فلسفه جرم و مجازات
درباره نویسنده الهام رحیموف:
الهام رحیموف (Ilham Rahimov) نویسنده کتاب فلسفه جرم و مجازات، (زاده 14 ژانویه 1951 در جمهوری آذربایجان) در سال ۱۹۷۰ وارد دانشکدۀ حقوق دانشگاه دولتی لنینگراد شد. در سال ۱۹۷۵ در بخش تحصیلات حضوری دورۀ دکتری در گروه حقوق جزا، وابسته به دانشگاه دولتی لنینگراد، مشغول به تحصیل شد و سال ۱۹۷۸ به اخذ درجۀ دکتری در رشته حقوق نائل آمد. از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۲ ریاست ادارۀ قانونگذاری وزارت دادگستری را برعهده داشت و عضو هیئتمدیره بود. در همین دوره، به کمک وی، پیشنویس بسیاری از لوایح قانونی آماده و در خصوص لوایح قانونی تصمیمات لازم اتخاذ شد. در سال ۱۹۸۸ از رسالۀ فوق دکتری در دانشگاه لنینگراد دفاع کرد. او جوانترین فارغالتحصیل دوره در حوزۀ حقوق جزا در شوروی بود. از سال ۱۹۹۶ به درجۀ پروفسوری رسید.
از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ مدیریت انستیتوی علمی – تحقیقاتی در امور کارشناسی قضایی، جرمشناسی و پزشکی قانونی را برعهده داشت. طی سالهای ۲۰۰۰-۱۹۹۶ در چندین دانشگاه به تدریس حقوق مشغول بود. همزمان نیز ریاست بخش علمی کالج تحصیلات عالیۀ دیپلماتیک را برعهده داشت.
وی نزدیک به صد مقالۀ علمی با موضوع حقوق جزا و قانون کار و همچنین چندین کتاب دربارۀ مسائل بنیادین قانونگذاری و قضاوت به نگارش درآورده است که میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: مشکلات نظری و عملی قوانین کار (باکو، ۱۹۸۱)؛ تئوری پیشبینی قضایی (باکو، ۱۹۸۷)؛ فلسفۀ مجازات و مشکلات تعیین آن (باکو، ۱۹۹۸)؛ جرم و مجازات (مسکو، ۲۰۱۲). وی اولین نویسندۀ نظریۀ اصلاح نظام قضایی است که در سالهای ۱۹۹۳-۱۹۹۲ آن را ارائه کرده است. در سال ۱۹۹۴ نیز برنامۀ دولتی مبارزه با جرائم را آماده کرد.
درباره کتاب فلسفه جرم و مجازات:
در این کتاب، مشکلات بنیادین علم حقوق جزا در ارزیابی و استنباط وقوع جرم و مجازات بررسی شده است. مؤلف از منظر فلسفی به علل و منشأ جرم، ماهیت مجازات، آیندۀ جرم و جزا پرداخته است. مخاطبان این کتاب، پژوهشگران، دانشجویان دورۀ دکتری و استادان دانشکدههای حقوق، مأموران پلیس، نظریهپردازان و متخصصین در حوزۀ حقوق جزا و همچنین فلاسفه، جامعهشناسان، روانشناسان و تمام علاقهمندان به حوزۀ مشکلات مبارزه با جرم و جرمشناسی در نظر گرفته شدهاند. اثر حاضر، ادامۀ تحقیقات پروفسور الهام رحیموف در پیداکردن پاسخ به سؤالات بنیادین حقوق کیفری در باب جرم و مجازات است. پیشتر وی کتاب ارزشمندی تحت عنوان «جرم و مجازات» (مسکو، ۲۰۱۲) منتشر کرده است.
کتاب فلسفه جرم و مجازات، به پیچیدگیهای مسأله ای اشاره میکند که مؤلف درصدد مطالعه و تشریح آن است. سؤالاتی که مؤلف در پی یافتن پاسخ آنها بوده، ازاینقرار است: «مفهوم جرم ورای قوانین جزایی چیست؟ علل و منشأ رفتار مجرمانۀ انسان چیست؟ ماهیت مجازات چیست؟ از کجا نشأت گرفته است؟ چرا و به چه دلیل مجازات میکنند؟ چه کسی را و چگونه مجازات میکنند؟ حق مجازات متعلق به چه کسی است و چه کسی چنین حقی را به او داده است؟ آیا به طور کل، مجازات برای جامعه لازم است و آیندۀ آن چگونه است؟»
قسمتی از کتاب فلسفه جرم و مجازات:
مردی 72 ساله دختر 30 سالهی خود را که دارای خانواده و دو فرزند بود با اسلحه شکاری کشت. دختر این مرد همراه خانوادهاش به باکو رفته بودند و زندگیاش خارج از چارچوب اخلاقی و عرفی بود. پدر که در روستای محل زندگی خود مورد احترام زیاد ساکنان روستا بود، با اطلاع از این ماجرا تحت فشار قرار گرفت. مدتی بعد دختر بدون اطلاع قبلی به خانه برگشت و بین او و پدر بحث درگرفت. پدر از دختر خواست که دوباره به شهر برگردد تا چشم اهالی روستا به او نیفتد، زیرا رفتار او مایهی رسوایی پدر شده است.
مشاجره در اتاق کار پدر درگرفته و روی دیوار اسلحهی شکاری آویزان بود. دختر بدبینانه از اطاعت خواستهی پدر خودداری میکند و میگوید که هر طور دلش بخواهد زندگی خواهد کرد. پدر اسلحه را برمیدارد و با شلیک یک گلوله دخترش را میکشد. چه عاملی پدر را به ارتکاب این رفتار سوق داده است؟ آیا او میتوانسته خوددار باشد؟ بعد از بررسی طولانی در ضمن کارشناسی روانی، مشخص شد که این سخن دختر «هرطور دلم بخواهد زندگی خواهم کرد» محرک پدر برای کشتن او شده است.
عامل تعیین کننده و محرک انتخاب رفتار مجرمانه در این مورد مشخص چیست؟ همان طور که میدانید، انسان بر پایهی غریزه رفتار نمیکند، بلکه فکر یا مکانیسمی دارد که تعیین کننده رفتار ارادی انسان است. این مکانیسم چیست؟ آیا درون انسان است یا در عوامل بیرونی؟
برخی دانشمندان معتقدند که خواسته و تمایل انسان بخشی از زندگی ارادی آگاهانهی او است. ضمن این که خواسته انسان همیشه نمود پیدا میکند، حتی اگر مشهود نباشد، حتی زمانی که خواست و اراده شخصی دیگر او را متوقف کند. انسان آگاه همیشه در وضعیت خودداری از خواستههایی بوده که به خاطر خواستههای دیگران خنثی شده است. به همین خاطر، خواستههای انسانها متقابلا یکدیگر را متوقف میکنند. زمانی که آرزوها و خواستهها در وضعیت یکسان قرار بگیرند، انتخاب به وجود میآید. اما در مورد ذکر شده، خواستهی پدر کشتن دخترش نبوده است؛ بنابراین، مکانیسم نامبرده در انتخاب آزادانهی رفتار نقش تعیین کننده نداشته است…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.