سبد خرید

ییلاق دلپذیر

ناشر : شقایقدسته: , , ,
موجودی: 2 موجود در انبار

450,000 تومان

حس می‌کردم دارم کار اشتباهی می‌کنم، ولی بیشتر که فکر می‌کردم، به این نتیجه می‌رسیدم که فقط دارم یه کم شیطنت می‌کنم.
عزمم رو جزم کردم و نگاهم رو به عرفان دوختم.
حواسش به من نبود.
چند ثانیه‌ای که گذشت، نگاهم‌و احساس کرد و به سمتم چرخید.
همون‌طور که بهش خیره شده بودم، عقب عقب رفتم و جمعیت رو دور زدم.
نگاه عرفان تمام مدت به من بود و مسیر حرکتم رو دنبال می‌کرد.
از جمعیت که دور شدم، سریع رفتم داخل چادرش.
قلبم اون‌قدر محکم می‌کوبید که توی گلوم حسش می‌کردم.
هر لحظه منتظر اومدنش بودم.
سایه‌ش که روی چادر افتاد، قلب منم از کار افتاد…

2 عدد در انبار

تعداد:
مقایسه



ییلاق دلپذیر

درباره نویسنده اسماء کرمی پور:

اسماء کرمی‌پور نویسنده کتاب ییلاق دلپذیر، متولد  1374 است.

درباره کتاب ییلاق دلپذیر:

غزال در اثر حادثه‌ای دچار فراموشی شده و در یکی از ایلات لرستان به هوش می‌آید. عرفان، خان‌زاده‌ی این ایل است که سال‌هاست از ایل خود رانده شده و به تنهایی و دور از خانواده‌اش، در شهر زندگی می‌کند. به زودی غزال، همراه خانواده‌ی عرفان، از ایل به شهر خواهد آمد؛ اما با پیدا شدن خانواده‌ی غزال همه‌چیز تغییر می‌کند. عرفان که آشفته‌تر از آن است که بتواند خودش را پیدا کند، سر از زندان انفرادی در می‌آورد و تنها کسی که می‌تواند به او کمک کند، دختر مرموزیست که عرفان از او متنفر است! دختری که راز مهمی در سینه دارد و باید آن را از عرفان مخفی نگه دارد در غیر این صورت…

قسمتی از کتاب ییلاق دلپذیر:

همه جا سیاه بود .چشمهامو چند بار باز و بسته کردم، اما سیاه همچنان ادامه داشت .هر طرف نگاه می کردم فقط سیاه بود و سیاه. دستم رو به سمت سیاه دراز کردم. نرم بود !سیاه نرم بود و تکون می خورد! هوای اطرافم سنگی بود و نمی تونستم نفس بکشم. به خودم نگاه کردم؛ روی زمین دراز کشیده بودم و پارچه ای روم بود كه نقش و نگارهای عجیب و غری ب داشت. اشكال شبيه گاو و گوسفند و بز و گرگ و…
ترس برَم داشته بود .با وحشت دور و برم رو نگاه می كردم اما هيچی جز سياهی نبود… سرمو به عقب بردم و پشت سرم رو نگاه کردم. چیزی که دیدم، مو به تنم سیخ کرد… یه گرگ با دندون های تیز بالای سرم بود. چیزی نمونده بود از ترس سکته کنم. بلند شدم فرار کنم که پشت سرم تیر کشید. دستم رو بردم پشت سرم و جایی که درد می کرد رو لمس کردم. چیز نرمی دور سرم بود. تو دستم گرفتمش و کشیدمش پایین…

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1401

تعداد صفحات

672

زبان

موضوع

,

شابک

9789642162307

وزن

715

جنس کاغذ

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ییلاق دلپذیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...