چرا پیر میشویم
درباره نویسنده بیورن شوماخر:
بیورن شوماخر (Bjoern Schumacher) نویسنده کتاب چرا پیر میشویم، رئیس پروژه پیری در آلمان است. وی رئیس مرکز ثبات ژنوم در پیری و بیماری در مرکز تحقیقات CECAD در دانشگاه کلن است. این مرکز بین المللی به بررسی علل فرایندهای پیری و اختلالات مرتبط با پیری میپردازد.
درباره کتاب چرا پیر میشویم:
چگونه می توانیم ساعت را برگردانیم؟ غذاهای سالم، سالن های ورزشی و شرکتهای آرایشی و بهداشتی نوید جوانی ابدی را به ما میدهند، اما اثرات پیری در اثر فرآیندهای پیچیده بیولوژیکی در سطح سلول ایجاد میشود. نویسنده نشان می دهد برای محافظت از خود چه کاری میتوانیم انجام دهیم و دانشمندان هنوز چه پیشرفت بزرگی را انجام می دهند و می پرسد که با فروش اطلاعات مشکوک و داروهای مشکوک، کدام صنایع سود میبرند. وی همچنین به این موضوع میپردازد که چرا ما انقدر انکار میکنیم که پیر میشویم، در حالی که پیری بخشی از زندگی است – برای همه چیز، از باکتری گرفته تا انسان.
قسمتی از کتاب چرا پیر میشویم:
در سفری شبیه به اودیسه هومر، پادشاه به دنبال مردی به نام اوتهنهپیشتیم (تنها انسانی که توانسته به جاودانگی برسد) میگردد تا راز جاودانگی را از او بپرسد. ولی اوتهنهپیشتیم به او میگوید که مرگ تقدیرِ گریزناپذیر انسان است. او به گیلگمش میگوید که اگر بتواند هفت شبانهروز نخوابد، به جاودانگی میرسد. ولی پادشاه که از سفر طولانی بسیار خسته بود خیلی زود به خواب میرود و در نتیجه فانی باقی میماند. سپس، اوتهنهپیشتیم به گیلگمش میگوید گیاهی در کف دریایی وجود دارد که اکسیر جاودانگی است. گیلگمش گیاه را پیدا میکند. ولی زمانی که در حال استراحت است، ماری اکسیر جاودانگی را میبلعد و به جاودانگی میرسد. پادشاه در نهایت به این نتیجه میرسد که تلاشش برای رسیدن به جاودانگی بیهوده بوده و او نیز سرنوشتی مثل دوستش انکیدو خواهد داشت.
در داستان زندگی نخستین پادشاه چین به نام چین شی هوانگ نیز ترس مداوم از مرگ دیده میشود. او پادشاهی مستبد بود و توانست تمام قلمرو چین را تحت سلطه خود درآورد و چین را یکپارچه کند، ولی همواره در معرض ترور قرار داشت. او از مرگ میترسید.
این پادشاه برای پیدا کردن «جزیره جاودانگی» ناوگانی عظیم از کشتیهای خود را روانه اقیانوس کرد، ولی آنها هیچگاه بازنگشتند؛ چراکه میدانستند اگر بدون اکسیر جاودانگی برگردند، چه سرنوشت وحشتناکی در انتظارشان است. پادشاه که از پیدا کردن اکسیر جاودانگی ناامید شده بود به اطبا و کیمیاگران متوسل شد. آنها به او قول دادند که او را جاودانه کنند و شروع به تجویز جیوه به پادشاه کردند. در آن زمان، آنها نمیدانستند که جیوه به شدت سمی است. چین شی هوانگ در نهایت در اثر مسمومیت با جیوه درگذشت. در واقع، او قربانی حرص و طمع خود در رسیدن به جاودانگی شد. او دستور داد تا ارتشی سفالین در مقبرهاش بسازند که حتی پس از مرگ نیز از او مراقبت و محافظت کنند. امروزه، مقبرهٔ او به همراه ارتش سفالینش در شهر شی آن قرار دارد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.