امارت شر
مجتبی هوشیار محبوب متولد سال ۱۳۶۶ و دانشآموخته رشته زبان و ادبیات فارسی است. او علاوه بر روزنامهنگاری، داستاننویسی و مطالب ادبی، در زمینه ترجمه شعر هم فعالیتهایی در کارنامه دارد. از مجتبا هوشیار محبوب، پیش از این پنج کتاب منتشر شده است: داستان بلندی با نام “آقای مازنی و دلتنگیهای پدرش” (نشر روزگار)، اثری پژوهشی-انتقادی با عنوان “از رمان؛ جستارهایی پیرامون آثار هوشنگ گلشیری” (نشر روزگار)، داستان بلند “آنها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند” (نشر چشمه)، داستان بلند “روزهای آبی، شب مکافات” (نشر آرادمان) و کتاب “زندگی من به مثابه یک سوژه” که ترجمهای است از چند شاعر ناشناخته که در نشر آرادمان منتشر شده. داستان بلند “آقای مازنی و دلتنگیهای پدرش” از سوی جایزه ادبی واو (رمان متفاوت)، اثر شایسته تحسین سال 90 انتخاب شد.
سرش را برای لحظهای بالا گرفت… لحظهای کوتاه که احتمالاً نويسندهها آنِ مرگ توصيفش ميکنند… آخرين تصويری که در ذهنِ او ثبت شد ابرِ سفيدي بود با خالهای درشت بنفش… رگِ خونی قطوری که پشت گردنِ شمس برجسته شده بود تير کشيد… رگی که مسافتی طولانی طی کرده بود تا مشتی خون به مغزش برساند… نزديک به هشتاد هزار کيلومتر راه آمده بود برای تحويل دادنِ سهم ناچيزی از خون… انگار دوبار دورِ کرهی زمين چرخ خورده باشد… اما حالا بعد از اين همه راه، وقفهای در کارِ رگ افتاد… خون به مغز شمس نرسيد…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.