زبان میانگان فارسی و شاهنامه فردوسی
درباره نویسنده کتایون مزداپور:
کتایون مزداپور نویسنده کتاب زبان میانگان فارسی و شاهنامه فردوسی، (زادهٔ ۱ فروردین ۱۳۲۲ در یزد) زبانشناس و پژوهشگر زبانهای باستانی ایرانی است. کتایون مزداپور در یک خانوادهٔ زردشتی متولد شده است؛ تحصیلات ابتدای خود را در مدرسههای «گیو» و «انوشیروان دادگر» گذراندهاست، همچنین وی دیپلم خود را در رشتهٔ ادبیات از «دبیرستان همایون» تهران اخذ کردهاست.
دکتر کتایون مزداپور دورهٔ کارشناسی خود را در سال ۱۳۳۹ در رشتهٔ علوم اجتماعی آغاز و در سال ۱۳۴۴ به اتمام رساندهاست، وی همچنین دورهٔ کارشناسی ارشد را در رشتهٔ زبانشناسی همگانی و زبانهای باستان در سال ۱۳۴۹ آغاز و در سال ۱۳۵۹ در مقطع دکترا در رشتهٔ زبانشناسی همگانی و زبانهای باستان فارغ التحصیل شد.
درباره کتاب زبان میانگان فارسی و شاهنامه فردوسی:
کتابی را که در دست دارید، گفتگویی است خودمانی، که در آن، نکتههایی پراکنده آمده است. در نگارش آن، نه استدلال با استناد به مآخذ کتبی و «دانشی»، و شیوه علمی در میان است و نه کوشش برای تنظیم آنچه در متن میآید بر مبنای تقسیمبندی مرسوم و اصول مَدرسی. در این گفت و شنود بلند و طولانی، دوستانی سخن میگویند که کمر بر میان بستهاند تا شاهنامه را بخوانند و از زبان همگانی و عمومی و «میانگانِ فارسی» در پیوند با شاهنامه و «رستم داستان» باری دیگر بگویند و بشنوند.
هر چند که از یادگارهایی دیرینه چون قصة رستم به زبان سُغدی و دانستههایی از این دست چندان نمیگویند، اما تا هنگامی که «رستم از شاهنامه نرفته باشد»، میکوشند تا داستانهای قهرمانان را در یاد زنده نگه دارند و دربارۀ آنها بگویند و بشنوند. در این جا است که «رستموار» کمر بستهاند که شاهنامه بخوانند و میکوشند تا این آرزو را عرضه دارند که لطفاً شما هم بیایید تا همه با هم، باری دیگر، شاهنامه بخوانیم!
قسمتی از کتاب زبان میانگان فارسی و شاهنامه فردوسی:
فیروزه دیانت: زبان فارسی همان طور که شما خانم دکتر مزداپور در مقاله «زبان پارسی و مردم فارس» به آن اشاره کردهاید، ابزاری برای ارتباط میان مردمانی است که از زبان واسط و میانگان فارسی از دیرباز برای ارتباط با یکدیگر استفاده میکنند. موجباتی سیاسی فارسی را به زبان رابط میان اقوام مختلفی تبدیل کرده است که برخی از دیرباز به فارسی سخن میگفته اند و برخی دیگر هم با گذشت زمان فارسی زبان اصلی و به اصطلاح زبان (نخستین و زبان مادری آنها شده است و فقط به همین زبان حرف میزدهاند و حرف میزنند خود زبان فارسی هم مانند سایر زبانها وام میدهد و وام میگیرد تا بر غنای زبان بیفزاید اگرچه زبان، از جمله زبان فارسی هم کاربرد و بعدی سیاسی دارد اما باید بر میانگان بودن زبان فارسی تأکید کرد و این خصيصة واسط بودن و مخصوصاً کتابتی و رسمی بودن فارسی است که به اصطلاح، به آن «پایایی و پویایی» بخشیده است.
کتایون مزداپور: این مسلّم است که در کنار زبان فارسی در ایران و در حوزه فرهنگی نوروز، مردمان بسیاری هستند که زبان دیگری هم دارند، مثل کردها، بلوچها و لرها، و آذربایجانیها و ارامنه ساکن ایران و یا گیلانیها و مازندرانیها و عربهای ایرانی ساکن در خوزستان و یا دیگر دارندگان زبانهای دیگری بجز فارسی در مرکز ایران و در استان فارس و خراسان و دیگر نواحی متعدد و پراکنده در این دیار برای آنان همراه با زبان فارسی آن زبان دیگر هم زبان مادری و اصلی است در خارج از مرزهای کنونی ایران هم چنین مسائلی با رنگی و شکلی دیگر پدیدار میگردد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.