واجشناسی شاهنامه (پژوهشی در خوانش واژگان شاهنامه)
نخست رای نگارنده بر این بود که از میان انبوه یادداشتهای پراکندهای که در گذر سالیان دراز درباره چگونگی خوانش واژگان شاهنامه فراهم آورده بود، گزینهای خورای یکی دو مقاله آماده سازد، ولی سپس در عمل دامنه پژوهش از گنج چند مقاله فراتر رفت و به کتابی رسید که اینک در دست شماست. پرسشی که اکنون در پیش است این است که آیا باید خوانشی را که در این پژوهش برای واژگان شاهنامه پیشنهاد شده است، در پیرایش دیگری از این کتاب به کار بست؟ به گمان ما، از آنجا که شاهنامه یک اثر ادبی زنده و حتی سرشار از زندگی است، حرکت گذاري متن آن تا آنجا که دریافتی آن را برای فارسی زبانان امروز یکسره دشوار و به گوش نا آشنا نسازد، رواست، برای نمونه حرکت گذاری واژههایی چون: توان، جوان، روان به پیش یکم؛ اژدها، برومند، چریدن، کشیدن به زبر یکم؛ بستر، دلیر، سگالش به زیر یکم و دهها نمونه دیگر، ولی هر کجا که ما خوانش سراینده را به درستی نمیشناسیم و یا حرکت گذاری آن متن را از کالبد زنده آن دور میکند و شنیدن آن را به گوش ناخوش آهنگ میسازد، از این کار کناره گیریم. گذشته از این، خط فارسی نیز همه جا توانایی رساندن خوانش کهن را ندارد، ولی از سوی دیگر، شناخت خوانش حتمی یا احتمالی سراینده نیاز دیگری استکه می توان با داشتن پژوهشی جداگانه برآورده ساخت. نگارنده امیدوار است که با پژوهشی که خواننده اکنون در دست دارد، تا اندازه چشمگیری بدین نیاز پاسخ داده و دست کم بهانهای برای گفتارها و بررسیهای علمی و انتقادی پدید آورده باشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.