مارکو سمین در ژاپن
درباره نویسنده سمیه گلریز:
سمیه گلریز نویسنده کتاب مارکو سمین در ژاپن، متولد سال 1361، نویسنده و مترجم ایرانی میباشد.
درباره کتاب مارکو سمین در ژاپن:
“مارکو سمین در ژاپن” اثری است در قالب سفرنامه و عکس از “سمیه گلریز” که در آن روایت سفر خود به ژاپن را به همراه همسرش امین، به رشتهی تحریر درآورده است. “سمیه گلریز” که پیش از این کتابی با عنوان “مارکو سمین در استرالیا” را با همین سبک منتشر ساخته بود، این سفرنامهی جدید را به چاپ رساند.
“مارکوسمین” که مخفف اسم سمیه و امین است و به یاد جهانگرد معروف و محبوب ایتالیایی مارکوپلو انتخاب شده، اثری است که “سمیه گلریز” به اصرار طرفدارانش در فضای مجازی، آن را به شکل کتاب منتشر کرده است. این زوج خاطرات سفرشان به مکانهای مختلف داخل و خارج کشور را در صفحهی اینستاگرام خود منتشر میکنند و این مساله، برای بسیاری از کاربران فضای مجازی که خود فرصت سفر ندارند، یک اتفاق هیجانانگیز و دلنشین به حساب میآید. از طرفی گفتن و نوشتن از سفر و ثبت لحظات دلانگیز آن، مهارتی است که هر کسی ندارد و سمیه و امین با داشتن این مهارت است که توانستهاند خاطرات سفرهایشان را به طرفدارانشان عرضه کنند و کتاب دوستداشتنی “مارکو سمین در ژاپن” را منتشر نمایند.
کتاب از لحن جالبی برخوردار است و خط داستانی آن به خوبی حفظ شده است. به نحوی که برخی کاربران اظهار داشتهاند که بعد از خواندن این سفرنامه، نه تنها دلشان خواسته مسافرتی به ژاپن داشته باشند و آن را از نزدیک ببینند، بلکه برخی هوس زندگی و نقل مکان به ژاپن را نیز در سر میپرورانند. “سمیه گلریز” در کتاب “مارکو سمین در ژاپن”، از هیچ اطلاعاتی دریغ نکرده و مکانهای دیدنی، غذاهای مختلف و احساسات گوناگونی را که در طول سفر داشتهاند، یک به یک شرح داده است.
قسمتی از کتاب مارکو سمین در ژاپن:
صبح با صدایی که از کوچه میآید بیدار میشوم. صدا چندان واضح نیست. اما حالا هرچه بود از او کمال تشکر را دارم. چون مانع از خوابیدن بیشتر و از دست دادن وقت شد.
دوش گرفتن و آماده شدن صبحگاهی سریع انجام میشود و تا به خودمان میآییم، وسط کوچه هستیم.
از سوپر مارکت بسیار بزرگی که شب گذشته در خیابان اصلی، پیش از رسیدن به کوچهمان دیده بودیم، صبحانه را تهیه میکنیم؛ شیر، آب میوه و دو کیک خانگی.
میخواهیم از اوساکا به شهر دیگر این حوالی یعنی به کوبه برویم. نمیدانم این چه نوع مرضی است که معمولا آدمی قدر چیزهایی که در نزدیکی او هستند نمیداند. چه در مورد انسانهایی که در کنار او هستند و همیشه فکر میکند برای محبت به آنها وقت دارد، چه در مورد اماکن و دیدن آنها. حالا ما هم فکر میکنیم وقت زیادی برای دیدن شهر اوساکا پیش رو خواهیم داشت و بهتر است فعلا به دیدنیهای شهر بندری کوبه که چهل دقیقهای تا اینجا فاصله دارد بشتابیم.
پیش از رفتن به کوبه لازم است دوباره کمی از یوروها را به ین تبدیل کنیم. در مرکز شهر پرسان پرسان از عابران سراغ صرافی را میگیریم. وقتی به دلیل آشنایی کم آنها با زبان انگلیسی چیزی دستگیرمان نمیشود، به یک فروشگاه لباس سرک میکشیم. شاید فروشنده به دلیل شغلش و ارتباط کمابیش با توریستها بتواند گرهای از مشکل ما بگشاید.
فروشگاه، بزرگ و حسابی خلوت است. دختر جوان ژاپنی که شاید بیست سالی بیشتر ندارد برای کمک به ما در یافتن صرافی شروع به گشتن در اینترنت میکند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.