سبد خرید

من قاتل پسرتان هستم

ناشر : افقدسته: , ,
موجودی: موجود در انبار

58,000 تومان

این مجموعه شامل ده داستان کوتاه است. احمد دهقان زبان ساده‌ای را برای روایت انتخاب می‌کند. داستان‌هایش را به‌دور از هرگونه پیچیدگی روایت می‌کند. تعلیق در داستان‌های این مجموعه بدون تصنع است و داستان‌ها چنان از مفاهیم انسانی که گاه دور از ذهن می‌نمایند، بهره برده‌اند که نیازی نمی‌بیند پیچیدگی و تعلیق کاذب را به داستان‌هایی این‌چنین شسته‌ورفته تحمیل کند. نگاه رئالیستی و بدون شعار دهقان دربارهٔ جنگ و حقایق آن و آدم‌هایش تصویری آن‌چنان عریان به خواننده می‌دهد که موحش‌بودن جهان واقعی و به‌ویژه جهان واقعی جنگ را نسبت به جهان داستانی، به رخ می‌کشد.

تعداد:
مقایسه



من قاتل پسرتان هستم

درباره نویسنده احمد دهقان:

احمد دهقان نویسنده کتاب من قاتل پسرتان هستم، زاده سال ۱۳۴۵ در کرج است. او در رشته‌های مهندسی برق، علوم اجتماعی و مردم‌شناسی تحصیل کرد. دهقان داستان‌های متعددی درزمینه‌ی جنگ ایران و عراق نوشته است. اولین رمانش بانام سفر به گرای ۲۷۰ درجه در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. دو سال بعد همین رمان ابتدا به‌عنوان یکی از آثار برگزیده ۲۰ سال داستان‌نویسی و مدتی بعد به‌عنوان برگزیده ۲۰ سال ادبیات پایداری معرفی شد. «پال اسپراکمن» نایب‌رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتجرز نیوجرسی آمریکا این رمان را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. در حال حاضر دانشگاه‌های متعددی در سراسر دنیا این کتاب را در دسترس علاقه‌مندان قرار داده‌اند.

درباره کتاب من قاتل پسرتان هستم:

کتاب من قاتل پسرتان هستم مجموعه داستانی است که سال ۱۳۸۳ منتشر شد و با استقبال مخاطب‌ها همراه شد. این کتاب که نامزد و برگزیده رقابت‌های ادبی متعددی از جمله جایزه ادبی مهرگان، جایزه ادبی جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی و جایزه ادبی هوشنگ گلشیری شده‌است، تاکنون به زبان‌های انگلیسی، روسی و… ترجمه شده‌است و همچنین با اقتباس از آن فیلم سینمایی پاداش سکوت به کارگردانی مازیار میری ساخته شده‌است.

دهقان با توجه به تجربه و اطلاعاتی که از فضای جنگ و فضای هولناک پیرامون آن داشته، داستان‌های این مجموعه را نوشته است؛ داستان‌هایی همچون مسافر، بلدرچین، زندگی سگی، تمبر، بلیت، پری دریایی، بازگشت، بن‌بست و…

داستان‌های این مجموعه عموماً به‌گونه‌ای است که راوی یک خاطره از جنگ و مسائل پیرامون آن را برای روایت‌پردازی انتخاب کرده است. روایت‌هایی که با آن‌که جنگ به پایان رسیده، اما امتداد تأثیراتش در زندگی امروز راوی قابل مشاهده است.

نگاه متفاوت احمد دهقان در این مجموعه داستان به جنگ، و نوع روایت منطبق بر نوعی رئالیسم اجتماعی، داستان‌های این مجموعه را بر بستر پدیده‌ی ویرانگر جنگ، بدل به داستان‌هایی خواندنی کرده است. دهقان که پیش‌تر با کتاب «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» نشان داده بود که روایت بر بستر جنگ را به‌خوبی بلد است، این‌بار در برش‌هایی کوتاه‌تر، تصویرهایی ماندنی ارائه می‌دهد. تصویرهایی که شاید دربردارنده‌ی نوعی آشنایی‌زدایی است و ما را دعوت می‌کند تا به جنگ از دریچه‌ی دیگری نگاه کنیم.

قسمتی از کتاب من قاتل پسرتان هستم:

صبح از در خانه داشتم می‌رفتم بیرون که پستچی با موتور گازی قراضه‌اش جلو پام ایستاد. اول نگاه به پلاک خانه کرد و بعد بدون اینکه حرفی بزند، نامه را داد دستم. به اسم خودم بود. پاکت را برگرداندم که نشانی و اسم ننه مریم را دیدم.

