ناگهان انقلاب
درباره نویسنده چارلز کورزمن:
چارلز کورزمن (Charles Kurzman) نویسنده کتاب ناگهان انقلاب، استاد جامعه شناسی در دانشگاه کارولینای شمالی در چاپل هیل است که متخصص در مطالعات خاورمیانه و مطالعات اسلامی است. پس از اتمام دوره کارشناسی خود در دانشگاه هاروارد در سال 1986، وی مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی به ترتیب در سالهای 1997 و 1992 به پایان رساند. وی از سال 1998 به دانشگاه کارولینای شمالی در چاپل هیل وابسته است.
درباره کتاب ناگهان انقلاب:
کتاب ناگهان انقلاب در هشت فصل با عنوانهای «درآمد»، «آغاز اعتراضها: تبیین سیاسی»، «بسیج شبکه مساجد: تبیین سازمانی»، «گرایشات شیعی: تبیین فرهنگی»، «اعتصاب عمومی: تبیین اقتصادی»، «مشت شکسته: تبیین نظامی»، «امکانپذیری جنبش: ضد تبیی»، «نتیجهگیری» نگارش شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
«جنبشهای براندازانه مردمی نسبت به ابعادشان همواره محل مناقشه و منازعه بودهاند. خاصیت رخدادگونگی این جنبشها، فرم اعتراضها و تغییرات بنیادی که در دولتها، حکومتها و کلیت ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایجاد کردهاند، فهم، تبیین، شناخت، تفسیر و تحلیلشان را سختتر و متفاوتتر کردهاست.
انقلابها گاهی چنان عظیماند که بعد از وقوعشان، نسلها پس از نسلها میآیند و از مردم کوچه و بازار تا عالمان علوم اجتماعی، فلسفه، تاریخ و سیاست به بحث پیرامون آنها میپردازند و هربار در هر دهه موجی از تبیینها، تحلیلها و تفسیرهای تازه پیرامون دلایل و چندوچون این انقلابها ارایه میدهند. از انقلاب فرانسه تا انقلاب اکتبر و انقلاب ایران و انقلابهای بهار عربی، همگی به همین سیاق بودهاند.»
کتاب ناگهان انقلاب به بررسی انقلاب در مقام یک رخداد و انقلابها در مقام وقایع تاریخی و انقلاب ۱۳۵۷ ایران بهطور ویژه پرداخته و سعی کرده با پرابلماتیک کردن آن، پرسشهایی را برابر ما و خودش بگذارد که به خاصه در امروز، نیازمند کندوکاو جدی آنها هستیم. «ناگهان انقلاب» را با هدف تعمق در همه تحلیلهای نسلهای مختلف انقلاب ایران، فهمی همهگیرتر، علمیتر و دقیقتر از معناها و چراییهای این انقلاب باید پیش رویمان بگذاریم تا بیش از این در ورطه تحلیلها و تبیینهای تکبعدی نیفتیم.»
قسمتی از کتاب ناگهان انقلاب:
صد روز تظاهرات خیابانی شاه ایران را از تخت سلطنت به زیر کشید. تعداد تظاهرکنندگان هر روز بیشتر شد و سر به چند میلیون گذاشت. اعتصابها گسترش یافت. فعالیتهای اقتصادی، و از همه مهمتر صنعت نفت که حیات و ممات رژیم به آن وابسته بود، متوقف شد. محمدرضا پهلوی که سیوهفت سال بر اریکه سلطنت تکیه زده بود به تبعید اجباری تن داد و کشور را به دولتی موقت سپرد، دولتی که تنها سیوهفت روز دوام آورد. حکومتی انقلابی به رهبری آیت الله خمینی به قدرت رسید.
در اکتبر ۱۹۷۸ [مهر ۱۳۵۷] وقوع چنین حوادثی دور از ذهن بود. چه گونه ممکن بود رژیمی به ظاهر باثبات که پادشاهی با چند دهه تجربه بر آن حکم میراند، برخوردار از میلیاردها دلار ثروت حاصل از صادرات نفت و در پناه دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رعبانگیز و بزرگترین ارتش منطقه، و مستظهر به پشتیبانی قدرتمندترین کشورهای جهان ساقط شود؟
اداره اطلاعات مرکزی ایالات متحد (سی آی ای آسیا)، که کارش پیش بینی این گونه وقایع است، در ۲۷ اکتبر (آبان ۱۳۵۷] با لحنی که به کسی بر نخورد گزارش کرد: «به نظر نمیرسد دست کم تا اواخر سال آینده تغییری در وضعیت سیاسی پدید آید؛ یعنی تا وقتی که شاه و هیئت دولت و مجلس جدید، که در ژوئن [خرداد ۱۳۵۸] انتخاب خواهد شد، در صحنه سیاست با هم رو به رو شوند.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.