چریک مجاهد خلق
درباره نویسنده محسن زال:
محسن زال نویسنده کتاب چریک مجاهد خلق، متولد سال 1355؛ نویسنده ایرانی میباشد.
درباره کتاب چریک مجاهد خلق:
در کتاب چریک مجاهد خلق، بیش از آنکه سخن از مسعود رجوی و تشکیلات برساخته اش باشد، به نقد هستی شناسی چریک مجاهد پرداخته میشود. چنانچه زال در دیباچه کتاب نیز اذعان میکند، در اثر تازهاش تلاش دارد که با رعایت اصل انصاف «به مخاطب بباوراند که هیچ نیتی فراتر از پاسداشت حقیقت» نداشته است.
در این پژوهش انسانشناسانه، هدف پژوهشگر، بررسی «نسبت کنشگر و فرهنگ و مناسباتی که در آن قرار میگیرد تا به مجاهد تبدیل شود»، بوده است. بدین معنا که او به فهم شرایط و فرایندی میپردازد که یک انسان عادی را تبدیل به یک چریک میکند. در این رهگذر، پژوهشگر گاهی به ناچار به وقایع نگاری تاریخی یا تحلیل وقایع پرداخته است و در کنار آن به تحلیل اسناد، بازنگری روایات موجود و مصاحبه با افراد مرتبط روی آورده است.
قسمتی از کتاب چریک مجاهد خلق:
چریک اگر پیش از انتخاب زندگی چریکی در میدان اجتماع برای هرچه بیشتر دیدهشدن و شناختهشدن مبارزه میکند، با چریکشدن بهناگاه مسیرش را بهعکس این “خواست” تبدیل میکند و نظام ارزشیاش را تغییر میدهد به یکباره از عطش به دیده شدن میبُرد و نادیده شدن و ناشناخته بودن را ارزشمند مییابد. اما او با انتخاب گمنامی “تنهایی” را بر نمیگزیند، این انسان مخفی فردی تنها نیست که در انزوا فرو برود و همان تتمه منزلتش را هم از دست بدهد. او هویتش را از سازمانی میگیرد که برایش بهمثابه مرجع مشروعیت بخش عمل میکند. بنابراین وقتی او از دیده شدن در عرصه اجتماع صرفنظر میکند به نوعی افسردگی فرو نمیرود.
مجاهد با مخفی شدن دو ارزش را با یکدیگر جایگزین میکند. ارزش “هر چه بیشتر دیده شدن” را با ارزش “ناشناس ماندن” و حتی غیرقابل شناسایی بودن. اگر در وضعیت عادی اصرار دارد که شناخته بشود در این وضعیت همه سعیاش را میکند که ناشناس بماند. زیرا در اینجا شناسایی بهمثابه خطر نیز هست. از این رو جابجایی در ارزشهایش تضمین نیز دارد و تخطی از آن میتواند به مخاطره جان او نیز بینجامد. نظام ارزشی جدید را سازمان قوام بخشیده و اگر سازمان نباشد این نظام بیمعنا خواهد بود و فرو خواهد ریخت. کنشگر گمنام که در متمایز کردن خود در جامعه ناموفق است و در حال یکدست شدن با دیگر اعضای آن است به عرصهای وارد میشود که از فرورفتن او به میدان جامعه جلوگیری میکند، بنابراین “ناپدیدشدن” از دید جامعه، او را متمایز کرده و به او هویتی ویژه میبخشد.
چریک مخفی اگر از دید جامعه پنهان شده، در عوض در تشکیلات معنی پیدا کرده و چون بروز عضویت در سازمان “مخفی بودگی” نیز هست این ناپدید شدن خود بهمثابه “بود شدن” است، بود شدنی که حضور او را در جامعه بهواسطه من بزرگتر او “سازمان”، پُررنگتر و مؤثرتر نیز میکند؛ اگرچه نوع بودنش تغییر کرده باشد. جامعه فقط تأثیر او را میبیند و جز در مواردی نادر او را به نام نمیشناسد، او اگرچه گمنامی را انتخاب کرده ولی این گمنامی همزاد رازپوشی است.
بنابراین چریکی که در خیابان تردد میکند و هیچکس او را نمیشناسد و به هیچ گرفته میشود، چون خود را حامل رازی بزرگ میداند برخوردهای گاه تحقیرآمیز آزارش نمیدهد چرا که راز بزرگ سرمایهای است که اگر فاش شود تراز او را به سرعت تغییر خواهد داد. او هویتش را از جامعه به سازمان منتقل کرده و بهواسطه سازمان با جامعه مواجه میشود. بنابراین او فردیتش را در این سطح وا میگذارد و به ابرپدیدهای متوسل میشود که با مطرح شدن خود، او را نیز هرچه پررنگتر مطرح خواهد کرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.