معماران نظری حکومت خودکامه
درباره نویسنده حسین آبادیان:
حسین آبادیان نویسنده کتاب معماران نظری حکومت خودکامه، (زاده در لار) استاد دانشگاه، وی اکنون با درجهٔ علمی استادی در گروه تاریخ دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) تدریس میکند. وی همچنین به عنوان نویسنده و محقق تاریخ معاصر ایران، دوازده جلد کتاب و بیش از پنجاه مقاله پژوهشی به زبانهای فارسی، انگلیسی و عربی منتشر کردهاست. تحصیلات وی از کارشناسی تا دکتری در دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفتهاست. موضوع پایاننامهٔ کارشناسی ارشد وی، مبانی تئوریک مشروطهخواهی و مشروعهخواهی نام داشت که برای نخستین بار در تاریخنگاری دورهٔ مشروطه، از مفاهیم و مباحث فقهی و اصولی در تبیین این جنبش استفاده کرد. بخشی از این رساله با عنوان مبانی نظری حکومت مشروطه و مشروعه منتشر شد.
آبادیان جزو معدود پژوهشگران تاریخ معاصر ایران است که رویکردی فلسفی و عقلانی به تاریخ دارد و نیز او از مفاهیم فقهی و اصولی برای تبیین تاریخ جنبشهای فکری معاصر ایران سود بردهاست که در نوع خود منحصربهفرد است. او برای فهم تاریخ ایران و تبیین وقایع تاریخ معاصر ایران از روش پدیدارشناسی سود میجوید.
درباره کتاب معماران نظری حکومت خودکامه:
روشنفکری ایران در فاصله بین دو جنگ جهانی اول و دوم، جز تقلید اندیشههای جوامع بحرانزده پس از جنگ جهانی اول نبود. در این دوره انواع و اقسام ایدئولوژیهای برتریطلبانه مبتنی بر ناسیونالیسم افراطی و یا فاشیستی در همه جای اروپا قابل مشاهده بود. در ایتالیا و سپس اسپانیا و بهویژه بعدها در آلمان نیز دولتها یا نظامهایی مبتنی بر همین ایدئولوژیها تشکیل شد. همچنین در پایان جنگ جهانی اول، امپراتوری عثمانی فروپاشید و در همسایگی ایران نیز نظامی مبتنی بر دولت مرکزی مقتدر و ناسیونالیسم ترک تشکیل شد.
در ایران، در شرایط هرج و مرج و نابسامانی و ازهمگسیختگی ناشی از انقلاب مشروطیت و ورود قوای بیگانه به خاک ایران در جنگ جهانی اول و بروز قحطی بزرگ و از بین رفتن بخش بزرگی از جمعیت ایران، اندیشههای زورمدارانه و طرفدار ظهور «مرد نیرومند» و ناسیونالیسم افراطی نیز در میان بعضی از روشنفکران و سیاستمداران طرفدارانی پیدا کرد. زور، مرد نیرومند، و ناسیونالیسم افراطی سه عنصر اصلی بودند که یک یا دو یا هر سه آنها در بین نظریات و گفتار بخشی از روشنفکری این دوره دیده میشدند.
اندیشههای ناسیونالیستی روشنفکران این زمان، با عناصری که ذکر شد، دو جنبه پیدا کرد: نخست دیدگاههای آریاییگرایی و باستانگرایی؛ و دوم اندیشههای معطوف به استقرار «قدرت نظامی خودکامه». تأکید بر میراث ایران پیش از اسلام و در برخی موارد اسلامستیزی در پوشش عربستیزی؛ و توجیه حکومت خودکامه رضاشاه از نتایج همین رویکرد و گفتار روشنفکری ایران آن زمان بود.
همانگونه که مشروطهخواهی بدون تأمل در ماهیت اندیشه مشروطیت و بنیانهای فکری و نظری آن مورد اقبال فراوان روشنفکران قرار گرفت، اکنون اندیشههای ناسیونالیستی و نیز نظریه حکومت مرد خودکامه، باز هم بدون تأمل در مبادی و مبانی نظری آنها، از سوی عدهای از روشنفکران ترویج میشد. تفاوت این رویکرد با دیدگاههای مشروطهخواهی در این بود که در مشروطه، حداقل تا حدودی، تلاش میشد که نسبتی بین مشروطه با سنت برقرار گردد. پرچمدار این کوشش روحانیان و برخی مراجع تقلید بودند. اما اندیشههای ناسیونالیستی و نیز «مرد نیرومند» در خلاء هرگونه نسبت معناداری با گذشته مطرح میشدند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.