فروپاشی لیبرال دموکراسی
درباره نویسنده وندی براون:
وندی براون (Wendy Brown) نویسنده کتاب فروپاشی لیبرال دموکراسی، متولد 1955، نظریهپرداز سیاسی و استاد دانشگاه برکلی آمریکا است و در زمینهی نظریهی سیاسی مابعد فوکویی، مطالعات انتقادی حقوق و نظریهی فمینیستی کار میکند و موضعی مابین مارکس و فوکو دارد.
درباره کتاب فروپاشی لیبرال دموکراسی:
نئولیبرالیسم که با کودتای خونین سال ۱۹۷۳ ژنرال پینوشه در شیلی، تصویری از آغاز یک دوران جدید در سیستم سرمایه داری را به نمایش گذاشته بود، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تک قطبی شدن جهان در دهههای بعد از آن دامنهی عمل وسیعی پیدا کرد و به منظور متوقف کردن و باز گرداندن نرخ نزولی سود و در عین حال دسترسی آسانتر از پیش به بازارهای جهانی منابع مواد و نیروی کار ارزان و بازارهای فروش در سطح جهان به سرعت از سوی سیستم سرمایه داری جهانی و از طریق اجرای برنامههای تعدیل ساختاری با توصیه و فشار نهادهای مالی بین المللی شامل صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی به کمک رسانهها، دانشگاهها و محافل آکادمیک، نهادهای سیاست گذاری و برنامه ریزی اقتصادی اجتماعی و …
به عنوان یگانه راه «علمی» و «عقلایی» رشد و توسعهی اقتصادی و اجتماعی جوامع معرفی شد و با حذف دولتهای رفاه در جوامع پیشرفتهای سرمایهداری توانست توازن قوای اجتماعی و سیاسی را به نفع طبقهی سرمایه دار و شرکتهای فراملیتی که اینک در قالب شرکت دولتها عمل میکردند، تغییر دهد. در واقع نیز بررسی دادهها و اطلاعات اقتصاد جهانی مؤید آن است که با تسلط نئولیبرالیسم بر اقتصاد جهانی در دهههای اخیر، نرخ سود و انباشت در جهت منافع شرکتهای فراملیتی و در واقع شرکت دولتها با افزایش چشمگیر همراه بوده است.
قسمتی از کتاب فروپاشی لیبرال دموکراسی:
در سه مقالهی علمی و پژوهشی و یک مصاحبهی این فصل در حوزهی نقد فلسفهی سیاسی نئولیبرالیسم، نشان داده میشود که نئولیبرالیسم به فرسایش و تخریب نهادهای دموکراتیک و ارزشهای فرهنگی و اخلاقی در جوامع معاصر و بهره گیری از فاشیسم و ظهور نئوفاشیسم در دفاع از سرمایهی فراملیتی و دولت شرکتها در برابر جنبشهای کارگری، ضد جهانی سازی و سایر جنبشهای مترقی انجامیده است.
در مقالهی چهارم با اشاره به تجربهی تاریخی مبنی بر تحميل دموکراسی به طبقات مسلط به عنوان نتیجهی مبارزهی طبقاتی طبقات فرودست در طول تاریخ، بر این حقیقت تأکید میشود که مبارزهی دموکراتیک در پیوندی تنگاتنگ با مبارزهی طبقاتی بوده و حفظ دستاوردهای دموکراتیک و نظامهای سیاسی لیبرال دموکراسی، مستلزم تشدید و تعمیق مبارزهی طبقاتی در این جوامع است. در این مقالهی پژوهشی همچنین امکان «گذار دموکراتیک» و به عبارتی گذار از سیستم سرمایه داری در چارچوب ساز و کارهای دموکراسی متعارف و رایج در این جوامع به چالش کشیده میشود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.