در باب تاریخ الحاد در اسلام
درباره نویسنده عبدالرحمان بدوی:
عبدالرحمان بدوی نویسندۀ کتاب در باب تاریخ الحاد در اسلام، (زاده: ۱۷ فوریه ۱۹۱۷ – درگذشته: ۲۵ ژوئیه ۲۰۰۲) یکی از بارزترین استادان فلسفه عرب در قرن بیستم بود. وی دارای کتابهای فراوانی است که شامل بیشتر از ۱۵۰ کتاب میباشد، بعضی از کتابها جنبه تحقیقی دارد و بعضی دیگر ترجمه و گردآوری و تألیف شدهاست، بعضی از فعالین در زمینه فلسفه او را اولین فیلسوف وجودی (هستیشناس) در مصر میدانند که اینهم بخاطر تأثیراتی است که وی از بعضی از هستیشناسان در اروپا و در راس آنها فیلسوف آلمانی مارتین هایدگر پذیرفتهاست.
درباره کتاب در باب تاریخ الحاد در اسلام:
این ترجمه از کتاب من تاریخ الالحاد فی الاسلام انجام گرفته است. و با آنکه نزدیک به هفتاد سال از چاپ نخست آن در مصر میگذرد. همچنان از مهمترین و جدیترین آثاری است که در حوزه شناخت الحاد در عالم اسلام نوشته شده است. مقالات این کتاب به صورت جداگانه منتشر شده است. و بَدوی علاوه بر نگارش برخی از قسمتهای کتاب، مقالات و تدوین این مجموعه را نیز انجام داده است. از جمله محققین و مولفینی که در این کتاب به مقالات آنان برمیخوریم. میتوان به پُل کراوس، فرانچسکو گابرییلی و کارلو آلفونسو نالینو اشاره کرد.
واژه «الحاد» از جمله واژههایی است که در طول زمان و تاریخ، شمول معنایی آن تغییر و تطور یافته است. و امروزیان در معنایی متفاوت از گذشتگان آن را استعمال میکنند. الحاد در معنای لغوی در عربی معادل «انحراف» است. و ملحد به این اعتبار کسی است که از آیینی منحرف شده است. ملحد اما در معنای کارکردی و اصطلاحی بعدها به کسی اطلاق شد که ادیان و به ویژه اسلام را منکر میشود. در اینجا به ویژه منظور انکار اسلام و نبوت پیامبر اسلام(ص) منظور بود. امروزه در معنای فارسی الحاد شمول گستردهتری هم پیدا کرده است و مقصود از آن کسی است که از حد انکار انبیا فراتر رفته است و به انکار خداوند رسیده است. معنایی که معادل «خداناباور» و «آتئیست» است و در گذشته با عناوینی چون «دهری» و «طبیعی» از آن یاد میشد.
این کتاب پس از بخش پیشگفتار در سه بخش به آرای سه شخصیت «ابن مقفع»، «ابن راوندی»، «محمدبنزکریای رازی» میپردازد. شخصیتهایی که ما امروزه دسترسی مستقیم به آرا و آثار آنان نداریم. و تقریباً تمام آشنایی ما با گفتههای این افراد مرهون ردیههایی است که بر آنان نوشته شده است.
قسمتی از کتاب در باب تاریخ الحاد در اسلام:
پدیده زندقه در اسلام دارای تاریخی طولانی است. شرق شناسان عنایت شایان توجهی بدین قضیه مبذول داشتهاند و در این مورد رسالههای کوتاه و یا مقالات بلند و مفصلی نوشتهاند و این روندی است که همچنان ادامه دارد. بیشتر نوشتههای شرق شناسان حاوی مطالب جدید و جالب است اما علیرغم این توجه فراوان، به مقصد قابل توجهی در این مسیر دست نیافتهاند و در روشن کردن بسیاری از مطالب مربوط به پدیده زندقه ناکام بودهاند.
شرق شناسان بدان دلیل به پژوهش درباره زندقه علاقه نشان دادهاند. که پیبردهاند بدون آشکار شدن زوایای این پدیده. کیفیت پیدایش بسیاری از دیدگاههای کلامی و حتی مکاتب کلامی که به ویژه در قرنهای دوم و سوم هجری پدید آمدند مجهول خواهد ماند. برای نمونه بسیاری از دیدگاههای معتزله، بدون آگاهی از مجادلات جدی و فراوانی که بزرگان معتزله و زندقه داشتهاند. به درستی فهم نخواهند شد. چه آنکه در بسیاری از موارد، مباحث مطرح شده از سوی زنادقه بود که معتزله را وادار میکرد موضعی خاص اتخاذ کنند. اگر فرصتی در اختیار بود و میتوانستیم به دقت، سیر پیشرفت دیدگاههای معتزله را دنبال کنیم. و منحنی تحولاتش را ترسیم کنیم. روشن میشد که زندقه بیشترین سهم را در تکوین و تحولات آرای معتزله داشتهاند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.