روانشناسی تاریک
درباره نویسنده مایکل پیس:
مایکل پیس (Michael Pace) نویسنده کتاب روانشناسی تاریک، نویسنده و روانشناس آمریکایی میباشد.
درباره کتاب روانشناسی تاریک:
آگاهی از علم روانشناسی و ریزهکاریهای آن در بسیاری از موارد میتواند قدرت فوقالعادهای را برای یک شخص در ارتباط با دیگران ایجاد کند. ازآنجاکه این علم بر ساختارهای ذهنی انسان و نحوهی عملکرد او بنا شده است، بنابراین میتوان آن را پایه و اساسی برای همه چیز، بهویژه ارتباطات انسانی بهشمار آورد. کسب دانش روانشناسی و آگاهی از پیچوخمهای آن، مانند دستیابی به پیچیدهترین اسرار بشری است و همین ویژگی، آن را تبدیل به دانشی دشوار کرده است. کتاب روانشناسی تاریک لایههای پنهان این علم را بررسی میکند به مسائلی عمیقتر میپردازد. جالب است بدانید که برخی تکنیکهای این کتاب توسط افرادی که تاریخ را رقم زدهاند به کار برده شده است.
حتماً شما هم شنیدهاید که دانایی و قدرت زیاد، مسئولیت سنگینی را نیز به همراه خود میآورد. بنابراین بهتر است بدانید نکات و توضیحات این کتاب مطالبی را به شما میآموزد که استفاده خوب و بد از آن کاملاً به شخص شما برمیگردد! البته طبق ادعای نویسنده این کتاب فقط برای آگاهسازی شما نوشته شده است، اما باید آن را مانند یک چاقوی دو دم در نظر بگیرید که هم قادر به جانبخشی است و هم میتوان جان بگیرد!
روانشناسی تاریک به لایههای پنهان و ناشناختهی ذهن گفته میشود که افراد به کمک آن سعی میکنند با استفاده از شیوههای مختلف، شما را وادار به انجام کارهایی باب میل خودشان کنند. درواقع این بعد از روانشناسی به دیگران کمک میکند که با استفاده از دانش روانشناسی قدرت خود را بر دیگران اعمال کنند. البته باید این را در نظر بگیرید که آگاهی نسبت به روانشناسی تاریک بهخوبی به شما کمک میکند که در مقابل سوءاستفادههای احتمالی مصون بمانید. کتاب روانشناسی تاریک در ده فصل نوشته شده است. فصل اول این کتاب مبحث سوءاستفاده پنهان عاطفی را برای شما بازکرده است و سوالاتی از قبیل «سوءاستفاده عاطفی چیست؟»، «چه چیزهایی زمینه آن را فراهم میکند؟»، «بمباران عاطفی به چه معنا است؟» و … را پاسخ میدهد.
فصل دوم به ترفندهای ترغیبکردن و تلههایی که افراد سوءاستفادهگر برای به دام انداختن شما استفاده میکنند، میپردازد. همچنین در این فصل، روشهای پنهانکاری اهداف و دروغگویی افراد را خواهید خواند. فصل بعدی به شیوههای کنترل ذهنی نامحسوس و به دام انداختن افراد متزلزل و ضعیف اشاره دارد. در کتاب روانشناسی تاریک میآموزید افرادی وجود دارند که با استفاده از این شیوه سعی میکنند دایره انتخابهای شما را محدودتر کنند تا تن به تمام خواستههای آنها بدهید. علاوهبرآن با رسانهها و نحوه کنترل صوتی و تصویری نیز آشنایی پیدا میکنید.
