سبد خرید

سیاهی

ناشر : آئی‌سادسته: , , ,
موجودی: 1 موجود در انبار

400,000 تومان

ابروهایم بالا می‌رود و نگاهم مات می‌ماند روی شایان. تک خنده‌ای می‌کنم و سر تکان می‌دهم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم شایان چنین آدمی باشد. می‌گویم:
– تو خیلی احساساتی هستی حرف نمی‌زند.
– من به این چیزا فکر نمی‌کنم. اهل ازدواج نیستم، هیچ مردی هم با دختری مثل من ازدواج نمی‌کنه.
– مگه چته؟
سرم را دوباره می‌چسبانم به پشتی صندلی و چشم‌هایم را می‌بندم.
– کسی که عاشق یه دختر دزد بشه، عقل نداره.
کاش سیگار داشتم! خیلی وقت بود که نکشیده بودم.
– من همیشه توو زندگیم بی‌عقل بودم، این یه بارم روش.

1 عدد در انبار

مقایسه



سیاهی

صدایی کنار گوش او موج می‌خورد. صدای داخل خزیدن سوز سرد از لابه‌لای درز در فلزی یا حرکت تندوتند شعله‌های آبی و نارنجی بخاری. شاید هم صدای قدم زدن‌های کسی درست پشت در. قدم‌هایی که روی زمین کشیده می‌شوند. بی‌هدف، بی‌مقصد پلک‌هایش می‌لغزند روی هم. رشته‌ی خوابش پاره نمی‌شود انگار. یک هوهوی دیگر، یک رقص شعله‌ی دیگر و یا یک قدم دیگر. تناش تکانی می‌خورد و پلک‌هایش در کسری از ثانیه باز می‌شوند. انگار که سطلی از آب یخ خالی شده باشد بر روی سرش. نیم خیز می‌شود روی تخت. صدای جیرجیر وحشتناک پیچ و مهره‌ی تخت را هم نمی‌شنود. دست می‌کشد روی گلویش؛ راه نفسش بسته است انگار.

پلک‌هایش را می‌فشارد روی هم، بازدم‌ش از ته گلو، هجوم می‌آورد به سمت لب‌هایش. سرفه پشت سرفه، یکی پس از دیگری. رها می‌شود روی تخت، چین پلک‌هایش را باز می‌کند. هنوز هم احساس خفگی دارد اما دستش را نگه می‌دارد روی گلو. انگار که می‌تواند سرفه‌هایش را در نطفه خفه کند. دندان‌هایش را می‌ساید روی هم و آب دهانش را با تمام قوا پایین می‌فرستد. سوزش ریزی را انتهای گلویش حس می‌کند. سرما خورده است!

قفل مژه‌هایش به آرامی باز می‌شوند و نور، با این که بی‌قدرت اتاق را در بر گرفته، اما چشم‌هایش را می‌زند. پلک‌هایش را چند باری می‌بندد و دوباره باز می‌کند. همه چیز میان نگاهش محو است. یک پرده از سوز هوا، میان اتاق می‌لرزد و شعله‌های بخاری باریکه‌ای از نور را روی دیوار روبه رو منعکس کرده‌اند. نگاهش می‌چرخد به سمت پنجره. پلک میزند، چند بار پشت هم. ساعت از دستش در رفته. نمیداند دم صبح است، هوا بارانی‌ست یا گرفتگی دم غروب است. حتی نمی‌داند کجاست. دوباره پلک میزند…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1399

تعداد صفحات

760

زبان

موضوع

,

شابک

9786226466624

وزن

822

جنس کاغذ

,

1 دیدگاه برای سیاهی

  1. 5 out of 5

    ادیب فر

    یک کتاب زیبا با موضوعی جدید

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...