنس باقی دخترها نیست، جایی میانِ نفرت و تمنا و تردیدها دست و پا میزند....
لالایی
212,000 تومان
برای لحظهای نگاهش مات و دستانش شل شد. بعد از آن نگاه خیره چشمانش را لهیب آتش داغی گرفت، اما اهمیت ندادم. باید برای یک بار هم شده تکلیفش را یکسره میکردم. از دیروز تا آن لحظه کم حرص و جوش نخورده بودم. حداقل بعد از این دیگر جلوی من جانماز آب نمیکشید. از میان دستانش به راحتی جدا شدم...
کلنجار
310,000 تومان
داستان شرحی از زندگی و روابط بین چند دوست خانوادگی است. دوستان صمیمی ای که شاید روابطشان فرای یک دوستی عادی باشد. پر از خوبی، عشق، محبت و فداکاری…اما با وقوع حادثه ای؛ این ارتباط و جریان دوستی به چالش کشیده می شود و هرکدام به نحوی با این مسئله و پیامدهای بعدش کلنجار میروند. داستان روایتی از دغدغه های...
اویل و ماه
550,000 تومان
بعضی آرزوها تاریخ انقضا دارند. اگر بعد از این تاریخ به واقعیت تبدیل شوند، نه تنها روحت را فاسد میکنند، بلکه تقدیرت را هم به لجن میکشند. حالا. این جا و در این لحظه، بین من و تباهی راهی نبود... تا ساعتی دیگر، با «زن خائن» نام میگرفتم، یا در خوشبینانهترین حالت، «عروس فراری » میشدم!
هپروت اقاقیا
350,000 تومان
دست و دلِ هنگامه با خواندنِ یک پیامک لرزید! این پیام، این کلمات، این یادآوریِ تهدیدآمیز، تنها یک راه پیشِ پای او میگذاشت؛ که برگردد به روزهای مُردهی دیروزش، به خاطراتِ بغل زده از مهدکودک، به آبیِ پیراهنِ او، به چشمهایش... اینها همه از توان او خارج بود! باید این سه سالی که با جان کندن پیش آمده بود، دور...
رویای یک صوفی
130,000 تومان
از دیندار متعصب تا روشنفکر مترقی به ابوحامد محمد غزالی حمله می کنند و بی آنکه منصفانه به او فرصتی برای دفاع از خود با نظراتش بدهند، او را یک طرفه به محاکمه می کشند و اغلب محکوم می کنند. اگر زندگانی پرتلاطمش را بدانیم، به او فرصتی داده ایم تا شاید از خطاهایش دفاع کند و جفایی که بر...
عنکبوت
255,000 تومان
كسرا به موهايش دست كشيد و آشفته از شنيدن هقهق خفهي شادي به سوي پنجره رفت. انگار دمل عفونياي كه سالها پيش به جان و روح چندين خانواده نشسته بود، كمكم سر باز ميكرد. سليم دستهايش را در جيب گذاشت و بر خلاف جهت او به سوي تاقچه رفت و به عكس قديمي خانوادهي ميرزاده چشم دوخت. روزي روزگاري يك...
اندوه باکره
708,000 تومان
بايد با مغزم دوست باشم. از حرفهاي دكتر همين بيشتر به دلم نشسته است. مغز بيمارم برايم شبيه يك خانه شده. خانهاي كه اتاقهاي زيادي دارد. چراغ بعضي اتاقها روشن است. بعضي خاموش و بعضي چراغشان نيمسوز است. در اين خانه راه ميروم. در اتاقهايي با چراغ خاموش را باز ميكنم و به تاريكي مخوفش خيره ميشوم. تاريكي كه در...
قلب یک فرشته
300,000 تومان
قطرات اشکهام زیر انگشتهای بزرگ و مردونهاش گم میشن نفسهای داغش که با مهای از بخار دهانش به همراهست. روی صورتم مثل عطری پرخاطره پاشیده میشن. _ وقتی یه مرمت کار ژاپنی میخواد جسم شکستهای رو مرمت کنه، ترکهای اون جسم و با طلا پر میکنه! چون معتقد هست وقتی چیزی دچار صدمه میشه و آسیب میبینه، زیباتر از قبل...
عاصی
382,000 تومان
قلبش ذره ذره ميلرزيد و فرو ميريخت. ميترسيد زار بزند كه ديگر كار از كار گذشته... كه ديگر هيچكاري از دست قلبش ذره ذره ميلرزيد و فرو ميريخت. ميترسيد زار بزند كه ديگر كار از كار گذشته... كه ديگر هيچكاري از دست كسي ساخته نيست. حتي از باد ميترسيد مبادا راز سياهش را توي هوا جار بزند. ـ پولو ميدم...
دیوار
350,000 تومان
شرمندگي را از چشمانش خواندم، من اين چشمان غمگين را نميخواستم. حرارت دستش زياد بود، دستم را بالا بردم، روي دستش گذاشتم، خواستم دستش را از روي لبم جدا كنم؛ دستم را گرفت، نزديكتر آمد. كنارم بود؛ نزديكتر از هميشه، دستش دور شانهام حلقه شد، لرزيدم، حلقهي بازويش محكمتر شد، گر گرفتم، دور نشدم؛ سرم كه روي شانهاش قرار گرفت؛...
