مسائل بحثانگیز در الاهیات و فلسفهی دین
درباره نویسنده جان هیک:
جان هیک نویسنده کتاب مسائل بحثانگیز در الاهیات و فلسفهی دین، با نام کامل جان هاروود هیک متولد ۱۹۲۲ در یورکشایر و درگذشته ۹ فوریه ۲۰۱۲، فیلسوف دین و نظریه پرداز تکثرگرایی دینی است. او در اسفندماه ۱۳۸۳ سفری به ایران داشت. او در ۱۹۴۰ به کلیسای پروتستان در انگلیس پیوست. وی ابتدا در دانشگاه هال حقوق خواند، پس از گذراندن مدتی از خدمت سربازی برای تحصیل فلسفه به دانشگاه ادینبورگ رفت و پس از آن از دانشگاه آکسفرد دکتری فلسفه گرفت. هیک بعداً سه سال به عنوان کشیش خدمت کرد.
هیک در ۱۹۶۷ به استادی دانشگاه بیرمنگام انتخاب شد و سپس در ۱۹۸۲ به مقام استادی تماموقت در مدرسهٔ کلارمونت منصوب شد. هیک در سال ۱۹۵۳ با جوا هازل باورز ازدواج کرد. هیک در سال ۲۰۰۹ به عضویت جامعهٔ دینی کوئیکرز در بریتانیا در آمد. وی در نهم فوریه ۲۰۱۲ در شهر بیرمنگام درگذشت. پلورالیسم برای اولین بار توسط جان هیک و ویلفرد کنت ول اسمیت مطرح شد.
درباره کتاب مسائل بحثانگیز در الاهیات و فلسفهی دین:
زمانی که الهیدانان قرون وسطایی اصول الاهیاتی خود را نوشتند، سوالات مورد مناقشه به موضوعات نسبتا حاشیهای مربوط میشد، زیرا مسیحیان در مورد همه اساسیترین موضوعات توافق داشتند. اما امروزه حتی محوری ترین موضوعات در مسیحیت بحث برانگیز است و گفتمان مسیحی خود بخشی از گفت و گوی گسترده تر است که شامل تمام سنت های بزرگ دینی و فلسفی جهان است. در این کتاب “مسائل بحث انگیز در الاهیات و فلسفه دین” یک فیلسوف برجسته دین به نام ” جان هیکینش” بینش تازه ای در مورد برخی از مسائل دینی مورد مناقشه زمان ما ارائه می دهد.
جان هیک با پرداختن به اساسیترین پرسشها آغاز میکند: آیا دین یک فرافکنی برآوردهکننده آرزو است یا پاسخی انسانی به امر متعالی، و آیا تجربه دینی آگاهی اصیل از یک واقعیت الهی را تشکیل میدهد. او سپس به طور خاص به باورهای مسیحی، مانند الوهیت عیسی و مشکلاتی که با نسبت دادن همه خصوصیات الهی و انسانی به عیسی با آن مواجه میشود، توجه میکند و تصویری بدیل از عیسی به عنوان مردی فوقالعاده و الهامگرفته از روح الهی پیشنهاد میکند. هیک شرحی شخصی از چگونگی پذیرش کثرت گرایی دینی ارائه می دهد. او در نظر میگیرد که مسیحیان چقدر باید از بودیسم بیاموزند، گفتگوی جاری میان یهودیان، مسیحیان و مسلمانان را مورد بحث قرار میدهد، و فلسفه ادیان را ترسیم میکند.
قسمتی از کتاب مسائل بحثانگیز در الاهیات و فلسفهی دین:
نخستین نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که شایسته نیست از واقع گرایی، یا ناواقع گرایی چنان فراگیر سخن گفت، که گویی انسان مجبور است در تفسیر همه انواع زبان، یعنی ادراکی، اخلاقی، زیبایی شناختی، شاعرانه، علمی و دینی، پیوسته واقع گرا یا پیوسته ناواقع گرا باشد. در حقیقت احتمالا هیچ واقع گرای تمام عیاری وجود ندارد، که به واقعیت پریزادها و حیوانات تخیلی نیز مانند واقعیت میزها و الکترونها باور داشته باشد؛ و به همین نحو، اگر نگوییم هیچ، تنها شمار اندکی از ناواقع گرایان مطلق وجود دارند که واقعیت عینی عالم مادی و اشخاص دیگر و نیز واقعیت عینی نیروی گرانش و خداوند را انکار میکنند. بنابراین ما با دو مجموعه به لحاظ منطقی حل نشدنی یا حتی تضایفهای تغییرناپذیر – مواجه نیستیم.
بنابراین درست این است که مناقشه واقع گرا / ناواقع گرای معاصر درباره دین را با بحثهای واقع گرا-ناواقع گرای دیگر خلط نکنیم. برای مثال، این مطلب از بحث بین واقع گرایان و نام گرایان در قرون وسطا کاملا متمایز است. بحث آن زمان به جایگاه کلیات ، یعنی خیر، سرخی، گردی و غیره، مربوط میشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.