باراکودا، پادشاه مردهی تورتوگا مجموعه ناخدای هفت دریا جلد سوم
یانوس کامپوس با جیب خالی اینور و آنور میرود. البته همیشه با خودش چیزهای لازم برای سرکردن زندگی توی یک جزیرهی دورافتاده را میبرد، از جمله یک وسیلهی کارراهانداز، یعنی پاککن، و همچین چسبزخم. قشنگ معلوم است که همیشه به دزدِدریاییبازی علاقه داشته!
بهترین خاطرهای که از روزهای نوشتن این کتاب دارد، این است که خواهرزادهی کوچولویش، وِرا، که آن موقع ده سالش بود، هر فصل از کتاب را که یانوس مینوشت، با شور و اشتیاق زیادی میخواند و بعدش میآمد پیش یانوس و میگفت: «فصل بعدی را زودتر بنویس. میخواهم بدانم چه اتفاقی میافتد!»
بعد چی شد؟ خب، یانوس که تا آن موقع هیچوقت رمان ننوشته بود، دست جنباند و کتابش را زودتر تمام کرد و فرستاد برای جایزهی ادبی «کشتی بخار»… و برنده شد! به این میگویند گنجپیداکردن توی همان تلاش اول.
یانوس کامپوس مارتینِس متولد ۱۹۶۳ در آلباسِتهی اسپانیاست. بعد از دورهی دبیرستان، رشتهی روانشناسی را برای ادامهی تحصیل انتخاب کرد، ولی بعد رفت سراغ چیزی که بیشتر دوست داشت: تئاتر
از آن موقع تا حالا سرگرم نوشتن داستان و نمایش برای بچهها و بزرگترها و همچنین شرکتکردن توی جشنوارههای مختلف دنیا بوده است.
ظرف چند روز، هیچ سرباز اسپانیایی یا انگلیسی یا حتی فرانسویای توی کل کارائیب نبود که قضیهی آندراده و ویهگاس را نشنیده باشد؛ اینکه اشباح دزدان دریایی که جسدهایشان هنوز ته دریا سوار بر کشتیشان درازبهدراز جلوی پوئرتاپلاتا افتاده، بهشان حمله کردهاند. با هر بار تعریفکردنِ داستان، روایت کمی عوض میشد، هرچند (بهطرز جالبی) کسی به دزدی اشاره نمیکرد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.