همبودگی آینده
درباره نویسنده جورجو آگامبن:
جورجو آگامبن (Giorgio Agamben) نویسنده کتاب همبودگی آینده، (زاده ۱۹۴۲ در رم)؛ فیلسوف و نویسنده معاصر ایتالیایی است. آگامبن از چهرههاي برجسته فلسفه و نظریه سياسی راديکال در ايتاليا است. در سالهای اخير آثار او تأثير عميقی بر پژوهشگران برخی رشتهها در فضای روشنفکری انگليسيزبان داشته است. او تحصيلات خود را در رشتههای فلسفه و حقوق به پايان برد و در سال 1965 رساله دکترای خود را درباره انديشه سياسی سيمون وی نوشت. در سالهای 1966 و 1968، به عنوان دانشجوی پسادکترا در سمينارهای هايدگر درباره هگل و هراکليتوس شرکت کرد. او در دانشگاههای مختلفی، از جمله دانشگاه ماچرا و دانشگاه ورونا، تدريس کرده و در کالج بينالمللی پاريس مدير گروه بوده است.
مهمترین آثار جورجو آگامبن «اجتماع آینده»، «هومو ساکر»، «کودکی و تاریخ»، «زبان و مرگ»، «وسایل بیهدف»، «پایان شعر»، «امر گشوده: انسان و حیوان»، «حرمتشکنیها»، «وضعیت استثنایی» و «ملکوت و جنت» است.
درباره کتاب همبودگی آینده:
در سطح نظری، یکی از تعیینکنندهترین عوامل تأثیرگذار بر این صورتبندیهای نو، تفسیر هستیشناختی مارتین هایدگر از بودن ـ با در مقام یکی از ارکان ساختار بنیادین دازاین در هستی و زمان بود. هایدگر در این اثر پاسخ دادن به پرسش از معنای هستی را منوط به شفافسازی و تحلیل هستی آن هستندهای میداند که میتواند در وهله نخست از معنای هستی خود و سپس از معنای هستی به طور عام پرسش کند. این هستنده یا همان دازاین پیشاپیش در فضای فهم پیشاهستیشناختیای بهسر میبرد که واجد ساختار بنیادین در ـ جهان ـ بودن است، ساختاری که هر چند کلی پیوسته است، از دیدگاههای گوناگون عناصر برسازنده متفاوتی دارد که یکی از آنها همان بودن ـ باست.
جالب آن که هایدگر در بندی که به بودن ـ با اختصاص میدهد، مفهوم همگنان را نیز پیش میکشد که به واسطه پیوندش با دیالتیک خودی و بیخودی با یکی از درونمایههای اصلی همین اثر آگامبن (نسبت بیخودبودگی با همبودگی) ارتباط مییابد. حال، به لحاظ اهمیت صورتبندی نانسی از همبودگی و تأثیر سلبی/ایجابی مستقیم آن بر آگامبن، به بیان رئوس کلی دیدگاه نانسی و توضیح برخی از مفاهیم بنیادین اندیشه او میپردازیم. نانسی در سال ۱۹۸۰، به همراه دوست و همکارِ فیلسوف خود فیلیپ لاکو ـ لابارت، اقدام به تأسیس مؤسسهای کرد که مباحث جاری در آن تأثیر زیادی بر شکلگیری اندیشههای مستقل هر یک از اعضایش داشت.
از میان مهمترین اعضای «مرکز پژوهش فلسفی در باب امر سیاسی» میتوان به کلود لوفور و آلن بدیو اشاره کرد که هر یک پس از انحلال مرکز در سال ۱۹۸۴ راه خود را در پیش گرفتند. نانسی نیز با انتشار همبودگی غیراجرایی در سال ۱۹۸۶ نشان داد که تا چه اندازه از فعالیتهای کوتاهمدت این مؤسسه تأثیر پذیرفته است. او در این اثر از طرفی به تعریف ژرژ باتای از کمونیسم و همبودگی و نیز عضویت او در گروه سری Acéphale میپردازد و از طرف دیگر به صورتبندی خاص خود از همبودگی بر اساس اندیشه هایدگر.
قسمتی از کتاب همبودگی آینده:
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.