سبد خرید

فرانکنشتاین (جهان نمایش 13)

ناشر : نیدسته: ,
موجودی: موجود در انبار

48,000 تومان

من قوه‌ی دریافت خیلی خوبی دارم. تماشا کرده‌م و گوش‌داده‌م و یاد گرفته‌م. اوایل هیچی بلد نبودم. ولی کار آدم‌ها رو تحلیل کردم و کم‌کم یاد گرفتم: یاد گرفتم چطور نابود کنم. و در مکتب اربابم والاترین مهارت انسانی رو یاد گرفتم؛ مهارتی که هیچ موجود دیگه‌ای از پسش برنمی‌آد: من بالاخره یاد گرفتم دروغ بگم.

تعداد:
مقایسه



فرانکنشتاین (جهان نمایش 13)

درباره نویسنده نیک دیر:

نیک دیر (Nick Dear) نویسنده کتاب نمایشنامه فرانکنشتاین، نمایشنامه‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس اهل بریتانیا، متولد 1966 است.

درباره مجموعه جهان نمایش:

جهان نمایش مجموعه‌ای است از متن‌هایی که برای صحنه‌ی نمایش یا درباره‌ی آن نوشته شده‌اند. انواع نمایش‌نامه، چه برای اجرا و چه صرفاً برای خوانده شدن، از جمله نمایش‌نامه‌هایی با اقتباس از آثار ادبی یا سینمایی، و نیز متن‌های نظری در حوزه‌ی درام و نقد آثار نمایشی، در این مجموعه جای می‌گیرند.

درباره کتاب فرانکنشتاین:

رمان فرانکنشتاین، در زمان خود انقلابی در تاریخِ ادبیات ِ جهان به وجود آورد؛ چراکه تا آن زمان هنوز در ادبیات داستانی و نمایشی ژانر ترسناک باب نشده بود. از طرفی، این رمان را هم در زمره اولین‌ها، در ژانرِ علمی-تخیلی دانسته‌اند.

فرانکنشتاین داستان دانشمندی جوان، به نام ویکتور فرانکنشتاین است که طی آزمایشی علمی و غیرمعمول موجودی زنده را خلق می‌کند. این موجود، فرایند متمدن شدن را، به‌سرعت طی می‌کند؛ اما در برخورد واقعی با انسان‌ها با مضامینی چون دروغ و نفرت آشنا می‌شود؛ و سرانجام به دنبال انتقام گرفتن از فرانکنشتاین (خالق خود) بر می‌آید.

اما نمایشنامه فرانکنشتاین، نوشته نیک دیر نویسنده انگلیسی (1966) در سال 2011 نوشته شده است. تفاوت این نمایشنامه با رمان آن ، این است که در رمان، شخصیت محوری (پروتاگونیست) ویکتور فرانکشتاین است؛ اما در نمایشنامه، هیولای ساخته فرانکنشتاین شخصیت اصلی اثر است.

هیولایی که فرانکشتاین خلق می‌کند و سپس او را رها می‌کند، ظاهری زشت و کریه دارد؛ اما در واقع، چون کودکی پاک و ساده است. هیولایی بی‌نام -که وجودش دخالتی است توسط انسان و علم در طبیعت- وصله ناجوری می‌شود در عالم انسانی…

انسان‌ها با او با نفرت و کینه برخورد می‌کنند؛ درحالی‌که او می‌خواهد عضوی از جامعه متمدن باشد؛ اما اجتماع او را پس می‌زند و در خود راه نمی‌دهد. هرچه او دست دوستی و عشق به سمت انسان دراز می‌کند، با نامهربانی پس می‌زند.

