خوانشی تحلیلی در اندیشههای محمد آرکون
درباره نویسنده مصطفی الحسن:
مصطفی الحسن (Mustafa Alhassan) نویسنده کتاب خوانشی تحلیلی در اندیشههای محمد آرکون، متولد سال 1976، نویسنده عربستانی می باشد.
درباره کتاب خوانشی تحلیلی در اندیشههای محمد آرکون:
محمد ارکون (زادهٔ ۱ فوریه ۱۹۲۸ در بنی ینی – درگذشتهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۰ در پاریس) از بزرگترین اسلامشناسان فرانسه و استاد ممتاز دانشگاه سوربن و از اندیشمندان اسلامی بود. او از طرفداران نوینگرایی و انسانگرایی اسلامی بود. وی خود را ناقد رادیکالِ سنت اسلامی، ایدئولوژی اسلامی و گفتارِ خاورشناختی سنتی تعریف میکرد.
طرح فکری او در رویکرد به اسلام که عبارت بود از تاریخمند دیدن همهٔ متنها و گفتارها و نهادن همهٔ رخدادها در سیاق تاریخی و واسازی دوگانهها و براندازی آنها بیش از طرحهای دیگر در این باره انقلابی به نظر میرسد. او میکوشید سنت، متون و تاریخ اسلام را از چشم اندیشمندان رادیکال دوران خود از جمله لوسین فور، فرنان برودل، ژاک لاکان، میشل فوکو، ژاک دریدا، پیر بوردیو، ژاک گودی، کورنولیوس کاستوریادیس و رنه ژرار بخواند. از همین رو بود که آثار او برای خوانندگان عام مسلمان غریب میآمد.
ارکون در زمانهای پژوهش دربارهٔ اسلام را آغاز کرد که اسلامشناسی در دانشگاههای غربی بیشتر در انحصار رشتهٔ اسلامشناسی/خاورشناسی سنتی بود. ارکون مطالعات و تحقیقات فیلولوژیک اسلامشناسان را بسیار ارج مینهاد، اما باور داشت که اسلامشناسی نباید در مرزهای زبانشناسی تاریخی بایستد. او روش خاورشناسان را از این رو نقد میکرد که با اسلام و تاریخ آن برخوردی اروپا محورانه دارند و روشهایی را که در مطالعهٔ جوامع غربی و متون یهودی و مسیحی به کار میگیرند در پژوهش اسلام کنار میگذارند؛ گویی اسلام، متون و جوامع اسلامی تافتهای جدا بافتهاند.
او میاندیشید روششناسی علوم انسانی، هرمنوتیک و زبانشناسی جدید همه باید در مطالعهٔ اسلام اجرا شوند. از این رو، نقد او از خاورشناسی کاملاً متفاوت از نقد ادوارد سعید، از آن بود. ارکون نمیکوشید از اسلام هویتی متفاوت از ادیان دیگر بسازد. او خواهان مشارکت مسلمانان در چیزی بود که به باور او عقلانیتی جهانی بود؛ عقلانیتی که به پیروان ادیان گوناگون رخصت میدهد بر پایهٔ معیارهایی که به باور او علمی بود، با یکدیگر گفتگو کنند و همدیگر را به شکلی تفاهمی بشناسند.
قسمتی از کتاب خوانشی تحلیلی در اندیشههای محمد آرکون:
امروزه اصطلاح مدرنیسم یکی از رایجترین اصطلاحات به شمار میرود؛ اما با این وجود یکی از پرابهامترین و پرتلاطمترین مفاهیم نیز محسوب میشود به نظر میرسد برخی پژوهشگران تمایل دارند که آن را سازگار با یک زمینه علمی خاص همانند ادبیات سیاست، اقتصاد، فلسفه و غیره تعریف نمایند. در حالی که دیگران مایلاند که آن را از منظر ایدئولوژیکی تعریف کنند؛ به گونهای که جایگاه مدرنیسم را در فرآیند عقلانیت، لیبرالیسم، سوسیالیسم یا ماتریالیسم کاهش و خلاصه کردند. این امر تعریف مدرنیسم را برای پژوهشگر دشوار و پیچیده میسازد. آنچه مسئله را دشوارتر میکند اصطلاحات دخیل که پس از تعیین معنای مدرنیته باید ردیابی شوند؛ همچنین به زمان و موقعیت انتقال آن از فضای غربی به فضای عربی توجه گردد که نسبت به وضعیت پیشین آن کاملا متفاوت است.
مدرنیسم اروپایی یک اندیشه یا ایدئولوژی یا رخداد تاریخی یا مربوط به دورهای خاص نیست که بتوانیم آن را به راحتی تعریف کنیم. در واقع مدرنیته شرح و توصیف بازه زمانی پنج قرن اخیر…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.