ناهماهنگی
درباره کتاب ناهماهنگی:
ژانر تخیلی و معمایی – جنایی به همره المانهای واقع گرایانه از جمله سبکهایی است که میتوانند بستری مناسب برای خلق قصهها و ابتکارات داستانی فراهم کنند. به همین سبب است که نویسندگان جوان بیشتر به سراغ نوشتن در چنین فضاهایی میروند. از جمله جدیدترین آثار منتشر شده در زمینه جنایی – معمایی و تخیلی کتاب ناهماهنگی است که مطالعه آن برای بزرگسالان مناسب است. همچنین نوجوانانی که به خواندن رمانهای بلند در این ژانر علاقه دارند، از خواندن این اثر لذت خواهند برد.
قسمتی از کتاب ناهماهنگی:
عسل لب پایینش را گاز گرفت. پیمان که پس از گُمشدن همسرش هنوز آشفته بود، گفت: «چه خطری؟»
احسان روی پیشانیاش زد و به بابک نگاه کرد و گفت: «بابک! بگو چی بر سر نیما و اون دوتا کارگر اومده!»
بابک با دست اشاره کرد که ادامه ندهد. عسل با اَخم گفت: «نیما کیه؟»
احسان جواب داد: «همین یارو… مسئول پذیرش اینجا.»
مگه چی اومده سرش؟
بابک از جیبش سیگاری بیرون آورد و روشن کرد. عسل سرفهای کرد و با دست دود سیگار را کنار زد. احسان زبانش را به لبهایش کشید و گفت: «مسئول پذیرش اینجا با دوتا آشپزی که توی رستوران کار میکردن، مُردهن؛ یعنی کُشته شدن. یکی اونها رو دار زده. جسدشون هم توی کلبه اونورِ استخرهای ماهیه.»
رنگ از رخسار عسل پرید. احسان هراس را در صورت بیروح عسل دید. دستی به پیشانیاش کشید. پیمان گفت: «شما کِی این قضیه رو فهمیدین؟»
بابک گفت: «امروز صبح.»
عسل دستهایش را پشت گردنش گذاشت و با بغض گفت: «خدایا! کمکمون کن!»
بابک پُک آخر را به سیگارش زد و گفت: «نگران نباشین. ما حداکثر تا پسفردا صبح از اینجا میریم.»
عسل وحشتزده گفت: «پسفردا؟»
بابک گفت: «با این اوضاع برف فکر نکنم فردا هم بتونیم حرکت کنیم. تازه، شما اینجا رو نبینید؛ ما توی دلِ جنگلیم. اوضاع جادههای کوهستانی الآن خیلی خرابه.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.