روشنفکران
درباره نویسنده پال جانسن:
پل جانسون (Paul Johnson) نویسنده کتاب روشنفکران، مورّخ، نویسنده و روزنامهنگار اهل انگلستان است. او در نوامبر ۱۹۲۸ در منچستر انگلستان به دنیا آمد. وی در کالج مگدالن آکسفورد تحصیل کرد آنگاه در دهه ۱۹۵۰ به عنوان نویسنده و سپس سردبیر در نشریه نیو استیتزمن مشغول به کار شد. او کتابهای فراوانی نوشته است که کتابهای روشنفکران و سقراط مردی برای روزگار ما از جمله کتابهای او است. دو کتاب مذکور به ترتیب توسط جمشید شیرازی و هوشمند دهقان به فارسی برگردانده شدهاست.
درباره کتاب روشنفکران:
پال جانسن از نویسندگان برجسته انگلیسی در زمینه مسائل تاریخی و اجتماعی است. سابقه روزنامه نگاری زیادی نیز دارد و مدتها سردبیر هفتهنامه نیو استيتسمن بوده است. از کتابهای مهم دیگر او میتوان از تولد جهان مدرن و زمانه نو نام برد که در اولی به تحولاتی که جهان مدرن را به وجود آورده پرداخته و در دومی بعضی از جنبههای تاریخ قرن بیسم را مورد بحث قرار داده است. جانسن در کتاب حاضر به موضوع بحث انگیزی پرداخته و آن نقش گروهی از روشنفکران در حوادث جهان مدرن و معاصر است.
از آنجا که نویسنده در نخستین سطور کتابش هدف خود را از بررسی آثار و بویژه زندگی این روشنفکران شرح داده، مترجم در اینجا لزومی به تکرار آن نمی بیند. با اینهمه، تذکر دو نکته بیفایده نیست. نخست آنکه، اصطلاح روشنفکران در غرب به معنایی محدودتر از آنچه معمولا نزد ما دارد به کار برده میشود و همه صاحبان مشاغلی را که ما جزء روشنفکران به حساب میآوریم در بر نمیگیرد و دوم آنکه، نویسنده کتاب این اصطلاح را به معنایی حتى محدودتر از آنچه در غرب رایج است به کار برده است. منظور او در واقع نوع خاصی از روشنفکران است که میتوان آنها را «روشنفکران آرمانشهری» نامید که حاضرند مردم واقعی را در مذبح اندیشههایی انتزاعی قربانی سازند. در برابر اینان همواره روشنفکران دیگری نیز وجود داشتهاند که انسانها را از عقاید انتزاعی مهمتر میشمرده و در برابر آنان احساس مسئولیت میکردهاند.
قسمتی از کتاب روشنفکران:
در دویست سال گذشته نفوذ روشنفکران افزایشی روزافزون داشته است. در واقع، بر آمدن روشنفکران عاملی اساسی در شکل دادن به جهان مدرن بوده است. از چشم انداز طولانی تاریخ، از جهات بسیار، این پدیدهای تازه است. راست است که روشنفکران در مظاهر گذشته خویش به عنوان روحانی، کاتب، و غیبگو، از همان آغاز، ادعای راهنمایی جامعه را داشتهاند. اما در مقام پاسداران فرهنگهای مذهبی، چه ابتدایی و چه پیشرفته، نوآوریهای اخلاقی و ایدئولوژیکی آنها از سوی مقررات قدرت خارجی یا به وسیله میراث سنت محدود میشده است. آنان انسانهایی آزاداندیش و ماجراجویان عرصه تفکر نبودند و نمیتوانستند باشند.
با رو به زوال نهادن قدرت مقامات مذهبی در قرن هجدهم، نوع تازهای از آموزگار برای پر کردن آن جای خالی و جلب توجه جامعه پدیدار شد. روشنفکر غیرروحانی ممکن بود خدا پرست، شکاک، یا خدانشناس باشد؛ اما به اندازه هر پاپ یا مقام کلیسایی آماده بود به نوع بشر بگوید که امور خود را چگونه سامان دهد. او از همان آغاز سرسپردگی خاصی را به منافع بشریت و وظيفه رسولانهای را برای پیشرفت دادن انسانها به وسیله تعليمات خویش اعلام کرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.