غزالی
«فارابی»، «ابوالعلا معری»، «غزالی»، «ابن باجه و ابن طفیل»، «ابن رشد» و «کندی» عناوین مجلدهای مجموعه 10 جلدی است که به تازگی تحت عنوان کلی «فیلسوفان مسلمان» از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه روانه بازار شده است. این مجموعه به قلم یوحنا قمیر نگاشته شده و سید مرتضی حسینی، زینب حکیمیتهرانی، محمد منافیان و یاسین شکرانی 6 جلد منتشر شده را ترجمه کردهاند. اما نامی که روی همه این کتابها بهعنوان ویراستار و سرپرست انتشار این مجموعه به زبان فارسی وجود دارد، سید عباس ذهبی است. او عضو هیاتعلمی دانشکده الهیات و فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات است که در حال حاضر برای انجام یک دوره فرصت مطالعاتی یکساله از دانشگاه مک گیل، در کانادا حضور دارد. او در گفتوگو با «ایبنا» پیرامون ویژگیهای این آثار سخن گفته است.
یافتن حلقههای مفقود فلسفه اسلامی
در معرفی اندیشه فیلسوفان مسلمان و در انتشار آثاری پیرامون فلسفه اسلامی، در جهان و ایران، متفکران عرب نقش بسیار پُررنگی داشته و دارند. بحث فلسفه اسلامی و بهخصوص تاریخ فلسفه اسلامی نزد متفکران عرب بسیار جدی بوده و هست. به همین دلیل حضور بسیار پررنگ و چشمگیری در این عرصه داشتند. هرچند همه این نوشتهها در یک سطح و درجه نیست اما بسیار متعدد و متنوع است. چرا یوحنا قمیر را انتخاب کردیم؟ ترجمه آثاری از متفکران عرب در ارتباط با تاریخ فلسفه اسلامی، پیشتر وجود داشت. ترجمهای از کتاب «سیر فلسفه در جهان اسلام» نوشته «ماجد فخری» به زبان فارسی انجام شده بود و این مجموعه دوره فشرده تاریخ فلسفه اسلامی است.
ترجمه بخشی از تاریخ فلسفه اسلامی عبدالرحمن بدوی و ترجمهای از مصطفی عبدالرزاق در ارتباط با تاریخ فلسفه اسلامی را داشتیم. همچنین کتاب «تاریخ فلسفه در جهان اسلام» نوشته خلیل جر و حنا فاخوری ترجمه استاد عبدالمحمد آیتی منشر شده است. همچنین «تاریخ فلسفه اسلامی» هانری کربن، مجموعه سیدحسین نصر و الیور لیمن، مجموعه قدیمیتر از آثار محمد شریف و… اما جای آثار یوحنا قمیر خالی بود. این مجموعه تفاوتهایی با مجموعه اندیشمندان دیگر عرب دارد. من در مقدمه این مجموعه به این تفاوتها و ویژگیها اشارههایی کردهام. یوحنا قمیر شخصیت قابل توجهی دارد. او مسیحی است و از جهت مطالعات تطبیقی ادیان اهمیت دارد.
بسیار اهل تساهل و تسامح است. ما در آثار او بهویژه نسبت به دیانت مسیحیاش هیچ تعصبی را نمیبینیم بلکه به عکس اگر کسی نداند او مسیحی است، گمان میبرد نویسنده این مجموعه مسلمان بسیار مومن و متدینی است. این رویکردِ باز قمیر نسبت به دین اسلام و اقبال او نسبت به آموزههای متفکران اسلامی بسیار مهم است. این ویژگی را در هانری کربن نیز بهعنوان یک متفکر غیرمسلمان میبینیم. قمیر شیفتگی خاصی به تمدن اسلامی دارد با اینکه مسیحی است. ویژگی دیگر یوحنا قمیر تعلق خاطر او به بُعد انسانشناختی مباحث فلسفی است. او را میتوان یک متفکر انسانمدار خواند. این اندیشمند عرب کمتر علاقه دارد به مباحث وجودشناختی و معرفتشناختی بپردازد و از چشمانداز انسانشناختی به امور نگاه میکند.
رویکرد انسانشناختی یوحنا قمیر از جهتی مثبت و از سویی ضعیف است. میگویم قوت زیرا ما چنین رویکردی را میان شارحان و مورخهای فلسفه اسلامی کمتر دیدهایم. او با این چشمانداز و از این منظر وقتی به تاریخ فلسفه اسلامی مینگرد، چیزهایی را میبیند که دیگران ندیدهاند و نقاطی را در آثارش برجسته میکند که نزد دیگران برجسته نشده است. گاه در نوشتههای قمیر حلقههای مفقودی را میتوان پیدا کرد که پیشتر نسبت به آن بیتوجه بودهایم. اما نقطه ضعف هم اینکه به کسانی در این مجموعه 10 جلدی پرداخته که از آنها بهعنوان فیلسوف یاد نمیشود؛ اما چون ضابطه و ملاک قمیر بیشتر بُعد انسانشناختی بوده به صورت ناخودآگاه به برخی از افراد تعلق خاطری پیدا و آنها را هم وارد عرصه فلسفه کرده است. شاید این هم ضعف نباشد اما به هر حال قدری این مجموعه با آثار دیگران متفاوت است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.