اخلاق نوشتن
درباره نویسنده حسین معصومی همدانی:
حسین معصومیهمدانی نویسنده کتاب اخلاق نوشتن، (زادهٔ ۲ آذر ۱۳۲۷، همدان) مدرس ادبیات فارسی، تاریخ ریاضیات، تاریخ علم و فلسفهٔ علم در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و دانشگاه صنعتی شریف و نیز عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. وی همچنین مدتی مدیریت گروه زبان و رایانهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی را برعهده داشت. او فرزند ملاعلی معصومی همدانی است. معصومی همدانی درجهٔ کارشناسی مهندسی برق را در سال ۱۳۵۱ از دانشگاه صنعتی آریامهر (بعدها دانشگاه صنعتی شریف) دریافت کرد و در سال ۱۳۸۵ در رشتهٔ تاریخ علم از دانشگاه پاریس ۷ فارغالتحصیل شد. رسالهٔ دکتری او دربارهٔ ابن هیثم است. استاد راهنمای او رشدی راشد بود.
معصومی همدانی مدتی در مرکز نشر دانشگاهی کار کردهاست ولی پس از چند سال با آن سازمان «قطع رابطه» کرد. احمد سمیعی، سردبیر فصلنامهٔ نشر دانش (وابسته به مرکز نشر دانشگاهی)، معصومی همدانی را «دارای نبوغ در عرصههای متعدد و متنوع علمی و ادبی و فرهنگی» دانستهاست.
وی یکی از ۱۲۵ نفر از استادان دانشگاه صنعتی شریف بود که طی بیانیهای در روز ۵ خرداد ۱۳۸۸، خواستار تبلور عقلانیت در مدیریت کشور و مشارکت فعال در انتخابات شدند. در این بیانیه از خارج کردن تدریجی متخصصان باتجربه از دایرهٔ تصمیمگیری، تکیه بر شعارهای عوامپسند نظیر مبارزه با مافیا و مظلومنمایی با وجود در اختیار داشتن تمام ابزار قدرت، تحقیر مردم و سعی در تطمیع آنان به نام عدالتطلبی از خزانهٔ ملی، شکستن حرمت بزرگان و اندیشمندان و همچنین سوءاستفاده از احساسات پاک دینی و عدالتطلبانهٔ مردم در جهت فعال کردن شکافهای فرهنگی و طبقاتی، با ایجاد تضاد و تفرقه در سطح ملی و… انتقاد شده بود.
درباره کتاب اخلاق نوشتن:
مقالههای این کتاب، که قرار است جلد اول از این مجموعه باشد، در چهل و چند سال گذشته نوشته شده و بیشتر آنها در همان زمان نوشتن در مجله یا کتابی منتشر شده است. من در این یادداشت هیچ کوششی نمیکنم که میان مقالات این کتاب پیوندی برقرار کنم. این مقالات حتی حالا که به صورت کتاب منتشر میشوند همچنان مقالهاند، هر یک ساختار و زبان و هدف جداگانهای دارد و در پی بیان مطلب یا مدعایی است که شاید با مطلب یا مدعای مقالات پس و پیش آن به کلی متفاوت باشد. از سوی دیگر، بسیاری از آنها در وبگاههای ویژه علوم انسانی در دسترس خواهندگان است. تنها چیزی که انتشار این نوشتهها را در یک کتاب توجیه میکند ربط موضوعات آنها با یکدیگر است.
همه آنها با زبان و به ویژه زبان فارسی، سروکار دارند و هر یک نظر نویسنده را درباره یکی از وجوه و کاربردهای گوناگون زبان – خواندن، نوشتن و ترجمه و ویرایش – و مسائل و مشکلات آن بیان میکند و انتشار آنها در یک جا شاید بتواند دیدگاه کلی نویسنده را در این باره روشنتر نشان دهد. جز در موارد خطاهای آشکاری که تا حد امکان تصحیح شدهاند، مقالهها به همان صورت اصلی آمدهاند و تنها کاری که کردهام تا این مجموعه کمی هیأت کتاب پیدا کند این است که آنها را نه به ترتیب تاریخ نگارش بلکه بر حسب موضوع مرتب کردهام.
همه این نوشتهها تالیفی است، جز «فرهنگ چیست؟» و «سفر داوران» و «دعوا بر سر سر حق مؤلف». مقاله اول را به این دلیل در این مجموعه آوردهام که آن را مدخل مناسبی میدیدم بر مفهوم فرهنگ که در بسیاری از مقالات دیگر این مجموعه هم ظاهر میشود، به ویژه که زبان و شیوۀ غیررسمی پرداختن نویسنده به این مفهوم را به شیوۀ خود نزدیک میدیدم. دو مقالهٔ دیگر را به دلیل ارتباطی که با کار ویرایش دارند آوردهام. مقالههای دیگری هم بود که چون به نظرم تاریخ مصرفشان گذشته بود ترجیح دادم در این مجموعه نیایند. اگر خوانندهای خواستار آنها باشد میتواند به همان وبگاهها و یا مجلات اصلی رجوع کند.
این مقالات البته درباره زبان فارسی و مسایل و مشکلات آن است، اما کوشیدهام همه جا، چه در مقالات جدیتری که گاهی یک وجه نظری هم دارند و چه در آنجا که به اقتضای مقام به طنز روی آوردهام، موضوع را از دریچه ارتباط آن با تاریخ و فرهنگ بنگرم، آن هم نه تنها تاریخ و فرهنگی که در مدرسه فرا میگیریم و در کتابها میخوانیم، بلکه فرهنگی که در دل آن زندگی میکنیم و تعارضها و ناهماهنگیها و ناهمزمانیهایش را با همه وجود حس میکنیم و تاریخی که یکی از حساسترین دورههایش را از سر میگذرانیم. نوشته هر کس، اگر نویسنده تنها راوی اندیشهها و گفتههای دیگران نباشد یا خود را سخنگوی حقیقت مطلقی که در جایی بیرون از وجود او به دست آمده نداند، بازتاب زندگی و زمان اوست و ناگزیر از تجربههای شخصی او مایه میگیرد، حتی اگر میان موضوع نوشته و مسایل حادّ زمان او رابطه آشکاری نباشد.
قسمتی از کتاب اخلاق نوشتن:
معمولاً تخصص را نوعی بیماری شغلی میدانند که گریبانگیر کسانی که زندگی خود را وقف علم میکنند، بهویژه استادان دانشگاه میشود. اما بانکداری که در کار گرد آوردن پول غرقه شده است و به هیچ چیز جز انباشتن قرارداد بر سر قرارداد و گذاشتن پول روی پول توجه ندارد، و زندگی درونی خود را بهکلی نابود کرده است، به همین انحراف روانی گرفتار است.
همچنین آن قاضی که کل روان انسانی را با معیار مادهها و تبصرههای قانونی میسنجد و به انبوه رنجهای مردمان که زندگی پیش چشم او مینهد به چشمی بیتأثر نگاه میکند و تنها به ردهبندی آنها در چارچوب قانون قانع است؛ مهندسی که تنها در پی این است که در دوروبر خود ماشینهایی بیابد و بسازد، فرمولهایی بیابد و به کار برد و بر مواد سرسخت پیروز شود، و فراموش میکند که آن سوی ماشینها آدمهایی هستند که حس میکنند و فکر میکنند و رنج میبرند، و ماشین برای آدم ساخته شده است نه آدم برای ماشین؛ آن فرماندۀ نظامی که به اقتضای زندگی سربازخانهای خود همۀ دنیا را سربازخانه میانگارد و در جاهایی دستور بیچون و چرا…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.