عروس جزیره

عروس جزیره

درباره کتاب عروس جزیره:

این رمان به صورت کلاسیک عاشقانه و معمایی نوشته شده .داستان در سده 18میلادی شروع میشه. آنیا دختر یک خانواده معمولی و شیرینی فروش برای گذروندن تعطیلات به جزیره کوچکی میره که همه هم دیگر رو میشناسن. با ورود آنیا به جزیره مردم در مورد کنت منفور و ترسناکی حرف میزنند که بخاطر غرور و خودخواهیش پیشه همه مردم جزیره منفوره.. داستان از جایی به اوج خود می رسه که آنیا در دام عشق این مرد خطرناک میوفته اما هر چی که جلوتر میره تازه به رازهای تاریک زندگی کنت پی میبره…

قسمتی از کتاب عروس جزیره:

گاهي اوقات قضاوت‌ها مي‌تونن كشنده باشن! اونا نه فقط جسمت بلكه روح تو رو هدف مي‌گيرن ليدي. وقتي در موردت ناعادلانه قضاوت مي‌كنن براشون اهميتي نداره كه به روح شما چقدر ضربه وارد مي‌كنن!

گاهي حرفي كه از زبون مردم بيرون مياد از زخم‌هايي كه يه آدم مي‌تونه تو جنگ برداره دردناك تره.

قدم به قدم بهم نزديك شد، اين همه نزديكي براي قلب من بيش از حد بود، در كشف و درك احساساتم گيج شده بودم فقط مي‌دونستم هيچوقت چنين حس خوبي رو تجربه نكرده بودم. قلبم از هيجان و استرس مي‌لرزيد و نفس‌هام به شماره افتاد بود. صداش توي گوشم پيچيد:

الان همه دارن به ما نگاه مي‌كنن. از فردا همه درموردت حرف مي‌زنن آنيا. بي‌رحمانه قضاوتت مي‌كنن، حتي اونايي كه فكر مي‌كردي بي‌اندازه دوستت دارن. همه تا زماني تورو دوست دارن كه بر طبق خواسته اونا زندگي كني، اما به محض اينكه به دنبال خواسته‌هاي خودت مي‌ري و مسيرت برخلاف بقيه مي‌شه، بهت زخم مي‌زنن و نگاهشون پر ازنفرت مي‌شه. چون طاقت ندارن اينو ببينن كه كسي برخلافشون باشه. با كاري كه كردي بايد مشكلات زيادي رو به جون بخري!