چرا نابرابری معضل آفرین است
درباره نویسنده تی ام اسکنلن:
تی ام اسکنلن (T. M. Scanlon) نویسنده کتاب چرا نابرابری معضل آفرین است، فیلسوف امریکایی است که به عنوان یکی از مهمترین فیلسوفان سیاسی معاصر شناخته میشود. او سال ۱۹۴۰ در شهر ایندیاناپولیس به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۲ فوق لیسانس خود را از دانشگاه پرینستون و در سال ۱۹۶۶ دکتری خود را از دانشگاه هاروارد گرفت. رسالهی دکتری اسکنلن ابتدا در حوزهی منطق ریاضی بود، اما بعدها به فلسفهی اخلاق و فلسفهی سیاسی روی آورد. او پس از سالها تدریس فلسفهی سیاسی و فلسفهی اخلاق در دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۱۶ بازنشسته شد. چرا نابرابری معضلآفرین است؟ اولین کتاب این متفکر مهم است که به فارسی منتشر میشود.
یکی از بزرگترین موهبتهای اسکنلن این است که برای سالیان متمادی همکار جان رالز بود. از یک سو، رالز بر شکلگیری اندیشههای اسکنلن تأثیر فوقالعاده مهمی گذاشت. از سوی دیگر، اسکنلن هم روی رالز تأثیر زیادی گذاشت آنقدر که رالز در کتاب قانون مردمان میگوید که بحثهای من درباب نابرابری بیش از همه مدیون اسکنلن است.
اسکنلن در میان معاصران خود به دو ویژگی مهم شناخته میشود. اول این که در نوشتن بسیار وسواس دارد و اولین کتاب او یعنی آنچه به یکدیگر بدهکاریم بعد از هجده سال کار مداوم روی این کتاب در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. اسکنلن در این کتاب تعریف بسیار عمیق و جذابی از اخلاق ارائه میدهد. او میگوید اخلاق یعنی اینکه ما به دیگران چه چیزی بدهکاریم. اگر مشخص کنیم که چه چیزی به دیگران بدهکاریم، در واقع مشخص کردهایم که محتوای اخلاق چیست. یا همین کتاب چرا نابرابری معضلآفرین است؟ حاصل بیش از چهل سال تأمل ایشان روی موضوع برابری و نابرابری بوده است. دوم این که اسکنلن در همراهی با رالز از متفکران بزرگ سنت قراردادگرایی است.
درباره کتاب چرا نابرابری معضل آفرین است:
قسمتی از کتاب چرا نابرابری معضل آفرین است:
چنانکه ارسطو میگفت، انسان حیوانی اجتماعی است، خواه این اجتماعی بودن را «بالطبع» بدانیم، چنانکه خود ارسطو باور داشت، و خواه «بالقشر» بدانیم چنانکه بعضی از متفکران اجتماعی دیگر مانند هابز قائلاند؛ یعنی خواه عقیده داشته باشیم که انسان از سرِ صرافتِ طبع و به صورت خودانگیخته و به حکم میل باطنی خود خوش دارد، و نیازمند است، که در جامعه و در کنار دیگران زندگی کند و خواه بر این عقیده باشیم که انسان میل باطنی به زندگی اجتماعی ندارد و فقط از سرِ مصلحت اندیشی و از آن جا که در مییابد که بتنهایی نمیتواند به زندگی خود ادامه دهد و یا زندگی مطلوب خود را داشته باشد و خلاصه به حکم ضرورت و اضطرار و از سر ناچاری و بیچارگی زیست و همزیستی با دیگران را میپذیرد و به آن رضا میدهد.
به هر تقدیر اجتماعی بودن انسان لوازم و پی آمدهای بسیار دارد که مهمترین آنها این است که نیک بود، نیک زیستن، بهروزی، یا خوشی او حالتی نیست که بتواند برای او، فارغ از اینکه در چه جامعه ای زندگی میکند، حاصل آید، بل، حالتی است که حصول آن هم به خودِ او بستگی دارد و هم به چند و چون…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.