هیولایی که کاملا بر اساس معادلات ریاضی ساخته شده، با ناباوری خالقِ خود، درگیر احساسات می‌شود؛ تا جایی که فرانکنشتاین نمی‌تواند این موضوع را بپذیرد و در پی نابودی او برمی‌آید. هیولا به‌تدریج ذاتش دگرگون می‌شود؛ و استحاله از نیکی به شرارت در او شکل می‌گیرد. در حقیقت، هیولای فرانکنشتاین، نوعی استعاره است از تبدیل پاکی سرشتِ انسانی نو زاده شده به موجودی شرور و سرشار از نفرت. در اینجا تمدن انسانی، علی‌رغم نام پرطمطراقش، نمی‌تواند تغییر و مانعی برای شرارت و دشمنی در بشریت به وجود آورد.

هیولای فرانکشتاین در نهایت از انسان‌ها گریزان و متنفر می‌شود؛ و در پی کشتن و انتقام از انسان‌ها برمی‌آید.

نمایشنامه در 30 صحنه نوشته شده است. چندین شخصیت دارد که از همه آنها مهم‌تر، هیولا، دلَسی و فرانکنشتاین هستند.
با توجه به این که اقتباس‌های فراوانی از رمان فرانکنشتاین در تاریخ ادبیات جهان صورت گرفته است؛ اما اثر نیک دیِر را می‌توان در زمره بهترین اقتباس‌ها از آن قرار داد.

قسمتی از کتاب فرانکنشتاین:

«هیولا: هر اربابی یه وظایفی داره… تو منو ول کردی تا بمیرم! من برده نیستم. من آزادم. اگه درخواستمو رد کنی باهات دشمن می‌شم، نابودت می‌کنم، با تمام قدرتم، تا قلبتو از کار نندازم بی‌خیال نمی‌شم! (مکث) معذرت می‌خوام. می‌خواستم منطقی پیش بریم. من قدرت استدلال دارم. فکر نکنم زیاده‌خواهی کرده باشم. یه موجود مؤنث می‌خوام که به زشتی خودم باشه. اگه راضی بشی بسازی من برای همیشه ناپدید می‌شم. می‌ریم توی جنگل‌های امریکای جنوبی و بهشت خودمونو می‌سازیم و همون‌جا توی آرامش زندگی می‌کنیم. و دیگه هیچ بنی‌بشری ما رو نمی‌بینه. قبول می‌کنی؟

ویکتور: متحیر شده‌م. به این زودی این همه چیز یاد گرفتی!
هیولا: به‌م افتخار می‌کنی؟
ویکتور: افتخار؟ نه.
هیولا: چرا؟
ویکتور: چون منطقت می‌لنگه.
هیولا: چطور؟

ویکتور: تو می‌گی دونفری می‌رین یه جای دور و ناپدید می‌شین ولی هم‌زمان می‌گی آرزوت اینه که بخشی از اجتماع باشی. از کجا معلوم از تبعید خسته نشی؟ از کجا معلوم برنگردی و دوباره زندگی بین آدم‌ها رو امتحان نکنی و باز با نفرت‌شون مواجه نشی؟ چون قطعاً با نفرت باهات برخورد می‌کنن. ولی اون‌موقع اگه وحشی بشین دیگه دو تایین و قدرت تخریب‌تون هم دو برابر می‌شه. چرا من راهو براتون باز کنم؟
هیولا: چون من تنهام! هر موجودی یه جفت داره. تمام پرنده‌های آسمون جفت دارن! حتی خود تو قراره ازدواج کنی! چرا لذتی رو که برای خودت می‌خوای از من دریغ می‌کنی؟ یه دقیقه پیش از ذکاوت من تعجب کرده بودی ولی الان این‌قدر سنگدل شدی. لطفاً این‌قدر ضد و نقیض حرف نزن چون حسابی منو عصبی می‌کنه! من فقط ازت می‌خوام امکان عشقو برام فراهم کنی.»

اشتراک گذاری:
نويسنده/نويسندگان

مترجم

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

نوبت چاپ

سال چاپ

1400

تعداد صفحات

115

زبان

موضوع

شابک

9786220603450

وزن

120

جنس کاغذ

عنوان اصلی

Frankenstein
2011

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “فرانکنشتاین (جهان نمایش 13)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...