مفهوم قانون در ایران معاصر
درباره نویسنده داود فیرحی:
داود فِیرَحی (۱۳۴۳ زنجان – ۲۱ آبان ۱۳۹۹ تهران) نظریهپرداز و پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام بود. وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران. و تحصیلات حوزوی تا سطح عالی بوده و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود. فیرحی استاد مدعو دانشگاه مفید در قم نیز بود. همچنین وی عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بوده. و درسگفتارهایی در موسسه مطالعات سیاسی-اقتصادی “پرسش” برگزار کرد.
وی مقدمات دروس حوزوی را بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ در حوزهٔ علمیه ولیعصر شهرستان زنجان گذراند. پس از آن مقاطع سطح و دروس خارج را از ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۰ در حوزهٔ علمیهٔ قم ادامه داد. از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۸ وی به تحصیل در مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای علوم سیاسی در دانشگاه تهران پرداخت. گرایش دکترای وی اندیشهٔ سیاسی بود. رساله کارشناسی ارشد وی با عنوان «اندیشه سیاسی شیعه در دوره قاجاریه» بود. که در آن به اندیشه سیاسی فقیهان مشهور شیعه دوره قاجار و مکاتب مهم فقهی-سیاسی ای که در دوره قاجاریه بسط یافته. و در تحولاتی چون نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی تأثیرگذار بودند پرداختهاست. رسالهٔ دکترای وی هم «دانش، قدرت و مشروعیت در اسلام» نام داشت. که با الهام از روششناسی فوکو و هرمنوتیک گادامر تنظیم شد.
درباره کتاب مفهوم قانون در ایران معاصر:
این کتاب در 9 فصل تنظیم شده است. دولت و قانون در نظم سنتی، حکمرانی سنتی و الهیات قانون، بحران در سنت، تنظیمات و قانون تنظیماتی، تحول تنظیمات و مساله قانون، تنظیمات حسنه؛ چرخش به تجربه عثمانی، تحولات پیشامشروطه و انقلاب در مفهوم قانون، فتنه قانون، قانون: شریعت و مشروطیت فصلهای کتاب را شامل میشوند و در پایان نیز خلاصه و نتیجه با نام قانون از حکمرانی سنتی تا بیقراری سنت آمده است.
کلمه «قانون» مهمترین واژه در ایران معاصر است. این یک کلمه قریب دویست سال است که محور و مدار مناقشه در باب سیاست، دین و تجدد است و دو قرنی میشود که اندیشه و عمل جامعه ما را در کمند خود دارد. قانون قلب تجدد و دولت مدرن است و با آن ملازمه دارد. به همین دلیل هم همزمان با زوال دولت قدیم، بحران جامعه ایرانی و ضرورت نوسازی دولت، واژه قانون به مرکز این تحولات و نواندیشی ناگزیر آن بدل شده است. اما این واژه به دو اعتبار اهمیت ویژهای در رابطه با مذهب و سیاست در ایران امروز دارد.
نخست اینکه جامعه ایران به اعتبار تشیع مختصات هندسی خود را دارد. به تعبیر سید جواد طباطبایی، جزیرهای واقع در درون بیرون، و در عین حال بیرونِ درونِ جهان اسلام است، و به همین دلیل دریافت ویژهای از مفهوم قانون و حکومت در تاریخ معاصر خود دارد. مفهومی که متمایز از دیگران، اعم از غرب جدید، ترکان عثمانی، اعراب و دیگر جوامع اهل سنت معاصر است.
دوم اینکه همین دریافت ایرانی-شیعی از قانون، سرگذشت و سرنوشت متفاوتی در تاریخ معاصر ایران دارد. تجربهای طولانی از درون تحولاتی چون اندیشه اصلاح سلطنت، تا عصر تنظیمات تا مشروطه و رویدادهای متاخر را از سر گذرانده است. بدین سان، واژه قانون هرگز معنایی ثابت و مفهومی یکنواخت در ایران معاصر ندارد و به تبع تطاول ایام و تطور دوران، دچار قبض و بسط معنیداری شده است.
قسمتی از کتاب مفهوم قانون در ایران معاصر:
الهیات حکومت در ایران صفوی و قاجار بر مربع نبوت، امامت، فقاهت و سلطنت استوار است. اندیشه شیعه حکومت آرمانی را به عهده امام معصوم(ع) میگذارد. و حکمرانی در غیبت معصوم را بر دو پایه قلم و شمشی، قاضی و مجری، مجتهد و سلطان میداند. اما نسبت این دو و این که کدام بر دیگری تقدم و اولویت دارد، مناقشهای طولانی و البته بیپایان است. تشیع مهمترین و موثرترین صلع از ارکان قدرت در دولت صفوی است. هر چند این گزاره درست است که صفویه خود معلول تشیع در ایران است. و نه علت آن، ولی نسبت این دو به نسبت «دانه و درخت» میماند.
بذر تشیع که پیشاپیش در ایران پراکنده بود. سلطنت صفوی را ثمر داد و درخت صفویه گسترش تشیع فقاهتی و لوازم تاریخ/اجتماعی آن را. همین ویژگی در فرهنگ سیاسی عصر صفوی بود. که مناقشه بین سلطان و مجتهد در ایران صفوی و بعد از آن را به محور و موتور تحولات سیاسی بدل کرده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.