دین هیتلر
درباره نویسنده ریچارد ویکارت:
ریچارد ویکارت (Richard Weikart) نویسنده کتاب دین هیتلر، استاد تاریخ آمریکایی است و در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا تدریس می‌کند. او در سالهای 1980 و 1989 کارشناسی و کارشناسی ارشدش را از دانشگاه مسیحی تگزاس دریافت کرد و دکترایش را در رشته تاریخ در دانشگاه آیووا به پایان رساند. ویکارت همچنین مدافع طرح هوشمند و عضو ارشد مرکز علوم و فرهنگ مؤسسه دیسکاوری است. ریچارد ویکارت سال 1997 به هیئت تحریریه «دسترسی به شبکۀ تحقیقاتی» Access Research Network پیوست، سازمانی غیرانتفاعی و آمریکایی که در زمینۀ علم، فناوری و جامعه از دیدگاه طراحی هوشمند اطلاع رسانی می‌کند. ویکارت بر ادعاهایی دربارۀ تأثیر تکامل بر اندیشۀ اجتماعی و اصول اخلاقی تمرکز دارد.
درباره کتاب دین هیتلر:
ریچارد ویکارت در کتاب حاضر مشخصا به دین هیتلر توجه می‌کند. نویسنده درباره ملحد یا مسیحی بودن یا اعتقاد به علوم غریبه‌گرا بحث می‌کند. ویکارت می‌نویسد: «او ملحد نبود چون از صمیم قلب به وجود خداوند باور داشت. مسیحی نبود زیرا خدایی را که به آن باور داشت، عیسی مسیح یا خداوند کتاب مقدس مسیحی نبود و معتقد به علوم غریبه‌گرا نبود چون آشکارا باورهای علوم غریبه و اعمال عرفانی را انکار می‌کرد.» اگر علاقه‌مند به دانستن درباره اعتقادات هیتلر هستید؛ کتاب «دین هیتلر» پیشنهاد مناسبی برای مطالعه است.
کتاب حاضر صرفا به دین هیتلر می‌پردازد و آن را از چند نظر برای مخاطب مورد بررسی قرار می‌دهد. کتاب با مقدمه‌ای مفصل آغاز می‌شود و سپس عناوین را بررسی می‌کند. فهرست مندرج در کتاب عبارت است از: آیا هیتلر ریاکاری مذهبی بود؟ چه کسی دین هیتلر را تحت تأثیر قرار داده بود؟ آیا هیتلر ملحد بود؟ آیا هیتلر مسیحی بود؟ آیا هیتلر قصد نابودی کلیساها را داشت؟ آیا هیتلر یهودستیزی خود را از مسیحیت وام گرفته بود؟ هیتلر یک علوم غریبه‌گرا بود یا مشرک؟ پروردگار هیتلر که بود؟ آیا هیتلر آفرینش‌گرا (طرفدار نظریۀ آفرینش الهی) بود؟ آیا نظام اخلاقی هیتلر دین محور بود؟
قسمتی از کتاب دین هیتلر:
هیتلر در دوازدهم آوریل سال 1922 در حضور جمعیتی در مونیخ اعلام کرد که مسیحی است: «احساسات مسیحی‌ام مرا در مقام یک مبارز به سوی پروردگار و منجی‌ام هدایت می‌کند… در مقام یک مسیحی وظیفه ندارم اجازه بدهم کسی مرا فریب دهد ولی وظیفه دارم برای حقیقت و آنچه درست است، یک مبارز باشم… و در مقام یک مسیحی نسبت به مردمم احساس وظیفه می‌کنم.» آن‌هایی که می‌خواهند اثبات کنند هیتلر یک مسیحی واقعی بود، اغلب به این عبارت ارجاع می‌دهند. ظاهرا نگرش آنها با روش عجیبی این است که هیتلر این را گفته، من باورش دارم، این (گفته) آن را حل‌وفصل می‌کند. البته خیلی راحت چیزهای دیگری را که هیتلر درباره خدا و مذهب گفته بود نادیده می‌گیرند.
یوزف گوبلز بر اساس گفتگوهای مکرر و گستردۀ خویش با هیتلر، بارها در دفترچۀ خاطراتش ثبت کرد که هیتلر ضد مسیحی است و می‌خواهد کلیساها را نابود کند. او چند روز پس از کریسمس سال 1939 با هیتلر صحبت کرد و بیان داشت: «پیشوا واقعا مذهبی ولی کاملا ضدمسیحی است. او در مسیحیت نشانه‌ای از نابودی می‌بیند. واقعا هم چنین بود. مسیحیان اقشاری‌اند که نژاد یهود را از خود بر جا گذاشته‌اند.» در واقع گوبلز مدعی بود که هیتلر مسیحیت را انکار کرد و قصد داشت آن را تضعیف کند.
کدام توصیف از هیتلر درست است؟ آیا ادعاهای آشکار او دربارۀ مسیحیت صرفا لفاظی ریاکارانۀ سیاستمداری فریبکار بود که رأی‌دهندگان را جلب می‌کرد یا گفته‌های ضدمسیحی او احساسات واقعی‌اش را نشان می‌داد یا حتی‌اینکه هیتلر بین سالهای 1922 تا 1939 دیدگاههای مذهبی خود را تغییر داد؛ به طوری که هر دو توصیف، بازتابی از دیدگاه واقعی او در آن زمان بودند؟
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.