تام پین
درباره نویسنده مارک فیلپ:
مارک فیلپ (Mark Philip) نویسنده کتاب تام پین، زاده ۱۹۳۷ فیلسوف آمریکایی که در حال حاضر استاد فلسفه و حقوق در دانشگاه نیویورک است. او در زمینه فلسفه ذهن، فلسفه سیاسی، فلسفه اخلاق و معرفتشناسی پژوهش میکند. شهرت او بیشتر به خاطر نقد تبیینهای تقلیلگرایانه از ذهن به ویژه در مقاله «خفاش بودن چه کیفیتی دارد» و دستاوردهایش در زمینه اخلاق وظیفه گرا است. او در فلسفه اخلاق از امکان دیگرگزینی دفاع میکند.
درباره کتاب تام پین:
تام پِین نخستین انقلابی بینالمللی بود. در ربع آخر قرن هجدهم، ابتدا در امریکا و سرانجام در بریتانیا و فرانسه، به رد حکومتهای شاهان و اشراف پرداخت و برای جایگزینکردنشان با نهادهای دموکراسیِ نمایندۀ عامه به نبرد برخاست. او که در اصل صنعتگر بود دموکراتی نمونه به شمار میآمد، بیزار از شیادی و فساد و نابرابریهای غیرطبیعی که با نظام امتیازهای موروثی ترویج میشد، و به سائقۀ این ایمان قلبی پیش میرفت که مردان و زنانِ معمولی قادرند بر خویشتن بهگونهای حکومت کنند که حافظ آزادی و امنیت برای همه باشد. او متفکری سیاسی با افکار دستاول نبود، اما تحلیلش از جامعۀ معاصر بُرّایی داشت و تجویزهایش برای نظام جدید اغلب بهراستی پرشور و الهامبخش بود.
پِین فقط نظریهپرداز سیاسی نبود. توانایی او تبدیل نوشتههایش به سلاحهایی عملی برای تغییرهای بنیادینِ اجتماعی و سیاسی بود. کتاب «تام پِین» کوشیده است رابطۀ منسجمِ اصول نظری او و مهارت سخنپردازانهای را نشان دهد که برای رساندن این اصول به مخاطبانش به کار میبست.
در عصری که بازیگران سینما رئیسجمهور میشوند و بنگاههای تبلیغاتی میکوشند برای سیاستمداران جایگاهی همانند «ستارهها» فراهم کنند، شاید از قابلیت یک فرد برای ایجاد ارتباط با مخاطبانی انبوه بهگونهای که روحیۀ سیاسی آنها را فراچنگ آورد، بدان شکل بدهد و آن را بیان کند کمی دلزده شده باشیم. این بیانگر تواناییهای پِین است که یکونیم قرن پیش از تکامل رسانههای گروهی جدید از عهدۀ این کار برآمد.
او بر سر اصول و عقایدش هزینهٔ بسیار داد؛ در بریتانیا یاغیاش شمردند، در فرانسه بختیار بود که از اعدام گریخت، و در بازگشت به امریکا آتئیست و ژاکوبنش خواندند و بدنامش کردند. تام پین پیشتاز نویسندگان/انقلابیان حرفهای عصر جدید است و از این رو آشنایی بیشتر با او و اندیشههایش سزاست.
قسمتی از کتاب تام پین:
مجمع ملی پس از آزادی پِین مَناصبش را به او برگرداند و نهایت حرمت را به او گذارد. بهرغم ناخوشیاش کار روی بخش دوم عصر خرد را از سر گرفت و در ژوئیه ۱۷۹۵ در بحش پیرامون قانون اساسی جدید هم شرکت جست، ابتدا با رساله در باب اصول اولیه حکومت _ که اساسا چکیده حقوق بشر بود _ و سپس با قانون اساسی ۱۷۹۵ که در آن با تمام قوا به جانبداری از این نکته پرداخت که بهجای حق رای مبتنی بر اموال، که در پیشنویس پیشنهاد شده بود، حق رای برای همگان باشد، هرچند که این پیشنهاد بینتیجه ماند. پِین، بهرغم تجربههایش، هیچگاه ایمان به فضیلت مردم را از دست نداد.
پس از خلاصی از زندان، دلخوری پِین از پشتکردنِ آمریکا به او در دلش عقده شد؛ و بهرغم تمام تلاشهای مونرو تا او را راضی کند که دنبال قضیه را نگیرد، هرچه بیشتر متقاعد میشد که جرج واشنگتن او را قربانی منافع دیگری کرده است. سرانجام نامه به جرج واشنگتن را نوشت، و برای چاپ به امریکا فرستاد، که در آن رئیسجمهوری را متهم میکرد به رفاقتش پشت پا زده و او را بهحال خود گذاشته تا بمیرد. همچنان که انتظار میرفت، این نامه به نظر کسان بسیاری حملهای ناشایست به سیاستمدارِ ارشد کشور تلقی شد و در امریکا به پِین لطمه بسیار زد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.