مایکل پیس فصل چهارم را به بازیهای روانی اختصاص داده است. اینکه آیا این بازیها همیشه جنبه منفی دارند یا نه؟ انگیزه پنهان از انجام بازی روانی چیست؟ از جمله موضوعاتی هستند که در این فصل به آن اشاره شده. فصل پنج به فریب و تکنیکهای آن میپردازد. فصل ششم کتاب روانشناسی تاریک به هیپنوتیزم و واقعیت داشتن یا نداشتن آن پرداخته و راجع به قربانیان آسیبپذیر توضیح میدهد. فصل هفت معنای شستوشوی مغزی را بررسی میکند و ترفندهای مختلفی را که افراد تلاش میکنند برای فریب شما از آن استفاده کنند بیان میکند. فصل هشت، سهگانه تاریک را برایتان شرح میدهد که شامل سهگانه ماکیاولیسم، جامعهستیزی و خودشیفتگی هستند. فصل نهم به اغوا و کاربرد آن پرداخته است و درنهایت نویسنده در فصل دهم به مطالعات موردی در زمینههای مختلف روانشناسی تاریک اشاره میکند.
قسمتی از کتاب روانشناسی تاریک:
«اینکه اولین فصل این کتاب با عنوان «سوءاستفادهٔ پنهان عاطفی»۱ یا CEM آغاز شده، امری اتفاقی نیست. در اکثر تکنیکهای روانشناسی تاریک از این ترفند در اشکال گوناگون استفاده میشود. با کسب اطلاعات بیشتر در مورد دنیای روانشناسی تاریک و اشکال گوناگون آن بهزودی این توانایی را به دست میآورید که هنگام مواجهه با علائم CEM بهسرعت آن را تشخیص دهید. در واقع، تسلط کامل بر نشانههای CEM اولین گام اساسی جهت ورود به دنیای پیچیدهٔ روانشناسی تاریک محسوب میشود.
«سوءاستفادهٔ پنهان عاطفی» تلاشی است جهت تسلط کامل بر افکار و احساسات دیگران. این امر با چنان ظرافتی انجام میشود که کوچکترین شک و گمانی مبنی بر مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در شخص مورد نظر ایجاد نمیکند. بررسی و تحلیلِ جزءبهجزءِ سه واژهٔ تشکیلدهندهٔ این تکنیک، اساسیترین اقدام جهت مقابله با این ترفند در مرحلهٔ شکلگیری ایدهٔ اولیهٔ آن است.
پنهانکاری به روشی گفته میشود که برخی از کاربران را قادر میسازد که به وسیلهٔ آن، اهداف و ماهیت واقعی اقدامات خود را مخفی نگه دارند. البته همهٔ دستکاریهای عاطفی و تأثیرات منفی آن را نمیتوان تحت عنوان پنهانکاری دستهبندی کرد، اما نباید این مسئله را نادیده بگیریم که اکثر قربانیان سوءاستفادههای عاطفی معمولاً نسبت به این موضوع که مورد دستکاری عاطفی قرار گرفتهاند بیاطلاع هستند و حتی نمیتوانند انگیزهٔ اصلی فرد مورد نظر را حدس بزنند. بنابراین، عملکرد CEM در روانشناسی تاریک بهمثابه بمب مخفیای است که امکان شناسایی و خنثی کردن آن، تا قبل از وقوع حادثه، بسیار دشوار است.
نحوهٔ عملکرد اشخاص در موقعیتهای گوناگون، اعتقادات و قدرت ارادهٔ هر فرد از نقاطی است که از چشمان تیزبین کلاهبرداران عاطفی دور نمیماند. اما جنبهٔ عاطفی CEM و یا «سوءاستفادهٔ پنهان عاطفی»، کانون اصلی تمرکز کاربران این حوزه به شمار میرود؛ چراکه آنان به این حقیقت آگاهی دارند که عواطف هر فرد کلید اصلی برای نفوذ بر دیگر جنبههای شخصیتی او محسوب میشود، بنابراین، دستکاری احساسات عاطفی هر شخص همانند بریدن رگ گردن اوست. آنها بهخوبی میدانند که اگر شخصی بر احساسات عاطفی خود تسلط داشته باشد به این معناست که کنترل کاملی بر دیگر جنبههای شخصیتی خود دارد.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.