کنفوسیوس
درباره نویسنده یاسوشی اینوئه:
یاسوشی اینوئه (Yasushi Inoue) نویسنده کتاب کنفوسیوس، (مه ۱۹۰۷ – ۲۹ ژانویه ۱۹۹۱) نویسنده ژاپنی رمان، داستان کوتاه، شعر و مقاله بود که به خاطر داستانهای تاریخی و زندگینامهاش مورد توجه قرار گرفت. تحسین شده ترین آثار او عبارتند از: گاوبازی (Tōgyū، 1949)، کاشی سقف تمپیو (Tenpyō no iraka، 1957) و Tun-huang (Tonkō، 1959).
درباره کتاب کنفوسیوس:
یاسوشی اینوئه، که به حق استاد اعظمِ ادبیات ژاپن لقب گرفته است، یکی از محبوبترین رماننویسان این کشور به حساب میآید. رمان کنفوسیوس در اولین سال انتشار خود به فروشی بالغ بر هفتصدهزار نسخه در ژاپن رسید و برندۀ جایزۀ ادبی نوما شد. داستان از زبان و دیدگانِ ین چیانگ، شاگرد تخیلیِ استاد روایت میشود که در سالیان پیری و پختگی برای نسلی جوان از پیروانِ کنفوسیوس سخن میگوید.
یاسوشی اینوئه عمر خود را صرفِ کاوش و آفرینشِ هنریِ رمان کرده است. او در رمان کنفوسیوس شیوه و دیدگاه سنتی روایتِ داستان را متحول کرده و محدودیتهای این شیوه را شکسته است. او طرحهای داستان را توصیف و شخصیتها و تصاویر را از زاویهای کاملاً جدید خلق کرده است، به طوری که شکل و محتوای رمان کاملاً جدید خلق کرده است، به طوری که شکل و محتوای رمان کاملاً آگاهانه پیش میرود. در نهایت آخرین رمان این نویسندۀ معاصر تصویری دستنیافتنی از حکیم بزرگ، کنفوسیوس، و مقدمهای برانگیزاننده بر فلسفۀ او ارائه داده است.
قسمتی از کتاب کنفوسیوس:
پس از درگذشت استادمان، کنفوسیوس، من نیز از بقیهٔ مریدان پیروی کردم و در جوار مقبره استاد گرانقدر، واقع در شمال پایتخت و در کرانه رود سی (Si) صومعهیی ساختم و سه سال را در آنجا به سوگواری گذراندم. بعد در همین قصبهای که در دل کوهستان است مأوا گزیدم و از آن زمان تاکنون هیچ غذایی به جز آش برنج نخوردهام. سی و سه سال از مرگ استاد میگذرد. طی این مدت، تا آنجا که در توانم بوده، از تمام تغییر و تحولات زمانه گریختهام؛ از استاد مقبره اش دور بودهام، و تا نفسی برایم مانده است، قصد دارم به خدمت استاد مرحوم در آیم.
همواره از خودم میپرسم که در دلش چه قضاوتی درباره ام می کند و هر روزم چنان سپری میشود که گویی در رکاب استاد گذراندهام. از فردی دست و پاچلفتی مثل من کاری بیش از این ساخته نیست. اصلاً وجود من چه فایده ای میتواند به حال دنیا داشته باشد؟ چنین تصوری به ذهنم خطور نمیکند. درست است حق با شماست. در پایان سوگواری سه ساله، زیگونگ (Zigong)، ارشد مریدان، یک دورهی دیگر به این سوگواری ادامه داد و این دوران را به شش سال رسانید. هرچند شایعه شده بود، ولی بدون توجه به شایعات، تصور میکردم که زیگونگ دست به چنین کاری زده باشد. صبح روزی که سوگواری سه ساله به پایان رسید، هفده نفر از شرکت کنندگان با روبندیل را بستند و آمادهی رفتن به مقصدهای برگزیده، شدند، اما قبل از عزیمت تک تک ما پیش زیگونگ رفتیم…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.