ییلاق دلپذیر
درباره نویسنده اسماء کرمی پور:
اسماء کرمیپور نویسنده کتاب ییلاق دلپذیر، متولد 1374 است.
درباره کتاب ییلاق دلپذیر:
غزال در اثر حادثهای دچار فراموشی شده و در یکی از ایلات لرستان به هوش میآید. عرفان، خانزادهی این ایل است که سالهاست از ایل خود رانده شده و به تنهایی و دور از خانوادهاش، در شهر زندگی میکند. به زودی غزال، همراه خانوادهی عرفان، از ایل به شهر خواهد آمد؛ اما با پیدا شدن خانوادهی غزال همهچیز تغییر میکند. عرفان که آشفتهتر از آن است که بتواند خودش را پیدا کند، سر از زندان انفرادی در میآورد و تنها کسی که میتواند به او کمک کند، دختر مرموزیست که عرفان از او متنفر است! دختری که راز مهمی در سینه دارد و باید آن را از عرفان مخفی نگه دارد در غیر این صورت…
قسمتی از کتاب ییلاق دلپذیر:
همه جا سیاه بود .چشمهامو چند بار باز و بسته کردم، اما سیاه همچنان ادامه داشت .هر طرف نگاه می کردم فقط سیاه بود و سیاه. دستم رو به سمت سیاه دراز کردم. نرم بود !سیاه نرم بود و تکون می خورد! هوای اطرافم سنگی بود و نمی تونستم نفس بکشم. به خودم نگاه کردم؛ روی زمین دراز کشیده بودم و پارچه ای روم بود كه نقش و نگارهای عجیب و غری ب داشت. اشكال شبيه گاو و گوسفند و بز و گرگ و…
ترس برَم داشته بود .با وحشت دور و برم رو نگاه می كردم اما هيچی جز سياهی نبود… سرمو به عقب بردم و پشت سرم رو نگاه کردم. چیزی که دیدم، مو به تنم سیخ کرد… یه گرگ با دندون های تیز بالای سرم بود. چیزی نمونده بود از ترس سکته کنم. بلند شدم فرار کنم که پشت سرم تیر کشید. دستم رو بردم پشت سرم و جایی که درد می کرد رو لمس کردم. چیز نرمی دور سرم بود. تو دستم گرفتمش و کشیدمش پایین…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.