تصوف در افغانستان معاصر
درباره نویسنده سیدجمالالدین موسوی:
سیدجمال الدین موسوی نویسنده کتاب تصوف در افغانستان معاصر، متولد 1367، پژوهشگری از خطه افغانستان است.
درباره کتاب تصوف در افغانستان معاصر:
برای ارائه هر پاسخی به نسل جدید و تقاضای نو، باید مختصات فمری این نسل و مخاطب به رسمیت شناخته شود.. از میان این خصوصیات باید با نگاه عینیت گرایانه و از پائین به بالا توجه داشت، چیزی که عرفی و انسانی معنویت را برجسته می سازد. جان بشر امروز نیوشای سختی نیست که از حل کردن مشکلات خرد و کلان پیرامونی ناتوان است، ولی داعیه پاسخگویی به پرسشهای کلان ماورائی را دارد.
آن حق دارد که بپرسد چطور آنکه از دیدن پیش روی حاضر ناتوان است، در پیشگوئی فردی ناپیدا صادق است؟ این نوع نگرش، منطق کهن بشری است که نه تنها جانی تازه و روایی گسترده یافته است، بر همین اساس هم مخاطبان پیامبران، دلیل صدق اخبار غیبی آنان، چه در امور اخروی و چه در امر مهم و آزمایش ناپذیر سعادت دنیوی را در دریافت نشانه روشن و اعجاز آشکار می جستند. همچنین ایمان به غیب، بدون شناخت موجه شهادت بی معنی می نمود.
بررسی و معرفت طریقتهای رایج تصوف و مشاهیر عرفانی معاصر، پدیده عرشی تصوف و عرفان را بر فرش آورده در مقابل دیدگان ما قرار می دهد. این به معنای التفات به وجه بشری معرفت قدسی است؛ چیزی که حمل این بار سهمگین امانت را آسان و دوستانه می سازد و راه ارتباط درونی و پویایی وجودی را فراهم می سازد.
حال به صراحت می افزایم که گذشته از خدمت به عرفان و تصوف، این اثر خدمتی بزرگ به روشنفکری و نواندیشی دینی است، زیرا روشنفکران و نواندیشان دینی در بررسی و مقایسه جریانات فکری در جهان اسلام معمولاً در تاریکی مغالطه در می افتند، هرچند پژوهشهای فلسفه و کلان و تفسیر و اخلاق در جهان اسلام دستاوردهای ارزشمندی داشته است ولی نمی توان فراموش کرد که فضای غالب در جهان اسلام فضای فقه و تصوف بوده است. تصوف در افغانستان به خوبی نشان می دهد که نباید عرفان و تصوف را به چند شخصیت برجسته و اندیشه متمایز تحویل برد و از واقعیت غفلت ورزید.
قسمتی از کتاب تصوف در افغانستان معاصر:
در قرن نوزدهم و بیستم میلادی حوادث و رخدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فراوانی در افغانستان به وجود آمد. در عرصه سیاست درگیریهای پی در پی بر سر تصاحب و تحکیم قدرت، سرکوب مخالفان، تهاجم بیگانگان و مبارزه با این تهاجمها مهمترین حوادث مذکور بوده است. در عرصههای فرهنگی و اجتماعی نیز مدرن شدن تدریجی افغانستان و چالش مدرنیته با سنتهای ملی و دینی آن، از مهمترین رخدادها بوده است. ورود صنعت چاپ به افغانستان و انتشار نشریات و کتابهای متعدد، تأسیس مدارس جدید و پیریزی نظام آموزشی در دورههای معارف و تحصیلات تکمیلی، تأسیس رادیو و تلویزیون ملی، شبکه مخابرات، راه آهن، صنعت برق و نیز سینما و تئاتر از مهمترین مظاهر و نمودهای رخدادهای فرهنگی به حساب میآمده است.
از میان مظاهری این چنینی شاید بتوان تأسیس لیسهها یا دبیرستانهای دولتی در کابل و دیگر شهرهای بزرگ افغانستان به ویژه لیسه و دبیرستان حبیبیه و نیز پایهگذاری دانشگاه کابل – که زمینه تربیت چهرههای علمی و آکادمیک را فراهم ساخت – را از مؤثرترین رخدادها معرفی کرد. در این برهه از تاریخ افغانستان، علوم انسانی مانند تاریخ، ادبیات، فلسفه، اقتصاد، مدیریت، حقوق، علوم سیاسی و نیز پارهای از علوم دینی …
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.