حق و مصلحت جلد دوم
درباره نویسنده محمد راسخ:
محمد راسخ نویسنده کتاب حق و مصلحت، در سال ۱۳۴۲ در تهران متولد شد و تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی حقوق در دانشگاه تهران به پایان رساند. او قریب به یک دهه بهطور منظم در مدارس علمیه و جلسات حوزوی در تهران به مطالعهی علوم اسلامی از جمله زبان عربی، منطق، فقه، اصول، تاریخ، تفسیر، کلام و فلسفه پرداخت. دکتر راسخ دورهی کارشناسیارشد را در دانشگاه لندن در زمینهی حقوق و اقتصاد، و فلسفهی حقوق گذراند و دورهی دکتری را در حوزهی حقوق و فلسفه در دانشگاه منچستر به اتمام رساند. وی در سال ۱۳۷۷ به عضویت هیئت علمی دانشکدهی حقوق دانشگاه شهید بهشتی درآمد و هماکنون عضو هيئت علمی و استاد تمام گروه حقوق عمومی و بینالملل و فلسفهی حقوق این دانشگاه و عضو پژوهشگاه علمی ابنسینا است. کتاب تاریخ تئوریهای حقوقی اسلامی نوشتهی وائلبنحلاق با ترجمهی وی جایزهی کتاب فصل را در سال ۱۳۸۷ دریافت کرد. وی در سال ۱۳۸۹ بهعنوان پژوهشگر نمونهی دانشگاه شهید بهشتی شناخته شد.
درباره کتاب حق و مصلحت:
به گفتهی مارتین گلدینگ «اصطلاحات مربوط به حقوق (rights) آن چنان در گفتمان اخلاقی و سیاسی روزمرهی ما نفوذ کرده که گویی برای ما غیرقابل تصور است که گفتمان مزبور بدون این اصطلاحات هرگز بتواند به حیات خود ادامه دهد.» هم چنین نمیتوان انکار کرد که زبان حق و مفاهیم رایج در سیاست و حقوق مدرن نقشی اساسی در مباحث و برنامههای متفکران و برنامه ریزان جامعهی ما ایفا میکند… به هر روی، اکنون که میهمانانی چون حق، قانون، آزادیهای سیاسی مدنی، عدالت اجتماعی، مصلحت و امثالهم، به معنای مدرن، جایی در سرزمین فکری ما باز کردهاند، لازم است در حدتوان از سوی متفکران و نویسندگان مورد بحث و مداقهی کافی قرار گیرند. روشنی و عمق نظری میتواند پایهای باشد برای کاستن از اقدامات متضادی که تحت نام آزادی یا مصلحت انجام و دنبال میشوند. مطالب مندرج در این کتاب مجموعهای است از مقالات که به نحوی از انحاء با هم مرتبطند و…
قسمتی از کتاب حق و مصلحت:
حقوق، اگر نگوییم مهمترین پدیدار اجتماعی جهان معاصر، قطعا یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده زندگی جمعی بشر در دنیای کنونی است. در واقع، زندگی اجتماعی انسان مدرن درون مرزهای نظام حقوقی سامان گرفته است و همچنان بر آن مدار میچرخد. گفتنی است تجربههای جدید کشورهای پیشرفته و توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ممالک غربی، و به دنبال آنها کشورهای غیر غربی، در بستر نظام حقوقی مدرن شکل گرفته که شالوده و اساس آن از فكر فیلسوفان بزرگ غربی مایه گرفته است. شاید به همین دلیل است که امروزه در مراکز آموزشی و پژوهشی آن سرزمین نمی توان مرزی دقیق میان سیاست، حقوق، علوم اجتماعی و فلسفه کشید؛ چرا که قدرت سیاسی تقریبا به طور کامل در قالب ساختار حقوقی سامان مییابد و اساسا راههای غیرحقوقی برای اعمال قدرت و سیاستورزی تبدیل به امری غریب شده است…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.