قواعد واگیری
درباره نویسنده آدام کوچارسکی:
آدام کوچارسکی نویسنده کتاب قواعد واگیری (چرا چیزها منتشر میشوند و چرا از انتشار باز میایستند)، در مدرسهی بهداشت و پزشکی گرمسیری دانشیار است. کوچارسکی با دانشی که در زمینهی ریاضیات آموخته، برای تحقیق در زمینهی شیوع جهانی بیماریها مانند همه گیری ابولا و ویروس زیکا از روستاهای جزایر اقیانوس آرام تا بیمارستانهای امریکای لاتین سفر کرده است. او عضو پیوستهی همایشهای (TED) است و در سال ۲۰۱۶ جایزهی درس گفتارهای روزالیند فرانکلین و در سال ۲۰۱۲ جایزهی نویسندگی در زمینهی علوم را از بنیاد ولکام گرفته، کتاب شرط بندی کامل را نوشته و مقالاتش در نشریات آبزرور، تایمز مالی، ساینتیفیک امریکن و نیو استیتز من منتشر شده است.
درباره کتاب قواعد واگیری:
این کتاب هشت فصل دارد.
فصل اول: نظریهی پیشامدها چرا همه مبتلا نمیشوند؟ این به دلیل سرایتی است که در خلال شیوع پیش میآید. در مراحل اولیهی همهگیری، مستعدان فراوانی وجود دارند. در نتیجه، شمار کسانی که هر روز مبتلا میشوند بیش از کسانی است که بهبود مییابند و همهگیری رشد میکند.
فصل دوم: هراسها و همهگیری باید همانگونه که راجعبه عوامل بیماریزا فکر میکنیم، راجعبه مردم هم فکر کنیم. واگیری از ابداعات تا بیماریها اغلب نوعی روند اجتماعی است.
فصل سوم: اندازهی دوستی بهترین راه ارسال اطلاعات این است که آن را در یک آدم بپیچید. ماکس پلانکِ فیزیکدان زمانی گفته است: «علم هربار بعد از یک مراسم ختم پیشرفت میکند.» محققان صحت این قول مشهور را بررسی کردهاند؛ به این طریق که تحقیق کردهاند پس از مرگ نابهنگام دانشمندان نخبه چه پیش میآید.
قسمتی از کتاب قواعد واگیری:
وقتی سه سالم بود توانایی راه رفتن را از دست دادم. اولش به تدریج پیش آمد: جایی برای بلند شدن دچار دردسر میشدم، جای دیگری تعادلم را از دست میدادم. اما اوضاع خیلی زود خرابتر شد. فاصلههای کوتاه را با احتیاط میرفتم، ولی گذر از شیب و پله دیگر تقریبا برایم غیرممکن شده بود. جمعه بعدازظهری در آوریل ۱۹۹۰، مرا و پاهای ناتوانم را به بیمارستان جامع سلطنتی در شهر بث بردند. صبح فردایش متخصص عصب شناسی معاینهام کرد.
اول به این مشکوک بودند که غدهای روی ستون فقراتم رشد کرده باشد. چند روز آزمایش کردند: عکس اشعهی ایکس گرفتند. نمونهگیری خون و آزمایش تحریک عصبی انجام دادند و بعد پشتم را سوراخ کردند تا از مایع نخاعیام نمونه بردارند. وقتی نتایج آزمایشها معلوم شد تشخیصشان به نشانگان گیلان – باره تغییر کرد. این نشانگان، که نامش را از عصب شناسان فرانسوی ژرژ گیلان و ژان الکساندر باره گرفته است، نتیجهی بدکارکردی دستگاه ایمنی است. در این بیماری دستگاه ایمنیام، به جای این که از بدنم محافظت کند، به اعصابم حمله میکرد و فلج را میپراکند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.