تندی برگشتم و پاکت را باز کردم. رو کاغذ رنگ و رو رفته‌ای خط‌های درهم کشیده بودند و شکل آدمی را می‌شد از میان خط‌های معوج تشخیص داد که دراز به دراز افتاده و شاید پتویی چیزی را تا زیر گلو بالا کشیده. این‌ها را با لیلی کشف کردیم؛ یعنی نتوانستم بروم اداره. برگشتم تو و در را پشت سرم بستم. لیلی با سر و وضع ژولیده از اتاق خواب آمد بیرون و پرسید: «چیزی جاگذاشتی؟»

نامه را دادم دستش و گفتم: «ببین، این را ننه مریم فرستاده.»

همان‌طور خواب‌آلود دستی به موهای درهمش کشید و یک‌وری نگاهم کرد و یکهو انگار که تازه متوجه حرف‌هام شده باشد، نامه را از دستم قاپید و پرسید: «این خط‌ها دیگه چیه؟»

بعدش با هم رفتیم تو اتاق‌خواب و نشستیم لبه‌ی تخت و آن‌قدر کاغذ را چپ و راست کردیم تا به این نتیجه رسیدیم که در میان خط‌های درهم کسی هست.

حتمی نامه را یکی دیگر پست کرده بود که ننه مریم سواد خواندن و نوشتن ندارد تا نشانی پشت پاکت را بنویسد. نگران شدم. کتم را در آوردم انداختم رو تخت و آمدم تو هال. زنگ زدم خانه‌ی جاسم. نبود. یعنی کسی جواب نداد. لیلی دفترچه تلفن را آورد و زنگ زدیم یکی دو جای دیگر که شماره‌اش را داشتیم و سراغ جاسم را گرفتم. پیداش نکردم.

نمی‌دانستم چه کار کنم. لیلی هم مثل من بود. رفته بود دستی به سر و رویش کشیده بود و آمده بود کنارم و چشم دوخته بود به لب‌هام تا چیزی بگویم. گیج بودم که لیلی گفت شماره خانه ننه مریم را بگیرم و با خودش صحبت کنم شاید چیزی دستگیرم شود.

شماره‌اش را گرفتم. خودش گوشی را برداشت و با همان لهجه‌ی محلی که ته حلقی حرف می‌زد، پرسید: «کیه؟»

گفتم: «سلام ننه، منم ناصر.» پرسید: «از جبهه هستی؟» گفتم: «نه نه. ناصر هستم، دوست عبدو. یادت آمد ننه؟» آرام و کشیده گفت: «عبدو خوابیده. خسته است.»

انگاری مرا نشناخته بود. آرام و شمرده گفتم: «ننه مریم، من ناصر هستم که با عبدو می‌آمدیم خانه‌تان، آن وقت‌ها که هنوز جنگ بود. یادت هست؟»

اول چیزی نگفت و بعد هم بدون اینکه جوابم را بدهد، پی حرفش را گرفت.

– مگه خبر نداری عبدو برگشته؟ تو جنگ بوده بچه‌ام. الانم گرفته خوابیده تو آن یکی اتاق. بچه‌ام خسته است. اگه کارش داری بیدارش کنم.

گفتم: «نه، یادته می‌آمدیم خانه‌تان؟ همو که براش نامه نوشتی. امروز نامه‌ات رسید. یادته؟»

چیزی نگفت. چند بار صداش زدم و گفتم شاید تلفن قطع شده. گفت: «ها، عبدو بالاخره برگشت. خودم رفتم آوردمش. وسط میدان جنگ بود بچه‌ام.»

گفتم: «حالا کجاست؟ کجا بوده؟»

جواب داد: «گفتمت که خوابیده. نمی‌گذاشتند بیاد. می‌دانستم اگه می‌توانست خودش برمی‌گشت. خودم رفتم پیداش کردم و برش گرداندم.»

کلافه شده بودم از جواب‌های سر در گمش. گفتم: «ننه، یادته عید آمدیم اهواز؟ با لیلی زنم و دخترم نگار آمدیم روستا خانه‌تان شب هم ماندیم؟»

اول چیزی نگفت. بعد ادامه داد: «ان‌شاء‌الله می‌خواهم براش زن بگیرم. تو عشیره دخترای خوبی داریم. حالا شما عبدوی مرا به غلامی قبول می‌کنین؟»

حالش از آخرین‌باری که دیدم، بدتر شده بود.

گوشی را گذاشتم. زنگ زدم اداره و گفتم حالم خوش نیست، دیرتر می‌آیم. لیلی هم نگران شده بود. پرسید: «چی می‌گفت ننه مریم؟»

گفتم: «چه می‌دانم. میگه عبدو برگشته گرفته خوابیده.»

لیلی گفت: «مگه عیدی که رفتیم جنوب، جاسم نمی‌گفت یواش‌یواش حال مادرش دارد بهتر می‌شه؟»

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1396

تعداد صفحات

107

زبان

موضوع

, ,

شابک

9789643691684

وزن

140

جنس کاغذ

,

دنیای سینما

پاداش سکوت
1385

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “من قاتل پسرتان هستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...