ایمان و اراده
درباره نویسنده جولیا کامرون:
جولیا کامرون متولد 4 مارچ 1948، نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس، فیلمساز و آهنگساز آمریکایی است. وی که همسر سابق مارتین اسکورسیزی کارگردان مشهور آمریکایی و خواهر جیمز کامرون کارگردان فیلم تایتانیک نیز هست بیشتر شهرتش را مدیون نگارش کتاب راه هنرمند است که میلیونها نسخه از آن در سراسر دنیا به فروش رفته و ترجمهی فارسی آن نیز با استقبال خوانندهی ایرانی رو به رو شده است. کتابهای جولیا کامرون بیشتر به صورت راهنما و همراه با تمرینات عملی برای رفع مانع خلاقیت ارائه شده و به زبان ساده و گام به گام خواننده را در این مسیر هدایت میکند.
جولیا کامرون بیش از چهل سال است که مینویسد و درس میدهد و هر سال کلاسهای پرورش خلاقیت در نقاط مختلف آمریکا و اروپا برگزار میکند. وی چندین نمایشنامه و رمان نیز به رشتهی تحریر درآورده است.
زبان ساده و لحن ملایم و محکم، مشخصهی آثار کامرون است. وی در بیشتر کتابهایش با ملایمت و نیز با ایمان راسخش خواننده را ترغیب میکند تا راهکارهای پیشنهادی او را به کار بندد و به نتایج دلخواه برسد. کتاب حق نوشتن اولین بار در سال ۱۹۹۸ در آمریکا منتشر شد و تا کنون صدها هزار نفر را در کار نویسندگی دلگرم کرده و یا جرات و شهامت شروعِ نوشتن را به آنها بخشیده است.
درباره کتاب ایمان و اراده:
دیدن افرادی که مدام به نیروی لطف خدا عمل میکنند آسان است. آنها همان کسانی هستند که ظاهرا میتوانند به پاخیزند و با هر چالشی که زندگی سر راهشان قرار میدهد مقابله کنند. آنها کسانی هستند که در شرایط مخالف، بزرگتر میشوند نه کوچکتر.» این چند خط از متن کتاب «ایمان و اراده» اثر جولیا کامرون نویسنده کتاب پرفروش «راه هنرمند» است. این کتاب در رابطه با تابآوردن طوفانهای زندگی معنویمان نوشته شده و در راستای تصمیمگیری درست و جا نزدن در مشکلات کمک میکند. پشت جلد این کتاب آمده: «کتابی اصیل و عالی و خردمندانه که امروز بیش از هر زمان موردنیاز ماست. این کتاب الهامبخش به یکی از حیاتیترین پرسشهای جویندگان معنوی میپردازد، و آن اینکه، وقتی روحم مرا به ادامهی راه رشد به سوی خدا ترغیب میکند؛ اما ذهنم لجوجانه پیروی نمیکند، چه کنم؟
قسمتی از کتاب ایمان و اراده:
…ما میپرسیم «جایگاه من کجاست؟» در این پرسش مربوط به جای داشتن و نه اداره کردن نمایش است که ما کم کم خواست و اراده خدا برای خودمان را حس میکنیم.
اگر من بگذارم خدا کارگردان باشد، بیشتر ممکن است نقشی را که به من محول شده دوست داشته باشم. اگر من سعی کنم کارگردان باشم، آن وقت هیچ وقت هیچچیز برایم کافی نیست؛ شکوه کافی، امنیت کافی، توجه و شهرت کافی. زیبایی قرار داشتن خدا در مرکز صحنه این است که باعث میشود حد و اندازه من درست باشد. و حد و اندازه درست خوب است، آسایش بخش است.
وقتی هیچ دیدگاه بلند و فراگیری نیست، وقتی چشم انداز خدا نیست، هراسان شدن خیلی آسان است. رویدادها را همان طور که در لحظه به نظر میآیند حساب کردن و دربارهشان قضاوت کردن خیلی آسان است. وقتی خدا سکان دار است، همه چیز مالامال از امکانات است. بدترین شرایط شاید سرشار از نیات خوب خدا باشد. فاجعه ظاهری میتواند به بیشترین خیر و نیکی بینجامد.
یکی از دوستانم درگیر ماجرای طلاق ترسناکی شد. شوهرش پس از پانزده سال زندگی مشترک ترکش کرد و رفت و همان موقع رشته دنباله داری از بیوفاییهایش فاش شد. دوستم به ایمانش به خدا چنگ زد. او جریان طلاقش را به طور روز به روز با عزت و متانت طی کرد. او مویه کرد، بد و بیراه گفت، دشنام داد و گریه کرد، اما به نوشیدن الکل تا دم مرگ رو نیاورد یا با اولین نفری که از راه رسید فرار نکرد. او که سالها به طور حرفهای به نقاشی میپرداخت، همچنان به کار هنریاش ادامه داد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.