درباره رفتار بشری

درباره رفتار بشری

درباره نویسنده مایکل اوکشات:

مایکل اوکشات (Michael Oakeshott) نویسنده کتاب درباره رفتار بشری، فیلسوف و نظریه پرداز سیاسی انگلیسی که در مورد فلسفه تاریخ، فلسفه دین، زیبایی شناسی و فلسفه حقوق نوشته است. او به طور گسترده به عنوان یکی از مهم‌ترین متفکران محافظه کار قرن بیستم شناخته می‌شود، اگرچه گاهی اوقات او را یک متفکر لیبرال توصیف می‌کنند. اوکشات از نزول به افراط گرایی سیاسی که در دهه 1930 در اروپا رخ داد، ناامید شد، و سخنرانی‌های باقی مانده او از این دوره نشان دهنده بیزاری از ناسیونال سوسیالیسم و ​​مارکسیسم است.

درباره کتاب درباره رفتار بشری:

در این جا تفکر فلسفی به عنوان ماجراجویی کسی شناسایی می‌شود که در طلب این است که آنچه را که اکنون فهم میکند به نحوی دیگر فهم کند، ماجراجویی ای که در آن، فهمی که برای به دست آوردنش تلاش میشود (که خود به طور اجتناب ناپذیری مشروط است آشکارسازی شرایط فهمی است که او از آن برخوردار است و نه جایگزینی برای آن مناسبترین نمود، آن الگویی است که در آن سرشت گفتار (سفرنامه) با سرشت مشغولیت به ماجراجویی مطابقت دارد، ماجراجوییای فکری که یک سیر تحول دارد نه مقصد یک رساله‌ی فلسفی بسیاری از مسائل را به خواننده واگذار می‌کند و اغلب از ترس زیاده گویی، بسیار کم می‌گوید.

توجهش بر همه جزئیات بحث متمرکز است، اما در پیوند دادن آنها متوقف نمی‌شود؛ محتاط است بدون اینکه وضعیت تدافعی داشته باشد؛ شخصی است اما هرگز صرفاً «خود بنیاد نیست؛ رساله‌ی فلسفی به مشروط بودن نتایجی که به دست می‌دهد تظاهر نمی‌کند و اگرچه ممکن است آگاهی ببخشد اما رهنمود نمیدهد. خلاصه این که، رساله‌ی فلسفی یک ماجراجویی فکری بسیار حساب شده است که درون مایه‌اش در آرامش به اندیشه‌ی ماجراجوی فلسفی راه می‌یابد.

قسمتی از کتاب درباره رفتار بشری:

موضوع این جستار، رفتار بشری و کار فهم آن است و من بحثم را با شرحی موجز از آن چیزی شروع خواهم کرد که معنای فهم می پندارم.
١. فهم چیزی نیست که یکسره از آن برخوردار یا بی بهره باشیم. انسان بودن و آگاه بودن صرفاً مواجهه با آن چیزی است که به نحوی فهم می گردد. بدین ترتیب باید گفت که فهم وضعیتی ناخواسته است؛ ما به طور اجتناب ناپذیری در جهانی از امور قابل فهم سکونت داریم اما فهم به عنوان یک کار یک تلاش است؛ فهم تصمیم به زیستن در جهانی قابل فهم تر یا کمتر اسرار آمیز است. من این کار غیر مشروط فهم را «تئوریزه کردن» آن خواهم نامید این کاری است که بیش تر از این که به فهم قطعی نائل شود، رمز و راز را کاهش می دهد.