روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن
درباره نویسنده لویی دوپره:
لویی دوپره (Louis Dupré) نویسنده کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن، (متولد: 16 آوریل 1925 ، بلژیک) استاد بازنشسته در مطالعات مذهبی در دانشگاه ییل است. او کتاب ها و مقالات متعددی از جمله «بُعد دیگر» (1972) و «خود متعالی» (1976) منتشر کرده است.
درباره کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن:
تری ایگلتون: «کتاب پروفسور دوپره، که هنر، اخلاق، دین، علم، فلسفه، نظریه اجتماعی و دیگر موارد دوره روشنگری را دربرمیگیرد، شگفتیای در فضل و دانش است. این کتاب حاصل پژوهشی سترگ است و میتواند مقدمهای عالی برای ایدههای روشنگری باشد.»
دانلد ورین: «این کتاب خواندنی مخاطبان خود را به بازاندیشی در روشنگری و دیدن جنبههای مثبت آن وامیدارد. همچنین بر مباحث کنونیای که مدرنیته مطرح کرده است پرتو تاریخی تعیین کنندهای میافکند.»
کتاب پیشرو شرحی توصیفی و انتقادی بر جنبش روشنگری است و تقریبا به تمام جوانب آن پرداخته و تاثیرش را در مقولات مختلفی چون فلسفه، هنر، ادبیات، تاریخ، سیاست، اخلاق و دین مشخص میکند. نویسنده اینکتاب در مطالب خود نشان میدهد چگونه مؤلفههای روشنگری بر بنیادهای فکری فرهنگ مدرن سایه انداختهاند.
این کتاب شرحی است بر آرای اندیشمندان دوره روشنگری در حوزههای گوناگون و تأثیری که بر شکلگیری فرهنگ مدرن گذاشتهاند. لویی دوپره، استاد بازنشسته دپارتمان مطالعات دینی دانشگاه ییل، در حوزه مدرنیته آثار مهمی دارد و در اینکتاب، شرحی بر آرای اندیشمندان دوره روشنگری در حوزههای گوناگون و تاثیری که بر شکلگیری فرهنگ مدرن داشتهاند، نوشته است. نکته مهم درباره او این است که پیشینه مذهبیاش و آثار دیگرش درباره مدرنیته که مطالبی علمیاند، تاثیری در نوشتن اینکتاب نداشته و در اثر پیشرو خبری از جانبداری مذهبی نیست.
کتاب روشنفکری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن، در ۱۰ فصل تدوین شده که بهترتیب عبارتاند از: «تعریف، و توجیهی موقتی»، «کیهانی متفاوت»، «معنای جدیدی از خودبودگی»، «به سوی برداشتی نوین از هنر»، «بحران اخلاقی»، «خاستگاه نظریات اجتماعی مدرن»، «علم نوین تاریخ»، «بحران مذهبی»، «ایمان فیلسوفان» و «تداوم و نوگری معنوی».
قسمتی از کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن:
از قضا کمدی روشنگری، که اغلب به دلیل سبُکی و پوچیاش نکوهش شد، چهبسا تاثیر اخلاقی بسیار بیشتری نسبت به نمایش بورژوازیِ اخلاقگرایانه داشته است، مخصوصا در انگلستان. تفاوت معیارهای اخلاقیای که افراد تظاهر میکنند رفتار خویش را براساس آنها سامان میدهند و رفتار واقعیشان، هدف حمله بسیار مناسبی را در جامعهای فراهم میکرد که در آن ظواهر به لحاظ اجتماعی مهمتر از واقعیت شده بودند. کمدیهایی که بادکنک بادشده با سخنان پوچ و بیمعنا درباره احترام اخلاقی را میترکاندند، تسکین خوشایندی در برابر ظاهرسازیهای اخلاقیِ تهی به شمار میرفتند.
هیچکس بذلهگویانهتر از مولیر تزویر حیات پاریسی قرن هفدهم را آشکار نکرد. هجویات مفرح او درباره ژست اخلاقی، تعارضات اجتماعی را ژرفتر از تئاتر شبهقهرمانانه قرن هجدهم بررسی میکرد. نمایشنامه کمدی مولیر، انسانگریز، که نمایشنامه اخلاقی جدیتری نسبت به اکثر تراژدیهای زمانه بود، تقدیر اندوهناک شخصی را به تصویر میکشد که در پی کمال است اما صرفا در جذب تمسخر توفیق مییابد. مولیر برای ضدقهرمان بیچاره داستان خویش آنقدر اظهار همدردی میکند که اگر آلسِست را به همان اندازه که با فضیلت بود، سخت و انعطافناپذیر معرفی نمیکرد، میشد نمایشنامهاش را تراژدی دانست.
تماشاگر با علاقهای سردرگم اما نه عاری از شفقت مردی را نگاه میکند که با کوشش برای انجام «کار درست»، لجوجانه طرح نابودی خودش را میریزد. روسو نقیضهگویی مولیر راجع به فضیلت را به عنوان امری غیراخلاقی محکوم کرد. اما نقد اخلاقی نمایشنامه بر فقر معنوی زمانه خویش را از یاد برد. مولیر نادرستی دینداری خودخواهانه تارتوف، نجیبنماییِ دروغین زنان فضلفروش مضحک، و احساسات متظاهرانه آقای بورژوا را محکوم میکند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.