تفکر انتقادی
درباره نویسنده جاناتان هابر:
جاناتان هابر (Jonathan Haber) نویسنده کتاب تفکر انتقادی، محقق آموزشی، نویسنده و کارآفرینی است که در زمینههای آموزش با تفکر انتقادی، ارزیابی و یادگیری مبتنی بر فناوری کار میکند که آثارش در نیویورک تایمز، بوستون گلوب، کرونیکل آموزش عالی و مجلهی وال استریت. او نویسنده یکی دیگر از کتابهای MIT Press Essential Knowledge، MOOCS و The Critical Voter است.
درباره کتاب تفکر انتقادی:
مفهوم تفکر انتقادی چگونه پدید آمد، چگونه تعریف شده است و چگونه میتوان مهارتهای تفکر انتقادی را آموزش داد.
تفکر انتقادی به طور مرتب به عنوان یک مهارت ضروری قرن بیست و یکم، کلید موفقیت در مدرسه و کار ذکر میشود. با توجه به تمایل ما به باور اخبار جعلی، نتیجه گیری نادرست، و تصمیم گیری بر اساس احساسات و نه عقل، حتی ممکن است گفته شود که تفکر انتقادی برای بقای یک جامعه دموکراتیک حیاتی است. اما تفکر انتقادی دقیقاً چیست؟ جاناتان هابر در این جلد از مجموعه دانش ضروری مطبوعات MIT توضیح میدهد که چگونه مفهوم تفکر انتقادی ظهور کرد، چگونه آن را تعریف کرد و چگونه میتوان مهارتهای تفکر انتقادی را آموزش داد و ارزیابی کرد.
هابر خاستگاه این اصطلاح را در رشتههایی مانند فلسفه، روانشناسی و علم توصیف میکند. او مؤلفههای تفکر انتقادی، از جمله تفکر ساختاریافته، مهارتهای زبانی، دانش پسزمینه، و سواد اطلاعاتی را همراه با ویژگیهای فکری ضروری مانند فروتنی فکری، همدلی و نگرش باز بررسی میکند. او بحث می کند که چگونه تحقیقات تفکر انتقادی را تعریف کرده است، چگونه عناصر تفکر انتقادی برای قرنها آموزش داده شده است، و چگونه مربیان میتوانند مهارتهای تفکر انتقادی را در حال حاضر آموزش دهند.
هابر استدلال میکند که مهمترین مسئله تفکر انتقادی امروز این است که افراد کافی به اندازه کافی آن را انجام نمیدهند. خوشبختانه تفکر انتقادی قابل آموزش، تمرین و ارزیابی است. این کتاب راهنمایی برای معلمان، دانش آموزان و متفکران انتقادی مشتاق در همه جا ارائه میدهد، از جمله توصیههایی برای رهبران آموزشی و سیاست گذاران در مورد چگونگی تبدیل آموزش و یادگیری تفکر انتقادی به اولویت آموزشی و واقعیت عملی.
قسمتی از کتاب تفکر انتقادی:
امروزه دانشجویان در سرتاسر جهان رهیافتی را میآموزند که از همین مباحثات و با عنوان «روش علمی» پدیدار شده است. با استفاده از این فن، شما پرسشی را مطرح میکنید، پاسخی را برای آن پیشنهاد میکنید (که «فرضیه» نام دارد) و بعد آن فرضیه را به طور موقت یا آزمایشی نگاه میدارید در حالی که مشغول جمع آوری شواهدی برای حمایت از آن یا رد آن هستید. فرضیههایی که در برابر چنان بررسیهای دقیقی پایداری میکنند به «نظریه»هایی بدل میشوند که هر چند هنوز حقیقت دائمی و بیچون و چرای آنها اعلام نشده، اما مبناهایی به اندازهی کافی نیرومند فرض میشوند تا به عنوان اساسی برای کاوش بیشتر مورد استفاده قرار گیرند.
علم مدرن که وجه مشخصهی آن آزمایشهای حساسی است که با دقت تمام برای آزمون و بازبینی فرضیهها طراحی شدهاند و دانشمندان در آنها، شواهد تجربی دانشمندان دیگر را محک میزنند و سعی می کنند با تکرار تجارب و یافتههای آنان با روحیهای از شکاکیت سازنده به توضیحات و مدلهایی نزدیک شوند، جایی است که چنین شکلی از استدلال بیشترین پیشرفت را داشته است. در حالی که میتوان این روش علمی را که در مدرسه به شاگردان آموزش داده میشود، به عنوان «رویکرد علمی» » کاملی که چنان کاوشهایی را هدایت میکند مورد سوال قرار داد و همین طور به پرسشهای عمیقتر فلاسفهی مدرن علم در خصوص محدودیتهای رهیافتهای علمی امروزین اشاره کرد، میتوانیم از فهم مشترک روش علمی برای درک تفکر انتقادی استفاده کنیم تا ببینیم چگونه چنین روشی میتواند ما را در رسیدن به درکی در آنسوی قلمروی علم برساند.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.