نفت و هژمونیسم امریکا
درباره نویسنده محسن مسرت:
محسن مسرت نویسنده کتاب نفت و هژمونیسم امریکا است. پروفسور محسن مسرت استاد اقتصاد دانشگاه اوزانبورک آلمان دارای مدرک مهندسی معدن از دانشگاه فنی برلین در سال 1967 و همچنین مدرک دکترای علوم سیاسی دانشگاه آزاد برلین در سال 1974 است.
درباره کتاب نفت و هژمونیسم امریکا:
اقتصاد نفت شاید پیچیدهترین و پررمز و رازترین اقتصاد در جهان سرمایهداری باشد. نفت جزئی از مجموعهی منابع حامل انرژی اما مهمترین و پرسودترین نوع آن است که با سایر منابع انرژی از قبیل زغالسنگ، هستهای، آبی، و منابع تجدیدپذیر در رقابت دائمی در بازار جهانی قرار دارد. لذا تصادفی نیست که خود نفت بهعنوان مهمترین عامل رشد اقتصادی در جهان، سبب نزاع بینالمللی بر سر تقسیم منابع و رانتهای نفتی، به حساسترین عامل ژئوپولیتیکی و هژمونیستی دولت امریکا تبدیل شده است. اما آسیبهای زیستمحیطی مصرف انرژیهای فسیلی، بهخصوص نفت، جامعهی انسانی را بهاجبار به طرف استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر سوق میدهد. این کتاب ارزیابی جامعی از اقتصاد نفت و آیندهی انرژی در جهان و ایران با استفاده از تئوری رانت و مقولههای قدرت و تکنولوژی ارائه میدهد.
قسمتی از کتاب نفت و هژمونیسم امریکا:
پیش از توضیحات لازم درباره عوامل تعیین بهای نفت، ابتدا به ارزیابی مختصری از ظرفیت های منابع فسیلی و سهم منابع نفتی می پردازیم، زیرا نفت به رغم این که از ابتدا تاکنون در اقتصاد و سیاست های جهانی نقش عمده ای داشته است، همواره در بازار جهانی در رقابت با سایر حاملان انرژی های فسیلی قرار داشته است، در حالی که انرژی های فسیلی خود نیز با انرژی های غیرفسیلی در رقابت بوده اند. گفتنی است که دو واژه انرژی و حامل انرژی متمایز از یکدیگرند. نفت، گاز و زغال سنگ حامل انرژی فسیلی اند و مشخصات فیزیکی آن ها متفاوت است و در دوران ها و نقاط مختلف کره زمین به وجود آمده اند. همین طور آب های سدشده حامل انرژی اند و خورشید هم منبع انرژی های گوناگون تجدیدپذیر است. اما خود انرژی ماده ای است که از حامل ها یا منابع متمایز با استفاده از فناوری های پیچیده به انرژی های نهایی، مانند گرما و برق، تبدیل می شود.
بنابراین انگیزه اصلی مصرف کنندگان و تولیدکنندگان منابع انرژی و انرژی نهایی همواره همان انرژی های مفید یعنی حرکت، گرما و روشنایی است که تمایز آن ها با منابع انرژی و با انرژی های نهایی اجتناب ناپذیر است. در هر صورت این سه نوع انرژی مفید سبب ایجاد چرخه تولید، ابتدا از منابع اولیه و سپس تبدیل به انرژی های نهایی، می شود. مسئله مهم دیگر این است که هر سه نوع انرژی نهایی به منظور تولید انرژی های مفید می توانند جایگزین یکدیگر شوند. از نیرو می توان علاوه بر ایجاد حرکت، گرما و برق نیز تولید کرد. از گرما نیز، هم برای ایجاد نیرو و هم برای تولید برق استفاده کرد. به همین ترتیب با استفاده از برق می توان گرما و نیروی محرک تولید کرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.