جستاری در مذهب اسماعیلی فردوسی
درباره کتاب جستاری در مذهب اسماعیلی فردوسی:
آنچه پیش روی دارید مجموعهای از گفتارها درباره دین و مذهب فردوسی است. که در دوره معاصر (تقریبا همین صد سال اخیر) از زبان فردوسی پژوهان بازگفته شده است. از آن چه خواهیم دید، چنین برمیآید که پیوسته پژوهشگران به چیستی دین و مذهب فردوسی توجه داشتهاند. و کمتر پژوهندهای را میبینیم که از بینش دینی و مذهب فردوسی پرسش نکرده باشد.
از همین روی، این نکته پیش میآید که چرا باید پژوهندگان یک اثر حماسی به این اندازه به دین و مذهب سراینده آن اثر توجه داشته باشند؟ به راستی چه پیوندی است میان حماسه فردوسی و دین و مذهب وی که پیوسته از نگرش دینی و مذهبی او پرسیدهاند؟
قسمتی از کتاب جستاری در مذهب اسماعیلی فردوسی:
نظام الملک هم گویی پیوسته میان مجوسان و شیعیان پیوند میبیند. که از آنان در کنار هم یاد میکند. او آنان را از یک سنخ میبیند و آوژده است که پس از کشته شد ابومسلم، سینباد که از دوستان او است. از نیشابور خروج میکند و به ری میآید. سینباد میداند که مردم تبرستان وری «از درمی، نیم دره رافضی و مزدکیاند» . او به مردم میگوید که ابومسلم نمرده است؛ بلکه آنگاه که منصور عباسی قصد گشتن او میکند، پرندهای سپیدرنگ میشود و از میان دو دست منصور میپرد.
اکنون او در حصاری از مس، با مهدی و مزدک بنشسته است. و اینک با آن دو برون خواهد آمد. این سخنان سبب میشود که رافضیها و مزدکیان گرد آیند و سپاهی بزرگ شکل گیرد. پس از شورش هفت ساله آنان و کشته شدن بسیاری از لشکریان منصو. سرانجام جور عجلی را به جنگ لشکر سینباد میفرستند. پس از چهار روز سینباد گشته شد «و آن جمع پراگنده گشتند و هرکسی به خانههای خویش بازشدند. و مذهب رمه دینی با گبری و تشیع آمیخته شد. و بعد از آن در سربا یکدیگر میگفتندی تا هر روزی پروردهتر میشد تا به جایگاهی رسید که این گروه را مسلمانان و گبران و ترمه دین میخواندند» (نظام الملک، ۱۳۸۳: ۲۷۹ – ۲۸۰).
بوتلس هرچند داستاني منقول از نظام الملک را افسانه آمیز و خیالی میپندارد، با این همه آن را از مختصات شورشهای قرن هشتم و نهم میلادی میداند. او بر این باور است که «در جنبشهای ایدئولوژیک کسانی مانند به آفرید، سینباد گبر، استاذسیس، بابک و مقنع، الحاير مزدکیان را با اصول عقاید شیعه در آمیختهاند».
این سخن بوتلس را نقض عبدالجلیل قزوینی رازی در قرن ششم هجری تأیید میکند. او در آن جا که از داعیان اسماعیلی چون ابن خؤشب و علی بن الفضل دندانی سخن میگوید. آنان را به خرم دینی متهم میکند: «راو اخرم دینی آشکار کرد». او اصل همه را گبری میداند…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.