پاگرد
درباره نویسنده محمدحسن شهسواری:
محمدحسن شهسواری نویسنده کتاب پاگرد، روزنامهنگار و نویسندهی برجسته در سال 1350 در شهر بیرجند به دنیا آمد. او دارای مدرک کاردانی الکترونیک با گرایش فرستندههای تلویزیونی، کارشناسی خبر و کارشناسی ارشد ارتباطات از دانشکدهی صدا و سیما است. وی تاکنون موفق به کسب جایزهی هوشنگ گلشیری، جایزهی منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی و جایزهی ادبی بهرام صادقی شده است.
شهسواری در عرصهی نویسندگی و فیلمنامهنویسی نیز فعالیت کرده و در سِمت مشاوره و نویسنده فیلمنامه در فیلمهای تنها دو بار زندگی میکنیم و قاعدهی تصادف با بهنام بهزادی و در فیلم تلویزیونی اکباتان با سعید اسدی همکاری کرده است.
او سابقهی تدریس در مدرسهی رماننویسی را نیز دارد. همچنین داور یک دوره جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی در سالهای 1381، 1382 و 1383 و عضو هیئت مؤسس و هیئت مدیرهی انجمن صنفی کارگری داستاننویسان استان تهران بوده است.
از دیگر آثار او میتوان به مجموعه داستان کلمهها و ترکیبهای کهنه، مجموعه داستان تقدیم به چند داستان کوتاه، رمان شب ممکن، شهربانو، وقتی دلی، حرکت در مه، میم عزیز و مرد دیوانه اشاره کرد.
درباره کتاب پاگرد:
شخصیتهای داستان پاگرد، در خانهای در نزدیکی دانشگاه تهران با یکدیگر آشنا میشوند. هرکدام از آنها در گیرودار حادثهی «کوی دانشگاه» به به آنجا پناه بردهاند. در طول داستان مخاطب با گذشته و ویژگیهای هر فرد آشنا میشود.
«بیژن مشفق» به خیابان رفته تا از حساب بانکی خود پول بردارد، به شلوغیهای اطراف دانشگاه تهران برمیخورد و برای اینکه گیر نیافتد، به خانهای در همان حوالی پناه میبرد. آذر، دختری که آشنا و در عین حال غریبه به نظر میرسد، او را به داخل خانهاش پناه میدهد. در ادامه هم افراد دیگری با موقعیتها و شرایط مختلف برای فرار از وضعیت بیرون، به آن خانه پناه میبرند؛ کارگر افغانی، دانشجوی معترض و …
این آدمها با خلقوخوهای بسیار متفاوت که از درگیریها و خشونتهای خیابانی فرار کردهاند، پس از رسیدن به هم و آشنایی، اجتماعی کوچک تشکیل میدهند. خواننده این رمان، در طول داستان با ذهنیت و جهانبینی هرکدام از این افراد آشنا و همراه میشود و با مرور حال و گذشتهی آنها، بخشی از تاریخ معاصر ایران و شرایط قالب بر جامعه را مرور میکند.
پاگرد شامل بیستودو فصل کوتاه است. شخصیتهای کاملا ملموس و باورکردنی، زنجیره حوادث و رخدادها که به خوبی در کنار هم چیده شدهاند و همچنین تنوع در نوع روایت داستان، از ویژگیهای قابل تامل این کتاب است. از ویژگی مهم دیگر رمان پاگرد، داستان معماگونه و پرکشش آن است که باعث میشود خواننده هر فصل را با اشتیاقی بیشتر دنبال کند.
قسمتی از کتاب پاگرد:
اگر نخواهم تو را و پیش از آن خودم را فریب بدهم، باید بگویم حتی وقتی مطمئن شدم آن سرباز قدبلند که با دو کولهپشتی، یکی به پشت و دیگری به دست، کنار کامیون ایستاده و شاید هم به نگهبانی از آن، تو هستی، باز هم نخواستم باور کنم.
شاید خودت هم ندانی برای من یادآور چه چیزهای زجرآوری هستی و آن موقع فکر میکردم نباید هم بدانی و باز فکر میکردم چون نه قدت به این حرفها میرسد و نه خودت باور داری این همه را از خودت. آن هم با موقعیتی که من داشتم. رفیق، همرزم و به قولی دست راست سروان. حتی تو هم باور نمیکردی من یک سرباز ساده باشم. همان طور که هیچ کس فکر نمیکرد سروان، سروان باشد.
کاش این سؤال را همان موقع از تو میکردم. همان موقعی که حالا نبود. چند بار خواستم بپرسم ولی از جوابت ترسیدم. هیچ وقت نفهمیدم که تو سروان من را چقدر جدی گرفتی. از تو انتظاری نداشتم. ولی حتماً در آن فاصله از افسرها و درجهدارها چیزهایی پرسیدی یا خودشان برایت گفتند چون همهشان با چشمهای گشاد سروان را نگاه میکردند و مرتب زیرگوشی از هم میپرسیدند این همان سروان است؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.