سبد خرید

رویا

ناشر : ماهیندسته: , , ,
موجودی: 1 موجود در انبار

190,000 تومان

برای او هم عذاب وجدان گرفته‌ام. هربار فکر می‌کنم احتمالا اگر همین حالا هم که فقط یک خواستگار ساده بوده، فیلم را ببیند، همه‌ی باورهایش به هم می‌ریزد، چه رسد به زن و ناموس! برای بعضی‌ها ناموس خیلی پررنگ است، این قدر قوی که حاضرند کشت و کشتار راه بیندازند و کورکورانه هر کاری بکنند. برای عده‌ای دیگر، ناموس زیباست و به وقت عزیز می‌دارندش؛ به اسمش زندگی را زهر نمی‌کنند و می‌گذارند رشد کند و شکوفا شود. برای تعداد انگشت شماری، ناموس هیچ رنگی ندارد و شبیه خاکستری است؛ آن را پله می‌کنند و رویش قدم می‌زنند؛ نه رنگش می‌زنند و نه عزیزش می‌شمارند. اولی و سومی دردناکند، یکی از این طرف بوم افتاده و دیگری از آن طرف. آخر و عاقبت هردو هم سقوط است.

1 عدد در انبار

مقایسه



رویا

معرفی کتاب روزگار:

رویا جلد دوم رمان روزگار، قصه برعکس خیانت است و نویسنده این‌بار به جای مظلومیت زن اول، داستان پر از طمع و حسرت زن دوم هدایت اورنگی را به تصویر می‌کشد. داستان عشقی که می‌خواسته سر به فلک بکشد ولی در پستوی سه کنج خانه، خاک می‌خورد.
رویا قصه خیانت است و رودست خوردن. قصه آدم‌های زرنگی که همیشه ته چاه مانده‌اند و قصه عشقی که آغاز و پایان ندارد.

قسمتی از کتاب رویا:

رؤیا بهار می‌آورد و خیال، سردی زمستان. رؤیاها را باید میان گرمای آغوش به هم متصل کرد. رؤیا آدمی را درون حفره‌ای می اندازد که صدایش می‌زنند عشق!

خانم سعیدی جلوی در اتاق ایستاده و هوارهوار می‌کند، هرچه دستش را میکشم که بیاید داخل و بیش از این آبروریزی راه نیندازد، فایده ندارد. صدایش را در سرش انداخته که:

– اگه بچه‌های من مريض بشن چی؟ اگه ایدز بگیرن، مقصر تویی، اصلا مقصر خودمم که دلم برای آدمای پاپتی‌ای مثل تو و امثال تو سوخته..

گردنم را کج کرده‌ام و با التماس در چشم‌هایش خیره شده‌ام شاید کوتاه بیاید ولی مگر ولكن ماجراست؟ در دل هزار بار به مامان طلا نفرین می‌فرستم که با این ندانم کاری‌هایش هر روز بیشتر مرا تحت فشار می‌گذارد.

– خانم سعیدی، به جان مادرم اشتباه شده. به خدا این بنده خدا خانم تمیزیه، من نمی‌دونم…

دوباره هوار می کشد و به تعداد آدم هایی که جلوی در ایستاده اند و به معرکه نگاه می کنند، اضافه می کند.

– پس این ته سیگاری که وسط باقالیای منه، مال کیه؟ اصلا خاک تو سر خودم که به خاطر صواب از آدمای دگوری چیز میز م‌یگیرم!

دیگر شورش را در آورده و دست جایی گذاشته که منطقه‌ی ممنوعه‌ی زندگی من است. منظورش از آدم های دگوری، مامان طلا و نیره‌ی بیچاره است و خدا خودش می داند نیره خط قرمز داشته هایم است. مثل خود بی وجودش صدایم را بلند می کنم و هرچه دلخوری تا به حال از او داشته ام، خالی می کنم. اصلا شانس نداشته‌ی من است که ته سیگار مامان طلا باید وسط باقالی های همین زن بیفتد؟

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

508

زبان

موضوع

,

شابک

9786009807284

وزن

490

جنس کاغذ

,

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رویا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...