سبد خرید

دوازده ثانیه

ناشر : یوپادسته: , , ,
موجودی: موجود در انبار

85,000 تومان

چه کسی می‌داند لحظه‌ی بعد آنی که در آن نفس می‌کشیم، قرار است چه چیزی را از دست بدهیم یا به دست آوريم!؟
دوازده ثانیه، داستان مرز باریک بین خوشی و غم است؛ روایت روزی که در تقویم ثبت شد.
طیان از دست می‌دهد؛ در اوج تنهایی و غمی که بر دلش تلنبار شده نور عشقی به قلبش می‌تابد..
شاید همین مثال شادی پس هر غم باشد؛
اما این شادی پایدار نیست، این عشق آینده‌ای را که دلش به شيرين بودنش گواهی می‌داد تلخ کرد، اما…
روزی روزگاری، بم..

تعداد:
مقایسه



دوازده ثانیه

می‌گن فاصله بین خوشبختی و بدبختی یه تار مویه…
اما من می‌گم یه شبه… یه نیمه شب… دم دمای صبح…

شلوغی تو خونه ما جزء نام آشنا‌ترین واژه‌ها بود. اینکه تو هفت روز هفته، شش روزش خونه از مهمون پر باشه؛ که اکثرا هم فامیل بودن. هرچی که نباشه اونجا بعد از آقاجون خونه بزرگ خاندان نفیس بود، اونم کسی نبود جز پدر من حاج ناصر نفیس، اما مهمونی اون شب یه حال و هوای دیگه‌ای داشت. دو تا خانواده کنار هم جمع بودن، خانواده بردبار و نفیس. پس فردا روز نذری‌پزون مامان بود و مثل هر سال از دو روز قبل همه برای کمک جمع می‌شدن.

نذر دنیا اومدن من، که خدا بعد ده سال بهشون داده بود و هر سال بهتر از سال قبل برگزار می‌شد. آش نذری که روزشو حتی تمام در و همسایه هم می‌دونستن. روز تولد من، تنها فرزند حاج نفیس البته تا بیست سالگیم که خدا مونا رو بهشون داد. چقدر مامان خجالت می‌کشید کنار خوشحالی غیرقابل وصفش وقتی اونو باردار شد. دور تا دور خونه عمو و عمه، خاله و دایی و البته عزیز جون که نقل مسجد بود نشسته بودن، اما خب این شلوغی جذابو حال خوب کن یه مشکلی هم داشت، اونم بچه‌های قد و نیم قد عمه بودن که…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1399

تعداد صفحات

480

زبان

موضوع

,

شابک

9786227365184

وزن

515

جنس کاغذ

,

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دوازده ثانیه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...