مردی که هیچ زنی دوستش نداشت
درباره نویسنده مهدی فردقادری:
مهدی فرد قادری نویسنده کتاب قلم فروش، فیلمساز و نویسندهی ایرانی، متولد 1365 شهر نیشابور است.
درباره کتاب مردی که هیچ زنی دوستش نداشت:
رمان مردی که هیچ زنی دوستش نداشت رمانی جنایی و عاشقانه است، که هم چون حدیث نفسی شخصی با پرشهای زمانی و مکانی، جنایتی فجیع را از زبان قاتل روایت میکند. قاتلی که در طول زندگیاش به زنان زیادی دلبسته و مهر ورزیده ولی همیشه سرخورده بازگشته است. «مردی که هیچ زنی دوستش نداشت» پر از جزئیات و سرک کشیدن به دقیقههای ریز و درشتیست که به دلیل خاصیت تصویرپردازیاش – برآمده از ذهن نویسندهی سینماگر کتاب – در ذهن مخاطب به وضوح باقی میماند.
ژانرهای مختلف قصه گویی همواره در ادبیات داستانی ما اندک بودهاند. پرداختن به ژانر جنایی، با توجه به نیازی که در پردازش وجوه مختلف روانشناختی، فلسفی و جامعه شناختی آدمها و قصه دارد، بسیار سخت و دشوار است و به همین دلیل نمونههای خوب این ژانر در رمان نویسی فارسی بسیار کم هستند. «مردی که هیچ زنی دوستش نداشت» با تنوع شخصیتها، زمانها، مکانها و وقایعش، به خوبی حرکت ذهنی شخصیت داستان را بر بستر داستانی جذاب و پرکشش نشان داده و روایت میکند که چگونه از مردی عاشق، در گذر زمان، جنایتکاری بیرحم ساخته میشود.
قسمتی از کتاب مردی که هیچ زنی دوستش نداشت:
گرمای دستش! میدونید گرمای دست اولین کسی که عاشقش شدید، چیکارتون میکنه؟؟؟
خونه تاریک و روشن بود، ظاهر همه چیز خیلی محشر بود. زیباترین زن جهان مقابلم نشسته بود… دور تا دور میز، شمعهایی گذاشته شده بود که برای اولینبار دوست نداشتم هرگز تموم بشن، موسیقی “با من برقص” با صدای “لئونارد کوهن” داشت پخش میشد، عطرِ نازگل و عود همه جا رو پُر کرده بود و از همه مهمتر، رو به شهری داشتیم آخرین شاممون رو باهم میخوردیم که برخلاف همیشه بسیار زیبا بود.
برف آروم آروم پایین میاومد و به نظر میرسید وسط “بیل را بکش” نشستیم، همون جایی که تو سکانس آخر که قراره بیل کشته بشه و همه جا پُر شده از برف. انگار همه جهان داشت با آهنگ “کوهن” میرقصید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.