اویل و ماه
معرفی کتاب اویل و ماه:
«آریانا جاوید»، دختر یکی از سرشناسترین خانوادههای اصفهان است که تنها دو روز بعداز عروسی، مجبور میشود همسر و خانهاش را ترک کند و بیخبر، به مکان نامشخصی برود.
آریانا دنبال حقیقت است؛ حتی به قیمتِ از دست رفتن آبرو و برچسبِ «زن خائن»!
او دنبال آشکار کردن رازیست که میگویند اگر برملا شود، قیامت به پا خواهد شد. و این مسیر، چارهای برایش نمیگذارد جز پشتِ پا زدن به عاشقانههای غلیظ و غمانگیزی که با همبازیِ کودکیاش دارد… تصمیمی که همهچیز را تغییر میدهد!
قسمتی از کتاب اویل و ماه:
با حرکت ماشین باز تکان خفیفی خوردم. از استرس معدهام میسوخت. دل توی دلم نبود و برای رسیدن ثانیه شماری میکردم. جواب همهی سوالها آنجا بود؛ دلیل همهی آن مارهای زهرداری که در یک سال گذشته خوشبختیام را نیش زده بود، آنجا بود. مختصاتی که شک داشتم از آن زنده به خانهام بازگردم… وسط آنهمه دلهره، پوزخند کم جانی زدم. حاال واژهی «خانه» برایم از هر چیزی دورتر و غریبه تر بود…
باخته بودم. این را خودم خوب تر از هرکسی میدانستم. من برای آشکار کردن این راز همه چیز را باختم… به یاد او سیاهی روبهرویم غلیظ تر شد؛ غم انگیزتر شد، تلختر شد… صدای جاده و لاستیک ها توی گوشیم بود و به مردی فکر می کردم که همین لحظه، بی خبر از همه جا، روی تخت مشترکمان خوابیده. دقایقی پیش بی سر و صدا از آغوشش بیرون آمده بودم. شب گذشته تا صبح بیدار بودم و نگاه می کردم؛
گاهی به سقف نیمه تاریک اتاق خواب و گاهی به صورت غرق درخواب او… تیک تاک عقربهها جانم را بیش تر سوزانده بود. من می خواستم نفسهای او را بشنوم و ساعت دیواری بی رحمانه صبح امروز را یادآوری می کرد. و زمزمه ی فروغی که زیر گوشم بود و داغ دلم را تازه می کرد. “فردا”ی من از راه آمده بود. از این به بعد نه می توانستم کنار مردی که می پرستمش بمانم، و نه ترانه ی عشقم را بخوانم…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.