خاطرات تهران و بیروت
این کتاب دو روایتگر برجسته دارد. راوی اول پروفسور جان ایوری است که کتاب را یکدهه قبل نوشته و راوی دوم مادرش است که یادداشتهایش از ایران آن زمان بیکم و کاست به شکل نقل قولهای طولانی در کتاب بهچشم میخورد. تمام یادداشتهای مادر پروفسور ایوری، مارگارت به بیش از هفتاد سال قبل تعلق دارد و تصویری متفاوت از جامعه ایران را توصیف میکند.
نکتهای که در این کتاب به چشم میخورد اهمیت دانشگاه آمریکایی بیروت و تربیت نسلی است که تکتک افراد آن صرفنظر از رنگ و ملیتشان در کنار یکدیگر برای هدفی مشترک که آن کمک به جامعه خود پس از کسب مهارت و دانش لازم است گام برمیدارند. در ایران هم دانشگاهها به معنای امروزی آن و نیز آنچه در قدیم بوده، همواره محل ارتقای سطح علمی و فرهنگی جامعه ایرانی بوده است. زمانی نیشابور یکی از پنج قطب علمی ایران در دوره شکوفایی تمدن اسلامی بوده و زمانی دارالفنون در عهد ناصری. در دوره معاصر هم برخی از دانشگاههای بااصالت که از استانداردهای علمی برخوردارند گامهای موثری در توسعه کشور داشتهاند.
از دیگر نکات قابل تامل کتاب روایت جان ایوری از مدرسه کامیونیتی در تهران است. این مدرسه تا سال 1979 دایر بود اما در پی وقایع پس از آن مدرسه منحل شد. با نگاهی به لیست فارغالتحصیلان این مدرسه بهروشنی میتوان دریافت محیط آن در بستر جامعهایرانی و معلمان باتجربه افراد شاخصی همچون نویسنده این اثر را تحویل جامعه جهانی داده است. بهطوری که طی چهل سال گذشته جان ایوری یکی از معرفیکنندگان فرهنگ و تمدن ایرانی به جهان بوده است و از مخالفان سرسخت تحریم علیه ایران.
آخرین نکتهای که توجه به آن اهمیت دارد اوضاع خاورمیانه دیروز و خاورمیانه امروز است. اوضاع خاورمیانه امروز هم نامطلوب است. امروز شاهد انواع خشونتها و جنگها در آن هستیم. منطقهای که به لحاظ منابع زیرزمینی و ینز قدمت تمدنی سرآمد جهان است تبدیل به محیطی پرتنش شده و مردمان آن در شرایطی دشوار بهسر میبرند. نمونه ملموس آن هم ویرانی شهرهای بستانی عراق؛ سوریه و افغانستان است و آوارگی میلیونی شهروندان خاورمیانه.
قسمتی از کتاب خاطرات تهران و بیروت:
آگاتا کريستی و همسر باستانشناساش از دوستان عالیجناب بیِرد داج (رئیس دانشگاه آمریکایی بیروت) و خانوادهاش بودند. اين زوج اغلب داجها را بين راه مصر و انگليس در بيروت ملاقات میکردند. احتمالا در همين سفرها بود که آگاتا کريستی موضوعات و پيشنويسهای اوليه را برای کتابهای «مرگ بر روی نيل» و «قتل در قطار سريعالسير شرق» جمعآوری کرد. زمانی که خانوادهام در بيروت زندگی میکردند، لبنان بخشی از سوريه بود. در پايان جنگ جهانی اول، سوريه از ترکيه عثمانی مستقل شد، فقط برای اينکه کشوری تحت حمايت فرانسه ايجاد شود. بهطورکلی، جهان عرب از امپراتوری عثمانی آزاد شده و به کشورهای تحتالحمايه پارهپاره و به انگليس و فرانسه اهدا شده بود. در اين اثنا فلسطين تحت حمايت انگليس قرار گرفت. واژۀ «تحتالحمايه» در واقع عنوان جديدی برای «مستعمره» بود. تنها تفاوت در اين بود که در اصل کشورهای تحتالحمايه چنين چينش موقتی را پذيرفته بودند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.