تراژدی قیصر
درباره نویسنده ویلیام شکسپیر:
ویلیام شکسپیر (زاده ۱۵۶۴ – درگذشته ۱۶۱۶) شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی بود که بسیاری وی را بزرگترین نویسنده در زبان انگلیسی دانستهاند. «سخن سرای ایون» (به انگلیسی: Bard of Avon) لقبی است که به خاطر محل تولدش در آون واقع در استراتفورد انگلیس به وی دادهاند. شکسپیر را پدر نمایشنامه نویسیی انگلستان میدانند. وی موضوع بسیاری از نمایشنامههای خویش را از تاریخ روم باستان و کتاب پلوتارک برگزیده و به نیروی تصور و تخیل خویش به صورت تراژدیهای زیبایی آنها را در آورده است. سبک نویسندگی شکسپیر به مکتب کلاسیسم تعلق دارد. نمایشنامههای وی را به تراژدی و کمدی و نمایشنامههای تاریخی تقسیم میکنند. نمایشنامههای اخیر وی ترکیبی از تراژدی و کمدی است. آثار مهم او عبارت است از :اتللو، مکبث، هملت، جولیوس قیصر، تاجر ونیزی، شاه لیر، هنری ششم، هیاهوی بسیار برای هیچ و رویای شب نیمه تابستان . اشعار اغنایی شکسپیر نیز از شاهکارهای شعر انگلیسی است . از جمله منظومههای او : ونوس و آدونیس و.. میباشد.
درباره کتاب تراژدی قیصر:
مضمون این نمایشنامه از تاریخ روم باستان گرفته شده است و به ماجرای همدست شدن جمعی از آزادیخواهان رومی علیه قیصر و قتل او که پس از فتح اسپانیا قدرت بسیاری به دست آورده است، اشاره میکند.
نکته جالب توجه در این تراژدی همدستی بروتوس دوست شریف و آزاده قیصر با آزادیخواهان و مشارکت در قتل او است که در نهایت نیز با رقم خوردن سرگذشتی شوم و غمانگیز برای آنها همراه میشود.
منتقدان این نمایشنامه را در بخشهای متعددی نمایشگر اوج فصاحت شکسپیر در بهرهبرداری از زبان انگلیسی میپندارند و بر این باورند که او در توصیف خصایص اخلاقی قهرمانان و پروراندن سرگذشت غمانگیز آنها در این اثر بسیار ممتاز عمل کرده است.
شکسپیر در این تراژدی پس از مرگ قهرمان، داستان را ادامه داده است تا به سرنوشت قاتلان قیصر نیز اشاره کند و از او تصویر امپراطوری را به نمایش بکشد که حتی پس از مرگ نیز روح وی بر کشورش حکمرانی میکند.
قسمتی از کتاب تراژدی قیصر:
کسی دوس:
پس ای برو توس، خوب آماده شنیدن باش، و چون میدانی که جز به وسیله انعکاس نمیتوانی خود را خوب مشاهده کنی من آینه تو میشوم و آنچه را تو در وجود خود هنوز به آن واقف نیستی به ملایمت آشکار میکنم. به من گمان بد مبرای برو توس مهربان، من اگر مقلدى فرومایه بودم، یا با هر کس تازهای که ادعای محبت میکرد با سوگندهای عادی اظهار علاقه مینمودم و محبت خود را بیمقدار میکردم، اگر میدانی که من به خلق تملق میگویم و ایشان را تنگ در آغوش میگیرم و بعد از ایشان به بدی یاد میکنم، یا اگر میدانی که در ضیافت به همه اراذل خوشگذران اظهار دوستی میکنم، آن وقت مرا خطرناک بشمار (آواز شیپور و فریاد).
بروتوس:
معنی این فریاد چیست؟ از آن میترسم که مردم قيصر را به شاهی برگزینند.
کسی دوس:
ها! تو از این کار بیم داری؟ پس باید تصور کنم که تو نمیخواهی چنین شود.
بروتوس:
نه ای کسی یوس، من نمیخواهم. با این همه من قیصر را بسیار دوست میدارم. اما به چه علت است که مرا این همه در اینجا نگاه میداری؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.