آوانگارد
318,000 تومان
پوزخندي زدم... و پوزخندم نه از حرف عطا كه از نگاه بهتزدهي صولت بود به عطا! پوزخدم كش آمد. بغض شد... كش آمد... مثل عنكبوتي كه تار انداخته بود ته حلقم... دنبال شاپركي بود براي شكار! توي حلق من سالها بود هيچ پروانهاي پرواز نميكرد... شعري نميخواند، رويايي نميبافت. آوازي سر نميداد... گلوي من مدتها شده بود منزلگاه عنكبوتي كه...
بهار که بیاید
350,000 تومان
میان در ورودی و عبور آدمهایی که هر یک دردی داشتند، به عقب برگشت تا به عسل تیرهی چشمان او که عجیب بازخواستش میکرد، زل بزند. ــ میتونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟ با خودش فکر کرد نگاه دخترک آنقدر حرف دارد که اگر همهی خیابانهای جهان را با هم قدم بزنند تا او ناگفتههایش را به زبان بیاورد، باز...
شبی که برف میبارید
176,000 تومان
ماجرا وقتی آغاز میشود که البرز مجبور است برای فروش زمینی مانده از پدرِتازه درگذشتهاش، با تنها وارث شریک او، ارمغان همراه شود. سالها قبل این دو شریک مشغول آپارتمان سازی بودند که با کشف جسد امیر، پدر ارمغان همه چیز به هم میریزد و زمین همانطور رها میشود، حالا بعد از گذشت پانزده سال از آن ماجرا، ارمغان سعی...
نیمهی کال
120,000 تومان
آواز دختری عاشق هنر است که در خانواده ای تقریبا سطح پایین از لحاظ اقتصادی و بعضا فرهنگی بزرگ شده و مدام با این فکر دست به گریبان بوده که شبیه والدینش نباشد. او تمام تلاشش را برای تغییر وضعیت زندگیاش میکند و تا حدودی به نتیجه هم می رسد تا جایی که در یک گالری هنری مشغول به کار...
صورتک
400,000 تومان
ـ آقای امینی! شمیم را لای چادر معروف گلدارش دید. ــ میخواستم ازتون تشکر کنم. چند قدمی جلو رفت. موهایش به طرز عجیبی به هم ریخته بود. عین حالش! بعضی جاهایش سیخ سیخ سمت بالا رفته و منتظر دستی بود صافشان کند. خندهاش گرفت: ــ بابت چی؟ لحن علی عصبیطور بود: ــ اعصاب نداریدا. شستش را به جیب شلوارش زد....
سنت شکن
350,000 تومان
ماهها گاهی تند میگذشت و گاهی کُند! یک سال و دو ماه بود که در بهشت بودم. هر شبی که سرم را روی بالش میگذاشتم، دلم میخواست ساعتها نگاهش کنم. یکوقتها میخندید و روی پرشیطنتش بالا میآمد و صدای خندههایمان خانه را تا یک شب برمیداشت. گاهی هم فقط نگاهم میکرد و جوری حرف میزد که احساس میکردم فرشتهای بودم...
فلق و غروب همرنگند
270,000 تومان
ساعتهای شب با دلتنگی و انتظار سخت و کند میگذرد. چقدر این اشتیاق عاشقانه حس وحال عجیبی دارد. در عین حال که سخت است، اشتیاقش لذت بخشترین حس دنیاست. بالاخره ساعت به دو نزدیک میشود و من پر میکشم به سوی روزنهای از نور که وسط تاریکی شب برایم باز شده است، درخشانترین ساعتهای عمرم درست در میان شبهایی است...
تقدیر ناگزیر
300,000 تومان
تصاوير پرشتاب پيش چشمانش جان گرفتند. مردي از عرشه به زير افتاد. با وحشت به سمت دريا دويد. صداي فريادش همه جا را لرزاند: -زال!! همهچيز در كمتر از ثانيهاي رخ داد و خاطرات چون طوفاني سهمگين به سمتش هجوم آورد. پدر و مادرش، برادرانش، آسيابان پير، فرار از خانه. بيبي ... و زال!! زندگش! پاهايش لرزيد و فريادي از...
دلبران
400,000 تومان
يه چيزي از همه مهمتر بود تو زندگيم...! يه چيزي شرمگين كه زندگيم رو به تباهي كشوند...! قلبم طاقت اين همه اعتراف رو نداشت. من اونو كشتم...! همسري كه ناشناخته بود...! نميتونسم تحمل كنم عشقي كه انتخاب من نبود...! حرفهام شبيه خواب بود...! خوابي كه بيدارم كرد...! بيداري كه تو خواب بود...! حالا دنيام با بودنش رنگي شده بود...! من...
سراب خیال
220,000 تومان
با من ازدواج کردی که هر دومون رو عذاب بدی؟ از کی داری انتقام میگیری؟ از من با خودت؟ بیحرکت میماند. کنار کنسول میایستم و بغض صدایم را به ارتعاش میاندازد. - داری حالم رو بدتر میکنی! چند ماهه که هر ثانیه دارم میمیرم و نمیمیرم! چرا به جوری رفتار میکنی که بیشتر از خودم بدم بیاد؟ بالاخره برمیگردد به...